آرتمیس؛ نخستین شهر انسان بر ماه

زمانی که اندی وییر، برنامه نویس رایانه و خودآموخته علم، در اوقات فراغت خود شروع به نوشتن داستان های کوتاه علمی تخیلی کرد، احتمالا خود او هم تصور نمی کرد روزی خبر انتشار کتاب تازه ای از او موجی از علاقه و هیجان را در جهان علاقه مندان علم و علمی تخیلی ایجاد کند.

زمانی که او مجموعه ای دنباله دار درباره تنها مانده ای بر سطح مریخ را بر روی وب سایتش منتشر کرد کمکم توجه ها بیشتر به کار او جلب شد. انتشار مجموعه مریخی توسط او  برروی آمازون در سال 2011  یک باره او را به پدیده ای نو در ادبیات علمی تخیلی بدل کرد. انتشارات کراون (Crown) حق نشر کتاب او را خرید و با اندکی اصلاحات (به خصوص در پایان بندی کتاب) در سال 2014 منتشر کرد. مریخی تبدیل به اثری شد که سال های طولانی بود علاقه مندان علمی تخیلی در انتظار آن بودند. اثری با دقت علمی فوق العاده داستانی جذاب و گره ها و تعلیق های کم نظیر که در همه شرایط (غیر از توفان اول داستان) سعی کرده بود حتی الامکان به روش علمی و علمی که امروز میشناسیم وفادار بماند.

ریدلی اسکات بر اساس این رمان فیلمی با بازی گروهی از ستاره های هالیوود ساخت و مت دیمون نقش مایک واتنی تنها مانده مریخی را ایفا کرد و بدین ترتیب دامنه شهرت اندی وییر از دامنه علاقه مندان علمی تخیلی فراتر رفت.

اگرچه مریخی اولین نوشته اندی وییر نیست اما مریخی نخستین کتاب رسمی او به شمار می رود. وقتی اولین اثر نویسنده ای با چنان محبوبیتی روبرو می شود از یک سو باید آ نویسنده را انسانی خوش شانس ارزیابی کرد اما موفقیت عظیم در کار نخست می تواند تبدیل به طلسمی برای نویسنده نیز بشود. اینکه چطور کسی می تواند در قدم بعدی حجم عظیم انتظارها را برآورده ساز و آیا خواهد توانست موفقیت اثر خود را تکرار کند؟

بخشی از این تلاش از ابتدا محکوم به شکست هرچقدر همه که اثر دوم خوب باشد تازگی و شگفتی اثر اول را نخواهد داشت همه از اندی وییر خالق مریخی انتظار دارند که اثری حداقل به همان خوبی بیافریند و حتی اگر موفق شود دیگر پدیده تازه ای نیست اما مهم تر از آن اینکه نویسنده آیا می تواند حداقل در داستان گویی همان موفقیت ها را تکرار کند؟

سال گذشته من گفتگویی کوتاه با وییر داشتم و وقتی از او پرسیدم پروژه بعدی او چیست؟ پاسخ داد در حال کار برروی رمانی است که همانند مریخی در فضای علمی تخیلی سخت و مبتنی بر واقعیت ها و قوانین علم بنا شده و این بار داستان در شهری درون ماه می گذرد و بر داستان دختری ماجراجو و سرکش در نخستین شهر انسان بر ماه تمرکز خواهد داشت. نام این رمان آرتمیس است و ماه قبل انتشارات کراون این اثر را منتشر کرد.

 

داستان آرتمیس در شهری به نام آرتمیس می گذرد. نخستین شهری که انسان بر سطح ماه ساخته است و چند هزار نفری شهروند دارد. این شهر مشابه ایده های موجود درباره شهرهای آینده ماه، شهری چند طبقه است که در بالاترین سطح خود از چند گنبد متصل به هم تشکیل شده است. یک مجموعه از راکتورهای هسته ای برای تامین انرژی و البته کارگاه ها و کارخانه های محلی که به تولید نیازهای می پردازند. اقتصاد این سیستم در زمان وقوع داستان مبتنی بر توریسم است. توریست های زمینی می توانند به هتل های این شهر بیایند و چند روز و چند هفته ای را در ماه سپری کنند. آنها حتی می توانند در گشت هایی برای بازدید از محل فرود آپولو 11 شرکت کنند و گونه ای از راهپیمایی روی سطح ماه را تجربه کنند. از این توضیح بدیهی است که این شهر در دریای آرامش و در نزدیکی محل فرود آپولو – 11 بنا شده است. این شهر همچنین شهروندان و ساکنان دایمی دارد و مجموعه بزرگی از کارگران و کارمندان محلی.

نقشه شهر آرتمیس – Artemis – Andy Weir – Crown Publication 

داستان آرتمیس حول محور شخصیتی به نام جازمین بشارا می گذرد. جازمین یا آنگونه که دوستانش او را صدا می کنند جَز به همراه پدرش که یک مسلمان معتقد اهل عربستان سعودی است در کودکی به ماه آمده است. او که همانند پدرش چندان معتقد نیست، اکنون در بخش حمل و نقل بار و بسته های مختلف فعالیت می کند و البته برای رسیدن به درآمد بیشتر چندان ابایی از پرداختن به کارهای خلاف قانون ندارد.

این آغاز داستان است. اندی وییر در بخشی مهمی از روایتش به وعده خود عمل کرده و سعی کرده است علم سخت را در قلب داستانش قرار دهد. تقریبا همه آنچه در داستان می گذرد پایه علمی و فنی دقیق دارد و جزییات آن به خوبی طراحی و بیان شده است.

طراحی شهری بر سطح ماه، ساختار اقتصادی چنین شهری و همچنین جزییات فنی در مورد ایمنی یا کارخانههایی که در ماه وجود دارند به طور قابل قبولی می تواند نمادی از چشم انداز آینده شهرهایی باشد که بر سطح ماه ساخته خواهند شد. اگرچه به نظر کمی درباره نقشی که ممکن است ابَرچاپگرهای سه بعدی در این ساخت و سازها بازی کنند کم توجهی شده است.

با وجود دقت علمی اما داستان – حداقل از نظر من – جذابیت مریخی را  ندارد. شاید بخشی از آن به همان انتظار بالای اولیه از داستان دوم وییر بازگردد اما بخش دیگری نیز به شخصیت پردازیها باز می گردد. در مریخی تمرکز عمده روی شخصیت مارک واتنی بود و در طول داستان با شخصیت او بیشتر اخت می گرفتیم و برای ما قابل تصور بود. در آرتمیس به نوعی همه شخصیت ها نسخه ای از واتنی هستند. وییر تلاش فراوانی کرده است که تنوع بالایی را به شخصیت های خود بدهد. شاید مهم ترین تلاش او قرار دادن یک خانواده مسلمان (پدر معتقد و دختر سرکش) اهل عربستان سعودی و همچنین معمار شهر آرتمیس باشد که برخلاف انتظار نه از دل کاوش های ناسا یا اتحادیه اروپا که از دل سرمایه گذاری آینده نگرانه یک کشور آفریقایی بیرون آمده است.

با این وجود با حذف نام ها هر کدام از شخصیت ها می توانند به یک مرد میانسال آمریکایی بدل شوند. تنوع شخصیت ها و البته کیفیت دیالوگ ها چندان قدرتمند نیست. روایت اول شخص داستان که در مریخی به دلیل تنها بودن شخصیت به بهترین شکل خود را نشان داده بود در اینجا چندان درخشان نیست.

با این وجود آرتمیس هنوز کتاب خوبی است. علم آن قدرتمند و قوی است و داستانش با همه نکاتی که گفتم هنوز یکی از بهترین های علمی تخیلی در چند سال اخیر است. باید منتظر اثر بعدی اندی وییر بود تا روند کاری او را بهتر مشاهده کرد.

اگر او می خواهد پدیده این عرصه باقی بماند باید بتواند در کنار رعایت دقیق علم که حالا دیگر امضایی بر داستان های علمی تخیلی او به شمار می رود در روایت ها و شخصیت پردازی ها و داستان گویی ها تامل بیشتری کند وگرنه ناچار می شود تا داستان مشابهی را در محیط های مختلف روایت کند.

آرتمیس هنوز به فارسی ترجمه نشده است اما حسین شهرابی مترجم کتاب مریخی در حال ترجمه کتاب است.

پوریا ناظمی 

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا