شبکه‌های جایگزین، راهی برای کاستن شکاف دیجیتالی

تلاش برای تبدیل کردن دسته‌ دوم به دسته‌ اول، زمان زیادی به طول انجامیده است و به‌نوعی، امید کمی به بهبود سرعت آن وجود دارد. سوالی که رسانه‌های بزرگی همچون گاردین مطرح می‌کنند، این است که آیا اصلا اتصال کامل جهان به اینترنت امکان دارد یا خیر؟

اتصال دنیای مدرن و کشورهای توسعه‌یافته، در خلال دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ انجام شد و دشواری خاصی نداشت. رشد کاربران اینترنت در سال‌های گذشته، با نرخ مناسبی ادامه داشته است. در سال ۲۰۰۰، تنها سه کشور نرخ نفوذ اینترنت با آمار بالای ۵۰درصد داشتند و امروز، بیش از ۱۰۰ کشور چنین آماری دارند.

در مقابل آمارهای امیدوارکننده‌ بالا، گزارش‌هایی از دسترسی پایین به اینترنت در کشورهای متعدد جهان وجود دارد. به‌عنوان مثال، در ۱۵ کشور جهان، کمتر از ۱۰درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند. در ۵۰ کشور دیگر، نرخ اتصال به اینترنت کمتر از ۳۰درصد گزارش می‌شود. درواقع، چالش اصلی، اتصال مردم این کشورها به اینترنت است که آسان هم نخواهد بود.

شبکه‌های جایگزین، تلاشی برای کاستن از شکاف دیجیتالی

ناهمگونی در رشد دیجیتالی نواحی مختلف یک کشور که از آن با عنوان شکاف دیجیتالی یاد می‌شود، پدیده نامطلوبی است که به نابرابری‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منجر می‌شود و ابعاد آن را باید تا حد امکان کاهش داد. اگرچه اپراتورهای موبایل با فراهم‌سازی دسترسی به شبکه موبایل در مناطق محروم به حل مسئله کمک کرده‌اند، اما همچنان هزینه دسترسی به شبکه بالاست. در این میان، شبکه‌های جایگزین به کمک آمده‌اند تا برخی مشکلات نظیر همین هزینه بالا مرتفع شود.

1.شبکه‌های مبتنی بر جامعه (Community Networks):

این شبکه‌ها بر اساس همیاری کاربران آن‌ها رشد و توسعه می‌یابند. در واقع، کاربران نه ‌فقط کاربر و مصرف‌کننده که خودشان توسعه‌دهنده شبکه و مسئول بخشی از زیرساخت آن هستند. قاعدتاً این‌چنین مجموعه‌ای بسیار ناهمگون خواهد بود و پیاده‌سازی آن از نظر فنی چالش‌برانگیز است. یک نمونه پیاده‌سازی‌ شده از شبکه‌های مبتنی بر جامعه، طرح Guifi.net است که در اسپانیا اجرا شد. Guifi.net یک شبکه عمدتاً بی‌سیم، رایگان و باز است که در زمان نگارش این متن بیش از 30 هزار نقطه اتصال در یک مساحت نزدیک به 5 هکتاری دارد.

2.ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت بی‌سیم (WISP):

این دسته اشاره به شرکت‌های خصوصی دارند که در مناطق محروم خدمات دسترسی به اینترنت را از طریق باند فرکانسی آزاد (نظیر وای‌فای) فراهم می‌سازند. البته گاهی ممکن است تراکم ارتباطات زیاد شود و یا نهاد رگولاتوری این شیوه خدمات‌دهی را ممنوع اعلام کند که در این صورت باید از فرکانس مجوزدار استفاده کرد. شرکت AirJaldi در کشور هند یک نمونه از شرکت‌های فعال در این دسته است.

3.مدل زیرساخت مشترک (Shared Infrastructure Model):

با توجه به بازگشت سرمایه کمتر از حد انتظار، اپراتورها برای نصب تجهیزات ارتباطی در مناطق با تراکم پایین (از جمله نواحی روستایی) رغبت چندانی ندارند. اما اگر گروهی از افراد ساکن در نواحی تراکم ‌پایین صاحب تجهیزات باشند (برای مثال یک شبکه محلی)، می‌توان یک سناریوی برد – برد ایجاد کرد. در این سناریو، صاحبان زیرساخت در تأمین بستر سخت‌افزاری شبکه همکاری می‌کنند و اپراتور نیز می‌تواند دسترسی ارزان به شبکه سراسری را در ناحیه مذکور فراهم سازد.

یک مثال جالب برای مدل زیرساخت مشترک، سناریویی است که در آن کاربران با نصب آنتن‌های فمتوسل در محل زندگی یا کار خود و با هزینه شخصی، پوشش‌دهی بهتری از خدمات شبکه موبایل به دست می‌آورند. در این صورت، اپراتور موبایل نیز از هزینه بالای نصب تجهیزات معاف می‌شود.

4.رویکرد مبتنی بر اشتراک با جمعیت (Crowd shared Approach):

این رویکرد به حالتی اطلاق می‌شود که دارندگان آنتن وای‌فای دو شبکه جداگانه ایجاد می‌کنند: یکی برای استفاده شخصی و یکی برای استفاده اشتراکی با پهنای باند محدود شده (به عبارت دیگر مودم وای‌فای دو شناسه را تبلیغ می‌کند). استفاده اشتراکی برای مالک اینترنت می‌تواند همراه با دریافت پاداش از سوی مقامات دولتی (در راستای افزایش رفاه عمومی) یا مبتنی بر پاداش نقدی از مصرف‌کنندگان باشد. کمپانی FON یکی از شرکت‌هایی است که یک شبکه پرشمار از نقاط دسترسی وای‌فای را در سراسر جهان اداره می‌کند. کاربران این شبکه در ازای به‌اشتراک‌گذاری بخشی از اینترنت خود پولی دریافت نمی‌کنند، اما در هر نقطه از جهان می‌توانند به اینترنت سایر کاربران این مجموعه دسترسی داشته باشند.

ایده شبکه‌های جایگزین یک تلاش معقول و امیدبخش در جهت افزایش سطح دسترسی به اینترنت برای همه ساکنان کره زمین است. البته که تاکنون ایده‌های هیجان‌انگیزتری همچون بالن‌هایی که مثل یک آنتن سیار عمل می‌کنند، مطرح شده است. با این حال، شبکه‌های جایگزین این مزیت را دارند که فناوری سطح بالایی نیاز ندارند و بیشتر بر پایه فرهنگ‌سازی و مدیریت صحیح بنا می‌شوند.

به‌هرحال هنوز دلیل قطعی سرعت پایین رشد اینترنت مشخص نیست. یکی از دلایل احتمالی، بهره‌برداری از فواید و نتیجه‌های آسان توسعه‌ اینترنت و رها کردن مناطق دشوار است؛ دقیقا شبیه به چیدن میوه‌های پایین درخت و رها کردن میوه‌های بالایی. دلیل دیگر آن است که غول‌های توسعه‌ اینترنت همچون گوگل و فیسبوک، از نتایج نامناسب احتمالی توسعه و سرزنش شدن به خاطر آن، واهمه دارند. درنهایت، باید بدانیم که وصل کردن همه‌ جهان به اینترنت، هدف نهایی نیست و برای بسیاری از مناطق، شروع کار خواهد بود.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا