کسانی که رهبران الهی را رها کردند به حضيض اومانيسم می‌رسند

به گزارش مهر، آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که به روال پنج شنبه ها در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و پس از اقامه نماز ظهر و عصر برگزار شد، به بیان نکاتی درباره چگونگی دستیابی انسان به کمالات اخلاقی اشاره و اظهارداشت: انسان از آن جهت که، شئون متعددي دارد و اين شئون با هم‌ درگير هستند و هر کدام از آنها تماميّت خواه هستند، رعايت همه این شئون از يک سو، تنظيم و تعديل اين امور از سوي ديگر، وظيفه انسان متخلِّق است.

وی ادامه داد: ما اگر بخواهيم به خُلق الهي و عظيم حضرت رسول اکرم(ص) تأسي کنيم هيچ چاره‌اي نداريم مگر اينکه اعضا و جوارح درون خود را بشناسيم سپس سِمت هر کدام از اينها را ارزيابي کنيم در ادامه هر کدام را در جاي خود مأموريت بدهيم و در نهایت آنها را تعديل کنيم و نه تعطيل. در این میان آنچه مهم است ان است که رهبري اينها را به دست قلب و عقل بدهيم تا انسان بشود متخلق و سالک راهي بشود که راهنماي او صاحب «انک لعلي خلق عظيم» است.

 آیت الله جوادی آملی متذکر شد: در بخش انديشه، وهم از يک سو و خیال از سوی دیگر داعيه استقلال دارند؛ هر کدام از اينها سعي مي‌کنند از رهبري عقل ِ نظر فاصله بگيرند و لذا همواره يک جهاد علمي بين وهم و خيال از يک سو و عقلِ انديشور از سوي ديگر در جریان است، اين يک جهاد دروني است.

وی تصریح کرد: قسمت مهم این جهاد درونی در بخش‌هاي عقل عملي است؛ شهوت از يک سو، غضب از سوي ديگر با عقل عملي درگیر هستند؛ هر کدام از اينها راهي دارند و داعيه استقلال دارند و آن‌که بتواند نيروي جذب و دفع يعني شهوت و غضب را به رهبري عقل تعديل کند و نه تعطيل، در این مبارزه موفق است.

معظم له رسیدن به مقام "عادل عاقل" را اصل اساسی در اخلاق دانست و خاطرنشان کرد: انسان باید بين قلمرو انديشه که رهبري آن را عقل نظر به عهده دارد و حوزه انگيزه که رهبري آن را عقل عمل به عهده دارد تعديل ایجاد کند تا شخص بشود عاقلِ عادل؛ چرا که نه از هر عاقلِ به تنهایی کاری ساخته است و نه از هر عادل تنها کاری ساخته است، با علمِ تنهاو با عدل تنها نمي‌شود جامعه را اداره کرد. عدلِ محض بدون علم و انديشوري، مشکل را حل نمي‌کند اگر عقل که عهده‌دار و متولّي فکر است و عدل که عهده‌دار و متولّي عمل است با هم هماهنگ شدند انسان مي‌شود خليفةالله.

وی اذعان داشت: اين ظرفیت براي انسان هست که انسان بشود جانشين خدا، آن استقلال‌طلبي و کبريايي و بزرگواري که انسان به دنبال اوست در خلافت او نهادينه شده است، کسانی که رهبري رهبران الهي را رها کردند و به دنبال گمشده خود بدون راهنما مي‌گردند به حضيض اومانيسم مي‌رسند؛ آنها نمي‌دانند موجودي که وابسته به غني محض است نمی تواند به این صورت مستقل باشد.

آیت الله جوادی آملی در فراز پایانی فرمایشات خود، وظیفه حوزویان و دانشگاهیان را پرورش فطرت خداجوی مردم عنوان کرد و گفت: مأموريت عالمان حوزوي و دانشگاهي و همه شما برادران و خواهران که با قرآن و عترت(عليهم الصلاة و عليهم السلام) مأنوسيد اين است که حرف الهی را به جان مردم برسانید؛ مردم جانمايه فراوان و دلمايه الهي دارند، درون مردم نهادي است پر از علم و الهام و فجور و تقوا. خداوند فرمود من شما را معجوني از علوم آفريدم و به شما نيرويي دادم که بعد از فهميدن فجور و تقوا عمل کنيد؛ به شما يک قاضي و محکمه درونی به نام نفس لوّامه دادم که اگر بيراهه رفتيد مرتب از درون به شما هشدار بدهد، باید بدانیم که اين نفس لوّامه از بهترين برکات الهي است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا