کشف یک لانه انسانی

 این تنها یکی از رازهای سر به مهر آفرینش است که بشر با تنها سلاح خود یعنی همان علم تلاش می کند برخی زوایای آن را برای خود فاش کند.

ایگور ابرامنکو کارگردان روسی در فیلم «اسپوتنیک» هرچند دست به خلق اثری تکراری که سال ها پیش هالیوود نمونه اش را با اثاری چون بیگانه ساخته بود، زده است؛ اما با نوآوری های قابل توجه و ایجاد نقاط عطف منحصر به فرد نظر بسیاری از منتقدان و مخاطبان را جلب کرده است. می توان گفت این اثر پیشنهاد مناسبی برای افرادی است که به موجودات فضایی اعتقاد دارند.

داستان در سال 1983 اتحاد جماهیر شوروی اتفاق می افتد و از آنجایی آغاز می شود که در یک سفر فضایی هنگام فرود اتفاق کاملا پیش بینی نشده ای رخ می دهد؛ اینکه به جای دو فضانوردی که در سفینه بودند سه نفر باز می‌گردند و هنگام فرود یکی از فضانوردان جان خود را از دست می دهد و فضانورد دیگر با تغییرات بسیار عجیب پا بر روی زمین می گذارد.

گفتنی است، تا نیمه های فیلم مخاطب تصوری از علمی تخیلی بودن آن نمی کند چراکه همه چیز با انچه ما از یک سفر فضایی و زندگی یک فضانورد می شناسیم مطابقت دارد و کارگردان هوشمندانه توانسته لحظاتی را خلق کند که مخاطبان را تا پایان فیلم نگه دارد.

تاتیانا یورونا به بازیگری اکسانا آکینشاینا روانشناسی است که از سوی ارتش روسیه برای کمک به فضانورد بازگشته به نام کنستانتین سرکوویچ وشتیاکف فراخوانده می شود اما یورونا در حین تحقیاتش یک رازی را فاش می کند؛ در واقع وی چیزی را می فهمد که برای ارتش شوروی چندان خوشایند نیست و سرهنگ سمیرادوف که یکی از افسران ارشد اطلاعات است تلاش جدی برای حذف یورونا می کند اما همه چیز همانگونه که او می خواهد پیش نمی رود.

وشتیاکف همان فضانوردی است که با تغییرات عجیب و غریب پا به زمین بازگشته است. وی را قهرمان میخوانند اما زندگیش هیچ شباهتی به قهرمان ها ندارد. وشتیاکف بعد از آن سفر عجیب در زندانی در نزدیکی مسکو زندگی می کند. هرچند می تواند ورزش کند و مراقب های ویژه ای هم دارد؛ اما زیست یک موجود فضایی در معده اش همان چیزی است که تمام داستان حول آن می چرخد.

موجودی که تنها یک بار در طول روز از بدن وشتیاکف خارج می شود، خود نمایی می کند و مهمتر از همه از کورتیزول یا همان هورمون ترس ترشح شده از مغز انسان تغدیه می کند و بعد به لانه خود که بدن وشتیانوف باشد بازمی گردد.

 گره داستان اینجاست که در صورت خروج همیشگی این موجود نه تنها وشتیاکف از بین می رود بلکه افراد زیادی جان خود را از دست خواهند داد. افرادی که به محض دیدن آن می ترسند و مغزشان هورمونی به نام کورتیزول ترشح می کنند و در نهایت غذای محبوب این موجود فراهم می شود. 

بسیاری از منتقدان این فیلم را ظهور مجدد فیلم «بیگانه» اما این بار در شوروی می‌دانند. در حقیقت این اثر یک بلاک باستر در سینمای روسیه به حساب می‌آید که با روندی آرام آغاز می‌شود کارگردان به خوبی هنرش را در طراحی این هیولایی سی سانتی نشان داده است. وی با نوآوری در چند مورد خاص تلاش کرده است فرمولی جدید برای فیلم‌های علمی تخیلی که چاشنی وحشت آن‌ها هم کم نیست ارائه دهد.

گزارش:فریده سلیمانی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا