بهترین مجموعه‌ تاریخ سبک علمی-تخیلی به ایران رسید

پبرگزارکنندگان جایزه‌ هوگو، بزرگ‌ترین جایزه‌ علمی‌تخیلی و فانتزی جهان، در سال ۱۹۶۶ تصمیم گرفتند برای نخستین بار به بهترین مجموعه‌ تمام تاریخ این سبک ادبی جایزه بدهند، اقدامی که برای آخرین بار صورت گرفت. در میان نامزدهایی چون مجموعه‌ تلماسه‌ اثر فرانک هربرت و ارباب حلقه‌های جی.جی آر تالکین، جایزه به سه‌گانه‌ بنیاد نوشته‌ آیزاک آسیموف رسید.

سه‌گانه‌ بنیاد داستانِ یک امپراتوری کهکشان‌گستر است و داستانِ علمی به نام روان‌تاریخ. دانشمندی به نام هری سلدون و همکارانش علم ریاضی‌پایه را پدید آورده‌اند که کارش پیش‌بینی است، اما پیش‌بینی اتفاقاتی که برای مجموعه‌ جمعیت‌های بشر در مقیاس کهکشانی رخ می‌دهد. این علم نمی‌تواند زندگی یک انسان یا تعداد کمی انسان را پیش‌بینی کند. به همین دلیل جمعیت بشر باید از حد مشخصی بیشتر باشد؛ مثلاً وقتی بشر در سراسر کهکشان پخش شده باشد و جمعیتش تریلیون‌ها یا کوآدریلیون‌ها نفر است، می‌شود این علم را پدید آورد.

امپراتوری کهکشانی به مدت دوازده‌هزار سال بر بیست میلیون سیاره‌ انسان حکمرانی کرده و به نظر می‌رسد در اوج شکوه و قدرت خود قرار دارد. اما هری سلدون می‌گوید محاسباتش نشان می‌دهد این امپراتوری عظیم و قدرتمند به‌زودی فرومی‌پاشد و یک دوره‌ سی‌هزارساله‌ بی‌تمدنی و هرج‌ومرج بر کهکشان حاکم می‌شود. طبق محاسبات هری سلدون دیگر دیر شده و نمی‌شود کاری کرد تا جلوی فروپاشی را گرفت. اما می‌شود دوره‌ سی‌هزارساله را کوتاه کرد و به هزار سال رساند. مخاطب همه این اطلاعات را در همان چند صفحه‌ اول کتاب دریافت می‌کند.

به طور خلاصه سه‌گانه‌ بنیاد داستان تلاش ساکنان سیاره‌ای است به نام ترمینوس یا بنیاد برای حفظ سیاره‌شان؛ سیاره‌ای که کلید نجات امپراتوری و بذری است که امپراتوری دوم کهکشانی از آن زاده می‌شود.

حسین شهرابی بنیاد را ترجمه ترجمه کرده و در مقدمه‌ای این مجموعه را «غیرآسیموفی‌ترین اثر آزاک آسیموف» می‌داند و می‌نویسد: بسیاری این اثر را «سبک‌ساز» می‌دانند و معتقدند شیوه روایت آن تأثیر زیادی بر رمان‌های بعدی آن گذاشت. برای مثال، پیشبرد داستان با کمک مکالمه‌ میان شخصیت‌ها به جای شرح رویدادها یا طفره رفتنِ راوی از تعریف‌کردن قصه‌های اصلی و در عوض پرداختن به تأثیر آن اتفاقات بر شخصیت‌ها و جامعه‌های انسانی از سنّت‌هایی بود که با این سه‌گانه به اوج خود رسید و بعدها نویسندگان بسیاری از آن بهره بردند.

البته که این اثر هم مانند هر اثر پیشروِ دیگر نقص‌هایی دارد؛ شخصیت‌های قصه دوبعدی و حتا سطحی هستند یا هیچ زدوخورد و هیجانی در کتاب نیست. اما این دست کم و کاستی‌ها از اهمیت خواندن این اثر برای طرفداران ادبیاتِ گمانه‌زن کم نمی‌کند.

در فصل سوم از آخرین جلد این سه‌گانه می‌خوانیم:

روُسِم از آن دنیاهای حاشیه‌ای است که معمولا در تاریخ کهکشان فراموش می‌شود و تقریبا هیچ گاه مزاحم انسان‌های ساکن در بی‌شمار سیاره‌های شادمانی دیگر نمی‌شود و توجهشان را جلب نمی‌کند.

در واپسین روزهای امپراتوری کهکشان، معدودی زندانی سیاسی در سرزمین های لم یزرع آن زندگی می‌کردند و یک رصدخانه و یک پادگان دریایی کوچک هم در آن قرار داشت تا کاملا خالی از سکنه و متروک به حساب نیاید. بعدها، در ایام دشوار و تلخ کشاکش‌ها، حتا قبل از روزگار هری سلدون انسان‌هایی ضعیف‌تر خسته از دهه‌های متوالی خطر و فقدان امنیت، خسته از سیاره‌های چپاول شده و توالی شبح‌وار امپراتورهای یکروزه، راه خود را به «سیاره‌ی بنفش» گشودند تا سال‌های بی‌حاصل و دشوار خود را در آن بگذرانند؛ این انسان ها از مراکز پرجمعیت گریختند و در گنج های لم یزرع و نامسکون کهکشان پناه گرفتند.

در هرزه زمین های سرد روسم ، دهکده‌ها تنگ هم غنوده بودند. خورشیدش ستاره‌ی خسیس و گل رنگ و کوچکی بود که جویبار گرمایش را برای خودش نگه می داشت و نه ماه از سال برفی سبک بر زمین می‌نشست. (فصل ۳. ص.۵۳)

آسیموف برای جلد اول کتاب مقدمه‌ای نوشته که ماجرای نوشتن بنیاد را تعریف می‌کند. در انتهای جلد سوم هم مؤخره‌ای به قلم پل کروگمن، برنده‌ نوبل اقتصاد ۲۰۱۰، آمده است که دلیل شیفتگیِ یک اقتصاددانِ علاقه‌مند به جامعه‌شناسی را به این کتاب‌ها بیان می‌کند.

سه‌گانه بنیاد را کتابسرای تندیس در شمارگان یک‌هزار نسخه منتشر کرده و در دسترس علاقه‌مندان ادبیات علمی-تخیلی قرار داده است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا