نشست ویژه با حضور کارشناسان و مسئولان
توسعه سیستان و بلوچستان با کدام راهبرد؟ فرصت را تهدید نکنید

مریم مرادی: زدودن محرومیت از چهره استان زیبای سیستان و بلوچستان هم ممکن است و هم ضرورت دارد و غفلت از ظرفیتها یک خطای بزرگ است. برخی معتقدند که مسیر توسعه این استان در جنوب شرق ایران از تفکیک و تقسیم استان می‌گذرد و برخی بر این باروند که راه توسعه و پیشرفت را باید در حفظ استان سیستان و بلوچستان جستجو کرد. چه باید کرد؟

به گزارش سیناپرس، بارها شاهد تصویب و تدوین طرح‌ها‌ی مختلف توسعه برای استان سیستان و بلوچستان بوده‌ایم اما این استان هنوز با محرومیت دست و پنجه نرم می‌کند. 23 آبان 1402 جمعی از کارشناسان و چهره های شناخته شده استانی و استانداران اسبق سیستان و بلوچستان در نشستی که در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد، به چالش ها و فرصت های پیش روی توسعه این استان پرداختند.

از سیستان امروز چه می دانیم؟

سیستان و بلوچستان ۱۱.۵ درصد از مساحت ایران را در اختیار دارد. بیشترین مرز خاکی با همسایگان، به طول هزار و ۱۰۰ کیلومتر از آن سیستان و بلوچستان است و ۳۷۰ کیلومتر مرز آبی در کرانه‌های این استان آرام گرفته است و آن را با سه کشور پاکستان، افغانستان و عمان همسایه کرده است. بر اساس روایت شبکه خبری شرق، سیستان و بلوچستان روی کمربند معدنی جهان قرار دارد، به‌طوری که از ۶۰ نوع ماده معدنی شناسایی‌شده در کشور، ۲۸ نوع آن به‌طور قطع در این استان قرار دارد؛ معادن غنی طلا، مس، سرب، روی، منگنز، تنگستن، کرومیت، تالک، منیزیت، گل سفید و سنگ‌های ساختمانی و… بندر چابهار تنها بندر ایران است که به طور مستقیم با یک اقیانوس یعنی اقیانوس هند در ارتباط است و این بندر یکی از چهارراه‌های اصلی کریدور جنوبی تجارت جهانی محسوب می‌شود و به علت موقعیت استراتژیک و دسترسی به آب‌های آزاد بین‌المللی، جایگاه ویژه‌ای در مبادلات بین ایران و سایر نقاط جهان دارد و نزدیک‌ترین راه دسترسی کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه یعنی افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان به آب‌های آزاد است و البته با زیبایی‌های خیره‌کننده طبیعی مانند کوه‌های مریخی، چشمه‌های گِل‌افشان، تمساح پوزه‌کوتاه و… گزینه مهمی در صنعت توریسم ایران است. استانی که با توفان ۱۲۰ روزه و آفتاب درخشان می‌توانست یکی از قطب‌های تولید انرژی‌های تجدیدپذیر باشد.

بر اساس گزارشی که در سال ۱۴۰۰ برای وزارت کار تهیه شده است، بیشتر از ۸۰ درصد جامعه روستایی و ۴۵ درصد جامعه شهری سیستان و بلوچستان فقیر هستند و ‌درآمد سرانه تهران پنج برابر سیستان و بلوچستان برآورد شده است. همچنین امید به زندگی مردان این استان جنوب شرقی بین ۸ تا ۱۰ سال و زنان شش سال کمتر از میانگین کشوری است؛ اما این تنها بخش کوچکی از گرفتاری‌های عدیده سیستان و بلوچستان است.

سیستان و بلوچستان تقسیم شود!

به گزارش سینا پرس محمود حجتی، استاندار اسبق سیستان و بلوچستان و البته دارای سال ها تجربه وزارت در دولت های پیشین گوید: حداقل دوتا شدن استان به نفع مجموعه ساکنین منطقه است.  او روی گفته 30 سال پیش خود تاکید می‌کند و ادامه می‌دهد: با توجه به نظام برنامه‌ریزی ما هر منطقه‌ای که استان شد، به نفع مردم منطقه  تمام شد و یکی از راه‌های پیشرفت سیستان و بلوچستان تقسیم آن به 2 استان جداگانه است. از این سر استان تا آن سر استان حدود هزار کیلومتر راه است و سنخیتی بین شمال استان با جنوب استان نیست.

حجتی تأکید می‌کند که چابهار باید به یک استان مستقل تبدیل شود. وزیر سابق کشاورزی می‌گوید در کشورهای توسعه‌یافته شاهد هستیم که سیاست‌گذاران پیش از هرچیز، به زیرساخت‌ها اهمیت می‌دهند؛ زیرساخت آموزش را ایجاد می‌کنند یا زیرساخت حمل‌ونقل، زیرساخت بهداشت و انرژی و زیرساخت سرمایه‌گذاری و… اما در ایران فراهم‌کردن زیرساخت به حاشیه رفته است و ما می‌بینیم که به دلیل فراهم‌نبودن زیرساخت، منابع سنگ سیستان و بلوچستان را به اصفهان می‌بریم و در آنجا مورد استفاده قرار می‌دهیم.

تقی رخشانی فعال سیاسی و از شهروندان زاهدان یکی دیگر از موافقان تقسیم استان عنوان می‌کند: توسعه استان سیتان و بلوچستان راهی ندارد جز تقسیم آن به ۴ تا استان. کشوری مثل سوئیس با مساحت یک چهارم استان ما به 26 استان تقسیم شده است. او می افزاید: با تقسیم استان براساس نظام بودجه کشور می‌توانیم چهار برابر بیشتر و با توجه به شرایط توزیع طرح‌ها چهار برابر طرح بیشتر بگیریم و اگر استان تقسیم شود ما فقط یک استانمان درگیر مسایل امنیتی خواهد شد.

تقسیم استان راهگشا نیست

سعید اربابی، نمایده دوره نهم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی از ناهمگونی شاخص توسعه سخن به میان می آورد و می گوید: 30 سال پیش خراسان جنوبی و خراسان شمالی از خراسان رضوی جدا شدند اما در بسیاری از شاخص‌ها استان خراسان جنوبی هنوز آخر است یا در برخی از شاخص‌های دیگر رتبه اول یا دوم را دارند.

وی با بیان این موضوع مسئله‌ی ساده‌ای نسیت و چالش‌ها فراتر از توسعه سواحل مکران است و شکافی به وجود آمده که تا حل نشود صحبت از توسعه مکران بی معنی است، افزود: دولت برای ساخت تعداد اندکی مسکن روستایی در منطقه‌ای باید ده‌ها محاسبات انجام دهد؛ محاسبات عمرانی، مالی، بافت فرهنگی، معماری منطقه، محیط زیست، ترکیب جمعیتی و… چگونه است که برخی بدون این محاسبات و به سادگی حکم به چندپاره کردن استان می‌دهند؟ مگر مسئله توسعه فقط بودجه و طرح عمرانی است؟». نماینده اسبق ایرانشهر تأکید می‌کند که مدل توسعه در ایران ناهمگون است و نمی‌شود گفت که استان پهناور توسعه‌یافته‌تر است یا استان کوچک‌تر؟

اربابی ادامه می‌دهد: «مثلا آیا استان کوچک ایلام توسعه‌یافته‌تر از استان فارس است یا خراسان پس از تقسیمات جدید توانست توسعه‌یافته شود؟ مثلا خراسان شمالی و خراسان جنوبی چرا همچنان در انبوه مشکلات دست و پا می‌زنند یا استان گلستان پس از تقسیمات جدید نتوانست به توسعه برسد؟».

او تأکید می‌کند که دادن چنین حکم‌هایی بدون مطالعه دقیق تنها مشکلات را چند برابر می‌کند و از چهره‌های دانشگاهی انتظار می‌رود که بدون پشتوانه تحقیقاتی مسائلی مانند تقسیم استان را مطرح نکنند.

یارمحمد حسین‌بر، یکی از مدیران سابق آموزش و پرورش هم مخالف تقسیم استان سیستان و بلوچستان است و اعتقاد دارد که تقسیم استان تقلیل ماجرای توسعه‌نیافتگی سیستان و بلوچستان است.

او که به صورت ویدئوکنفرانس در نشست حاضر شده است، با اشاره به سه شاخص اساسی توسعه انسانی میزان تحصیل، ‎امید‌به‌زندگی و میزان درآمد عنوان میکند کرد:ـ 60ـ درصد از دانش‌آموزان قبل از رسیدن به پایه دوارزدهم ترک تحصیل می‌کنند همچنین 10 درصد از میزان بازماندگی از تحصیل از کل کشور متعلق به استان این استان است از نظر امید به زندگی، بر اساس آمار ۱۳۹۵ این عدد برای مردان ۷۲.۵ سال و برای زنان ۷۵.۵ سال است که برای مردان هفت سال و برای زنان پنج سال با میانگین کشوری اختلاف داریم.

حسین‌بر میزان درآمد را در استان سیستان‌وبلوچستان وخیم‌تر دانست و گفت: بر اساس امار اعلام‌شده توسط مرکز آمار، درآمد سالانهٔ خانوارهای شهری ۱۶۷ میلیون تومان در سطح کشور بوده که در سیستان‌وبلوچستان به ۱۰۸ میلیون تومانمی‌رسد و ما بعد از استان خراسان‌شمالی رتبه ماقبل آخر را داریم. همچنین میانگین کشوری این رقم در روستاها ۹۸ میلیون تومان است که در استان ما ۴۲ میلیون تومان می‌رسد. از این اعداد می‌شود نتیجه گرفت که درآمد خانوارهای شهری سیستان‌وبلوچستان با درآمد روستاییان سایر استان‌ها برابر است.

حسین بر ادامه می‌دهد: میزان درآمد خانوار شهری کشور در سال 1401 حدود 167 میلیون تومان است و این میانگین در استان تنها 1.8 میلیون تومان برآورد شده است در درآمد خانورار نیز میانگین درآمد خانوار شهری ما با میانگین درآمد خانوار روستایی در سایر استان‌ها برابر است

چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید

بسیاری از حاضران در نشست تأکید دارند که حاکمیت اجرائی در ایران به سیستان و بلوچستان بیش از آنکه نگاه توسعه‌ای داشته باشد، نگاه امنیتی دارد؛ حال آنکه توسعه، امنیت را به دنبال دارد.حسین نصیری که سال‌ها پیش دبیر شورای عالی مناطق آزاد بوده است، می‌گوید که امنیت از توسعه جدا نیست و امنیت شانه به شانه اقتصاد، فرهنگ، محیط زیست و اجتماع پیش می‌رود. او تأکید می‌کند که نمی‌داند چرا متولیان کشور تصور می‌کنند که امنیت مقوله‌ای جدا از اقتصاد و فرهنگ و محیط زیست و… است یا در تعارض با آن است؟!

نصیری ادامه می‌دهد که «یک شهروند بلوچ که بی‌کار است و بچه‌های او بدون آینده در خاک و گل و لای بازی می‌کنند، شهروندی که نمی‌تواند هزینه دارو و درمان مادر خود را بدهد، چه راهی جز کولبری یا قاچاق دارد؟! آیا اگر توسعه در سیستان و بلوچستان در اولویت قرار می‌گرفت، امنیت مخدوش می‌شد؟ بدیهی است که امید بلندمدت امنیت خلق می‌کند».

پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر سیاسی آسیا و مسائل بلوچستان هم در این نشست تأکید کرد که حاکمیت باید نگاه توسعه‌ای را در سیستان و بلوچستان در اولویت قرار دهد.

او تأکید می‌کند که برجک‌های نگهبانی خالی در خاش و زاهدان، کانال‌های عمیق غیرقابل استفاده و دیوار مرزی که حالا چالش ایران و طالبان شده است، همگی گواه آن است که این جایگزینی نگاه توسعه‌ای با نگاه امنیتی در سیستان و بلوچستان نتوانسته مشکلات این منطقه را رفع کند.

او ادامه می‌دهد که «وقتی توسعه در منطقه اتفاق نمی‌افتد، بین نگاه حاکمیت و مردم منطقه شکاف ایجاد می‌شود. ذهنیت شهروند بلوچ این می‌شود که شاید حاکمیت قصد دارد در غیاب توسعه، ترکیب جمعیتی را تغییر دهد اما نگاه حاکمیت این است که با نظامی‌کردن منطقه، امنیت را افزایش دهد. بنابراین همگرایی و همدلی بین حاکمیت و مردم ایجاد نمی‌شود، چون هر دو طرف حرف یکدیگر را متوجه نمی‌شوند».

این کارشناس مسائل بلوچستان تأکید می‌کند که اگر حاکمیت اجرائی توسعه منطقه را در اولویت قرار دهد و شهروند بلوچ و مردم بومی منطقه احساس کنند که سرنوشت آنها برای دولت‌ها اهمیت دارد، خود حافظان منافع جمعی و ملی در منطقه می‌شوند.

ملازهی می‌گوید که «دولت باید حامی جریان میانه‌روی سیاسی در منطقه باشد و نگاه به این سمت نرود که کنشگری یا منحصر به نیروهای درونی نظام باشد یا نیروی بیرونی نظام؛ چراکه نیروی بیرونی نظام، امثال جیش‌العدل است یا جریان‌های جهادی که پشتوانه بین‌المللی دارد. بنابراین حاکمیت نباید اجازه بدهد با حذف جریان میانه‌روی سیاسی فضایی ایجاد شود که جیش‌العدل و نیروهای بیرونی نظام، جایگزین آن شود که این مسئله می‌تواند تبعات بسیار خطرناکی برای کشور داشته باشد».

4 دست انداز در مسیر پیشرفت سیستان و بلوچستان

پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل جنوب آسیا و سیستان و بلوچستان ترجیح می‌هد به‌جای صحبت در مورد مشکلات ریز و درشتی استان آنها ذیل سه عنوان کلی تقسیم کند ومی‌گوید: اولین مشکل نگاه ایدئولوژیک و مکتبی حاکمیت بر بخشی از جمعیت استان است. اگر مشکلات سیاسی و اقتصادی باشد قابل مذاکره و حل است ولی وقتی بُعد ایدئولوژیک پیدا می‌کند، نمی‌شود دربارهٔ آن مذاکره کرد و برای آن راه‌حل یافت.»

ملازهی با اشاره به اینکه اگر از این دید ایدئولوژیک جدا شویم و از بعد اقتصادی و سیاسی نگاه کنیم می‌توان راه حلی بر اساس منافع ملی یافت،‌ گفت: «برخورد امنیتی در این منطقه به نتیجه نمی‌رسد.» به گفتهٔ وی، جانشین حذف جریان میان رو را که حاضر بوده 44 سال درون نظام کنشکری کند چیزی نیست که حاکمیت انتظار دارد : «در سیستان‌وبلوچستان جریان به این سمت رفته که یا طیف کنشگر، درون نظام یا بیرون از آن است. دومین گزینه، مواردی مانند جیش‌العدل است و یا جریان‌هایی که با جریان جهادی بین‌المللی در ارتباطند. بنابراین اگر جریان میانه‌رو حذف شد به همان مسیری می‌رویم که کشورهایی مانند عراق و سوریه طی کرده‌اند.»

به گفتهٔ ملازهی، چالش دوم امنیتی است: نگاه کلی نظام به این استان به جای نگاه توسعه‌ای،‌ رویکرد امنیتی است و اداره آن را قرارگاهی می‌بینند. وی به تخصییص بیشترین اعتبارها به استان اشاره می‌کند که در مسیرهایی خرج می‌شود که خروجی ندارد و گرفتاری‌های اقتصادی،‌ اشتغال و آموزش را برطرف نمی‌کند.

وی ادامه می‌دهد: در مرزها برجک ساختید که ویرانه شده،‌ کانال زدید که قابل استفاده نیست، مین‌گذاری کردید که بی‌فایده بود، دیوار کشیدید و نگفتید که این مرز نیست و دیوار امنیتی است و دچار مشکل شدید. بنابراین اگر بدون نظارت بخواهید تمام اعتبارات را هزینه کنید، هیچ عایدی برای جامعه نخواهد داشت.

ملازهی چالش سوم را باید در موضوع جغرافیا و ایدهٔ توسعهٔ مکران می‌بیند: نباید در توسعه ساحل مکران نباید فقط نوار را مدنظر قرار داد و به پس کرانه توجه نکرد. بومی‌ها را اخراج کرد پنج تا ۱۰ میلیون نفر جمعیت را به آنجا منتقل کرد زیرا این مسئله از نگاه بلوچ این است که قرار است ما را در اقلیت نگه داشته شود و همین بومی دیر یا زود یقه شما را می‌گیرد.

نصیری، پژوهشگر توسعه ریشه توسعه‌نیافتگی سیتان و بلوچستان را اختلاف سیعه و سنی نمی‌داند و دیدش هم به امنیت متفاوت است می‌گوید: امنیت به اقتصاد گره خورده و توسعه بدون اقتصاد و فرهنگ معنا ندارد توسعه پایدار سیاست و اجتماع و فرهنگ باهم باید پیش رود. «بلوچ نان در سفره‌اش نیست جلوی زن و بچه‌اش شرمنده‌است مادرش مریض است دکتر نمی‌تواند ببرد بچه‌هاش در خاک و خل می‌پلکند و آینده‌ای ندارند و …

فداحسین مالکی، نماینده زاهدان تاکید می‌کند: در تمام رویداد‌های تاریخی شاهد همدلی مردم شمال و جنوب استان بوده‌ایم و این خواسته حاکمیت نبوده و در وهله‌ی اول مردم بودند که نخواستند مقابل یکدیگر قرار بگیرند. وی با اشاره به تصویت دو طرح قانون شدن دیپلماسی اقتصادی و اقتصاد پایدار اضافه می‌کند: تلاشمان بر این است هرگاه چهره کشور به سمت امنیتی شدن گرایش پیدا کرد شرایط اقتصادی و سیاسی آن با بافت فرهنگی حفظ شود.

محمد حسین مقیمی، استاندار پیشین تهران با بیان اینکه اگر نیروهای بومی را آموزش ندهیم شرکت‎‌ها منتظر سیستان بلوچستانی نمی‌ماند و از سایر مناطق نیروی خود را تامین می‌کند عنوان کرد: باید نیروی محلی را آموزش دهیم و مهارت‌های لازم را به آن‌ها بیاموزیم تا مانند عسلویه هرهفته یک هواپیما با کارگران غیر بومی در استان فرود نیاید. شعبانی، فرماندار اسبق ایرانشتر با بیان اینکه پروژه‌های اجرا شده در سطح استان تاثیری در سفره‌های مردم نداشته تاکید ‌کند: یکی از علل توسعه‌نیافتگی این است که در استان نهادسازی نشده نه پیمانکار و نه تشکل صنفی قدرتمندی دارد که مردم محلی را به توسعه وصل کندو ما در حال تزریق توسعه از بیرون به داخل استان هستیم که مثل آب و روغن جدا از هم قرار می‌گیرد.

وی با تاکید بر اینکه ما باید مسئله‌مان را حوزه اجتماعی و سیاسی تعریف بکنیم افزود: مسائل اجتماعی به عنوان لایه‌های فراگیر مردم که بتواند توسعه را شکل دهد و مسائل سیاسی یعنی گره‌هایی که بین مردم حاکمیت و حلقه خاصی وجود دارد در حیطه سیاسی بررسی شود و آن خشونت‌ها و محفل و کانون‌های واگرا بهعرصه سیاسی که عرصه عقلانیت است منتقل شود تا مشکل مردم حل شود.

اژدری یکی از معاونان سابق استانداری با تاکید براینکه جامعه محلی باید درگیر توسعه شوند عنوان می‌کند: برنامه جامعی برای توانمندی سازی و متخصصی کردن جانعه محلی تدارک دیده‌ایم تا بتونیم با ظرفیت‌سازی از حضور افراد بومی به عنوان متخصص بهره گیریم متاسفانه نگاهی که تا به حال بوده در حد نگهبان و کارگر استفاده و این باعث احساس بیگانگی نیروی بومی در فرایند توسعه شده است.

محمد باسط درازهی، نمایندهٔ دوره دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیه سراوان سخنان خود را اینگونه اغازمی‌کند: توسعه بدون انسان، آموزش، آب و عدالت زیره بردن به کرمان و خرما بردن به سراوان است.

درزاهی ادامه می‌دهد: که آب سد را برای صنعت انتقال می‌دهند و آب دریا را برای انسان شیرین می‌کنند. ۲۰ درصد سرریز آب استان سیستان‌وبلوچستان از افغانستان به ایران، ۶۵ درصد به پاکستان و ۲۰ درصد به دریاست. ما این آب را دو دستی و بدون کنترل، مدیریت، بستن کوچکترین سیل بند و بند معمولی خاکی تقدیم می‌کنیم.  وی از مشکل بزرگتر فرسایش خاک است صحبت می‌کند و هشدار می‌دهد: تا ۲۰ سال دیگر حداقل قسمت بلوچستان، خاکی برای کشاورزی ندارد و تکه‌های کوهی لم‌یزرع خواهد شد. تأکید من روی آموزش و آبخیزداری است که کم‌هزینه‌اند و با فرهنگ مردم منطقه سازگارند.

او با اشاره به اینکه توسعه چابهار و بارانداز باید همزمان با جاده‌سازی و… باشد، اضافه کرد: یک کشتی گندم که برای افغانستان می‌آید، یک هفته جاده قفل است زیرا جاده‌های ما شبیه جاده‌های روستایی است. خیلی از روستاهای ما هنوز راه دسترسی ندارند و مالرو هستند، در این استان ما پتروشیمی‌ می‌زنیم اما وقتی مردم ‌آموزش ندیده‌اند چطور می‌شود از توان آنها برای استخدام و کار در این صنایع استفاده کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا