با فقرنمی‎ توان محیط زیست را حفظ کرد

 عیسی کلانتری در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی دولت برنامه های این سازمان را تشریح کرد که مشروح آنرا در زیر می خوانید.

 امروزه مساله محیط‌ زیست به یک مساله عمومی در جهان تبدیل ‌شده است و ما دیگر در جزیره‌های کوچک قومی و … زندگی نمی‌ کنیم، هر رفتار ما می ‌تواند به جهانی که در آن زندگی می ‌کنیم آسیب بزند، در این میان عده‌ای بر این باور هستند که ما نیاز به توسعه داریم و حفاظت از محیط‌ زیست مانع توسعه است، باور شما در خصوص حفاظت از محیط ‌زیست چیست؟
 باورهای شخصی من در این زمینه در این سال‎ها روشن است، نگاه کلی من در حوزه توسعه عبارت است از توسعه متوازن و پایدار کشور که قاعدتا حفاظت و حراست از محیط‎ زیست هم بخشی از آن است، بر کسی پوشیده نیست زندگی به‌ خصوص در دنیای جدید، بدون حفظ محیط‎ زیست امکان ‌پذیر نیست؛ یعنی هرکسی در هر پست و مقامی، از رییس جمهور، کارخانه‌ دار، وزیر، دانشجو، معلم و… وظیفه ‌دارد برای حفظ محیط ‎زیست تلاش کنند.
متاسفانه محیط ‎زیست در کشور ما به ‌گونه ‌ای تخریب‌ شده که عواقب خود را بر زندگی مردم تحمیل کرده است؛ یعنی مردم اگر دلشان هم نخواهد مجبور هستند در بازسازی محیط‏ زیست مشارکت کنند، نه آب کافی وجود دارد، نه پوشش گیاهی مناسب باقیمانده و نه خاک مناسبی برجای‌ مانده است، هوا هم که آلوده است، حیات ‌وحش در معرض تهدید جدی است زندگی مردم به‌ شدت تحت تاثیر این تخریب‌ها قرارگرفته است بنابراین از یک بعد شاید کار سازمان حفاظت محیط ‎‏زیست راحت باشد چرا که همه مردم مجبورند در بازسازی محیط‌ زیست مشارکت کنند.
شاید 40 یا 50 سال پیش این طور نبود ولی اکنون کار به‌ جایی رسیده که هرکسی در هر جایی اگر می ‌خواهد زندگی کند، اول باید به فکر محیط ‌زیست باشد، لذا هرکسی بخواهد در دولت حضورداشته باشد در هر وزارتخانه‌ و سازمان و پست و مقامی گرفتار مسائل محیط ‌زیستی‌ است؛ یعنی ناچار است که به محیط ‌زیست بها بدهد، ناچار است در راستای توسعه پایدار و متوازن پاسدار محیط ‌زیست باشد.

 اشاره کردید که محیط‎ زیست را باید بازسازی کرد، سازمان محیط ‌زیست برنامه ‌اش برای این کار چیست و چقدر توان و ظرفیت در این حوزه دارد؟
 سازمان محیط ‌زیست خودش غیر از حیات ‌وحش در جای دیگری وظیفه اجرایی ندارد؛ اما موظف است به‌ عنوان یک پاسدار محیط ‏زیست ضوابط، قوانین، مقررات را پالایش کند و نظارت لازم را بر مسائل زیست‌ محیطی کشور انجام دهد، اگر جایی نقص قانونی وجود دارد لایحه پیشنهاد کند، اگر جایی قانون وجود دارد اما اجرا نمی ‌شود، برود به دنبال راهکارهای اجرایی کردن آن قانون. هرچند کشور با مشکلات زیادی در حوزه محیط‌ زیست دست ‌به‌گریبان است اما به نظر من بزرگ‌ترین مشکل زیست‌ محیطی کشور، مشکل آب است و سازمان محیط‌ زیست نباید خودش را از مشکل آب کنار بکشد.
یعنی باید در کنار همکاری با دستگاه‌های مجری، نظارت مداوم در این حوزه وجود داشته باشد. وزارت نیرو هم مجری و هم سیاستگذار و وزارت کشاورزی عمدتا بهره ‌بردار است، سازمان محیط ‌زیست باید خودش را موظف بداند بر قوانینی که مصوب شده اما رعایت نمی‌شود نظارت کند، یکی از وظایف اصلی وزارت نیرو پاسداری از منابع آبی کشور است.
در مواردی این اتفاق نیفتاده است به ‌طوری که در حال حاضر تزریق به سفره‌های زیرزمینی کشور با بازچرخانی آب کمتر از 30 میلیارد مترمکعب و برداشت از سفره‌های زیرزمینی سالیانه 52 میلیارد مترمکعب است، یا در مورد آب‌های جاری سازمان محیط ‌زیست برای تالاب‌ها، باتلاق‌ها و دریاچه‌ها حقابه دارد اما مطالبه نشده است، منابع آبی وزارت نیرو برای اولین بار 12 میلیارد مترمکعب حقابه تخصیص داده است که سازمان محیط ‌زیست باید آنرا طلب کند.
شاید به بخش کشاورزی فشار وارد شود اما باید توجه داشت که بزرگترین مشکل زیست‌ محیطی کشور که همه مشکلات اقلیمی در اثر آن به وجود آمده کمبود آب، مصرف بیش‌ ازحد آب و برداشت غیرمجاز آب است، در کنار آن با مساله آلودگی هوا هم مواجه هستیم، در مورد هوا اگر حکومت و دولت بخواهند حل کردن آن به ‌مراتب آسان ‌تر از مشکل آب است.
وقتی ‌که تهران دو روز تعطیل می ‌شود، هوا تمیز می‌ شود و همه استانداردهای زیست ‌محیطی به حالت نرمال برمی‌ گردد، پس در این حوزه ما باید اشکالات را برطرف کنیم، سوخت، موتورهای خودروها، باید استاندارد باشد، صنایع آلوده‌ کننده باید خودشان را با محیط سالم تطبیق دهند.
می‏ خواهم تاکید کنم از نظر محیط‌ زیست ما هیچ مانعی برای توسعه نیستیم، منتهی توسعه اگر می‌ خواهد پایدار باشد باید ضوابط محیط ‌زیست را رعایت کند که در همه جای دنیا هم همین ‌طور عمل می‌ شود، من یک ‌وقتی از مهندس مشاوری که برای انجام کاری از نروژ به ایران آمده بود پرسیدم ضوابط زیست‌ محیطی شما در نروژ چگونه است؟ گفت ما در هیچ جا منعی برای هیچ کاری نداریم و به هرکسی که می ‌خواهد هر کاری بکند می‌ گوییم ضوابط مربوطه را با دقت رعایت کند. ما هم در کشورمان همین ‌طور باید عمل کنیم، هر اتفاقی که می‌ خواهد بیفتد، ضوابط محیط‏ زیست را رعایت کند.

به مشکل آب ‌وهوا به‌ عنوان دو مشکل زیست‌ محیطی اشاره کردید، در حوزه آب شما سابقه‎ ریاست کارگروه احیای دریاچه ارومیه را دارید از آن تجربه چقدر اینجا استفاده می ‌کنید؟ در مورد هوا و خصوصا ریزگردها هم می‌دانیم که بخشی از این ریزگردها منشا خارجی دارد، در این مورد برای تعاملات بین‌المللی چه برنامه‌ای دارید؟

 در مورد آب تالاب‌ها و دریاچه‌ها می ‌دانیم که همه تالاب‌ها و دریاچه‌ها با آب سیلاب زنده‌اند و گرنه آبهای جاری تنظیم‌ شده هیچ ‌وقت به دریاچه‌ها و تالاب‌ها نمی ‌ریزد، با بررسی‌هایی که در دانشگاه‌ها انجام شد معلوم شد در خشک شدن دریاچه ارومیه 18 درصد عوامل اقلیمی و 82 درصد عامل انسانی نقش داشته است، این 82 درصد معنی‌ اش این است که حقابه ورودی به دریاچه ارومیه را به آن ندادند لذا ما باید حقابه محیط‌ زیست را از رودخانه ‌ها بگیریم و کشور و مردم هم باید در این حوزه ما را کمک و پشتیبانی کنند.
در مورد هوا اصولا ما دو نوع آلایندگی داریم که یکی شیمایی و دومی فیزیکی است، شیمیایی‌ها که عمدتا از قوای محرکه و سوخت است که باید تنظیم شود و سخت هم نیست، آلایندگی فیزیکی هم که بخش عمده‌ ای از آن از گرد وغبارها و ریزگردها است، همان ‌طور که گفتید دو بخش داخلی و خارجی دارد. اولویت‌ ما این است که بخش داخلی را تثبیت کنیم، مثلا در جنوب غرب، بیشترین آلودگی مربوط به استان ‎های خوزستان و ایلام است.
بررسی ‌کردم در خارج از کشور 24 نقطه در عراق و عربستان و سوریه منطقه گرد وخاک خیز است در داخل کشور در منطقه خوزستان 4 منطقه وجود دارد، اما آن چهار کانون داخلی به ‌اندازه 10 منطقه خارجی آلایندگی ایجاد می‌کند، یعنی بیشتر از 30 درصد آلایندگی ‌های منطقه خوزستان منشأ داخلی دارد، ما باید آنها را تثبیت کنیم و به ‌موازات آن همان‌طور که در یک سال گذشته هم اتفاق افتاده باید با کشورهای همسایه، صحبت، تعامل و کمک کنیم.
به نظر من جلوگیری از آلایندگی‌ های ریزگردها با توجه به اینکه بخشی از آن منشا خارجی دارد، سخت‌‌تر از جلوگیری از آلایندگی شیمیایی است، اگر وزارتخانه ‌های نفت، نیرو ، صنعت معدن و تجارت همکاری کنند در زمان کوتاه ‌تری می ‌توانیم آلایندگی شیمیایی را برطرف کنیم، برخی آلایندگی ‌ها وجود دارد که ما نباید ساکت باشیم، در زمستان که وارونگی هوا اتفاق می‌افتد، آلایندگی‌ها معمول موتور و خودرو و … وجود دارد این را آلودگی نیروگاه شهید رجایی که گاز به آن نمی ‌دهند و گازوئیل یا مازوت مصرف می ‌کند تشدید می‌‌کند، درصد بالایی از آَلودگی تهران در زمستان مربوط به زمانی است که نیروگاه شهید رجایی در اتوبان قزوین با سوختی غیر از گاز تولید برق می‌‌ کند، باید قبول کنیم که حتی اگر مجبور به قطع گاز خانگی هم شدیم نیروگاه شهید رجایی نباید با سوختی غیر ازگاز فعالیت کند که آلایندگی تهران را تشدید کند.
در این موارد ما باید با دستگاه‌های مختلف همکاری و هماهنگی کنیم، با مردم باید آشتی‌ کنیم، مردم ما را عنوان دستگاهی که کمک ‌کننده و مدافع حقوق آنان است قبول کنند، درعین ‌حال باید این را هم بپذیریم که با فقر نمی ‌شود محیط‌زیست را حفظ کرد، فقر یکی از بلایای محیط ‌زیست است و اگر توسعه‌ نباشد فقر ریشه‌ کن نمی ‌شود، اگر توسعه ‌ای نباشد فقر تشدید می ‌شود، بیکاری تشدید می ‌شود، بنابراین ما نباید مانع توسعه بشویم و درعین ‌حالی که هر توسعه ‌ای هم قوانین و مقررات زیست ‌محیطی را رعایت نکند باید با دستگاه خاطی برخورد شود.

 می‏ دانیم که گونه‌های جانوری در حال انقراض هم یکی از مشکلات مهم در این حوزه است برنامه‌ ای در این زمینه‌ دارید؟

 بله یک سری گونه‌ ها در معرض خطر هستند که با توجه به توان مالی سازمان محیط ‌زیست برنامه‌‌ هایی در این زمینه‌ داریم، سازمان محیط ‌زیست یکی از ضعیف‌ترین سازمان ‌های ناظر کشور از نظر مالی است، تولی‎ گری با سازمان محیط‌ زیست با این امکانات خیلی سخت است، ما باید بخش خصوصی را به کمک بگیریم درعین‌ حال دولت هم باید ما را کمک کند. بودجه سازمان محیط ‌زیست در کل کشور، کمتر از بودجه یک ناحیه از یک منطقه شهرداری تهران است و جامعه هم انتظار دارد که محیط‌ زیست را این سازمان پاسداری کند، حالا غیر از گونه‌ های جانوری احتمالا گونه‌های گیاهی در حال انقراض هم داریم. در این زمینه ما سعی می ‌کنیم از جوامع بین ‌المللی و بخش خصوصی و خیرین حامی محیط‌ زیست هم کمک بگیریم تا به ‌نحوی ‌که متخصصان در نظر دارند این گونه‌ها را حفظ کنیم.

به کمبود بودجه اشاره کردید و می‌ دانیم که محیط ‌بانان هم ازنظر حقوق و هم ازنظر تجهیزات و… در مضیقه هستند در این حوزه برنامه ‌ای دارید؟
 با سازمان برنامه ‌و بودجه در حال هماهنگی برای تامین تجهیزات هستیم، ما دو هزار و 700 محیط‎ بان داریم که متوسط دریافتی آنها در کشور هم کمتر از یک‌ میلیون و 300 هزار تومان است که یک تعداد هم به سنین بازنشستگی رسیده اند، این تعداد محیط بان نمی توانیم از محیط طبیعی کشور پاسداری کنیم. باید از مردم برای حفظ و حراست محیط‌زیست کشور دعوت به همکاری کنیم بنابراین درصدد هستیم که تشکیلات داخلی سازمان را به‌ گونه‌ای تغییر دهیم که مردم بیشتر در مورد محیط‌ زیست بدانند و بیشتر ما را کمک کنند، لذا در این راستا یکی از پنج معاونت سازمان را می‌ خواهیم به معاونت فرهنگی و اجتماعی که همه پاسدار و حامی محیط‌زیست باشند تغییر بدهیم تا به ‌جای 2 هزار و 700 محیط‌ بان 80 میلیون محیط ‌بان داشته باشیم.

 شما سابقه وزارت جهاد کشاورزی هم دارید و یکی از دعواهای تاریخی در این حوزه مربوط به چگونگی بهره‌برداری از مراتع است؟ در این زمینه برنامه ‌ای برای تعامل با وزارت جهاد کشاورزی دارید؟
 مرتعی باقی ‌مانده که بر سر آن دعوایی باشد؟ یک زمانی در کشور جمعا 70 میلیون واحد دامی داشتیم، اکنون ما افتخار می‌‌ کنیم که جمع واحدهای دامی ما 120 میلیون واحد شده است، آن زمان که 70 میلیون بود مشکل داشتیم، الآن که 120 میلیون شده مشکل بیشتر است. به طور کلی عامل اصلی تخریب محیط‌ زیست ما برخوردهای احساسی اوایل انقلاب و دو دهه اول است که فکر می‌ کردیم هر چه بیشتر شخم بزنیم بیشتر تولید کنیم، هر چه تعداد دام بیشتر باشد بهتر است و این سیاست‌ های اشتباه محیط‌ زیست کشور را تخریب کرد.
اول پوشش گیاهی را از بین برد، به‌ تبع آن خاک را از بین رفت، متوسط عمق خاک حاصلخیز در کشور 23 سانتیمتر است، متوسط عمق خاک حاصلخیز در دنیا بالای یک و نیم تا 2 متر است، این خاک بدون پوشش ماند و آب و باد این خاک را با خود برد و بعد خاک شخم خورد، اکنون سالانه بیش از دو میلیارد تن خاک‌ فرسایش پیدا می ‌کند و بالاترین رقم فرسایش خاک در دنیا را داریم، هیچ کشوری در دنیا 12 تن فرسایش خاک در هکتار ندارد و ما داریم، دلیل هم همان از بین رفتن پوشش گیاهی در پی شخم زدن و فشار دام بر مراتع است، لذا امروز جنگل‌های ما در وهله اول به دلیل کم‌آبی و بعد به دلیل نبود پوشش گیاهی و خاکی از بین می‌ رود.
همه این مشکلات را بخش عمده‌ای مردم، تصمیم ‌گیران، سیاستمداران و… مقصرند که به محیط‌ زیست اهمیت ندادیم وقتی علف نباشد حیات ‌وحش هم از بین می ‌برد، زیاده‌ خواهی ما انسان‌ها در 30 تا 40 سال گذشته آسیب‎های فراوانی به محیط‌ زیست وارد کرده است، متوسط بارش در کشور ما به حدود 205 میلی‌متر رسیده است، یعنی حدود یک‌ چهارم متوسط بارش‌ های جهانی را داریم و از آن‌ طرف متوسط قدرت تبخیر از سطح خاک ما بیش از دو و نیم برابر استاندارد جهانی است؛ یعنی همه‌چیز نامتعادل و نامعادله است و در این نامعادله‌ها هم اولین قربانی محیط ‌زیست است و مقصر هم خود مردم هستند.
ما در آبهای زیرزمینی با بیلان منفی سالیانه 20 میلیارد مترمکعب مواجه هستیم در هیچ جای دنیا بر اساس مقررات نباید بیش از 40 درصد از آبهای تجدید پذیر استفاده کرد، زمانی آب تجدید پذیر ما سالانه 132 میلیارد مترمکعب بود و اکنون به 88 میلیارد متر مکعب رسیده است، آن زمان که 132 میلیارد متر مکعب بود مصرف سالانه کشور 50 میلیارد بود اکنون که 88 میلیارد متر مکعب شده ، مصرف‌ به 97 میلیارد مترمکعب رسیده است یعنی 40 درصد حداکثری به 110 درصد رسیده است.
در چنین شرایطی انتظار است که محیط‌ زیست کشور حفظ شود؟ در کنارش ریزگرد نباشد و توسعه باشد و … ما یکی از وظایف اصلی خود را در سازمان پایش مصرف آبی کشور می‏ دانیم، همان‌طور که نظارت می ‌کنیم تا کارخانه‌ها آلاینده نباشند، معادن تخریب نکنند بر منابع آبی کشور هم باید نظارت کنیم که ناپایدار نباشند. پوشش گیاهی و آب از بین بروند تمدن 7 هزارساله کشور از بین خواهد رفت.
سازمان محیط ‌زیست ابزار لازم را برای نظارت در اختیار ندارد و امیدواریم با کمک بخش خصوصی و دولت این ابزار را در اختیار بگیریم تا نماینده خوبی برای حفظ و حراست از محیط ‌زیست برای نسل‌ های بعد باشیم، یکی از اصول توسعه پایدار این است که منابع سرزمین را برای نسل‌ های بعد حفظ کند، ما منابع تجدیدپذیر را هم تبدیل به تجدید ناپذیر کردیم، در کشورهای آمریکای شمالی تولید یک سانتیمتر خاک از سنگ مادر شاید بیشتر از 100 سال طول بکشد اما در آب ‌و هوای خشک و گرم کشور ما به طور متوسط بیش از 500 سال طول می‌ کشد و ما باید این مسائل را مورد توجه قرار دهیم.

 یکی از دیگر از مشکلات مهم زیست ‌محیطی در کشور ورود فاضلاب به دریای خزر است در این حوزه چه برنامه ‎ای دارید؟

 یکی از کارهایی که رییس جمهوری به ‌صورت جدی از من خواست، سر و سامان دادن به زباله ‌های شمال کشور است چون می‌‌ دانید یکی از معضلات اصلی ‌استان ‌های شمالی کشور نبود جا و فناوری برای رفع مشکل زباله است، شهرداری ‌های شمال و دهیاری ‌ها بهترین مناطق شمال کشور را به آلوده ‌ترین مناطق تبدیل کرده اند؛ یعنی زباله‌ها را دره‌های جنگلی شمال که بهترین مناطق طبیعت کشور به ‌حساب می ‏آیند تخلیه می‌ کنند و این مکان ‌ها را به ‌شدت آلوده کردند.
یک‌ زمانی در مسیر عباس‌ آباد به سمت کلارآباد، کل، بز و قوچ وحشی فراوانی دیده می شد، حتی توقف می کردیم تا عبور کنند، اکنون جای آنرا تعفن، زباله، آلودگی و… گرفته و زیستگاه آنها از بین رفته است، در واقع با این کار زیستگاه خودمان را از بین بردیم. شمال کشور علاوه بر جمعیت خودش پذیرای چندین میلیون مسافر و گردشگر در هفته است، به دلیل اینکه سطح آب بالا است این زباله‌ها یا مستقیم وارد دریا می‌ شوند یا در سطح جنگل رها می ‌شوند، یکی از خواسته های مهم رییس جمهور و معاون اول دولت از بنده ساماندهی مشکل جمع‎ آوری زباله در شمال کشور است. ما باید با به‌ کارگیری فناوری ‎های نوین در زمینه بازیافت زباله با همکاری دستگاه ‎های مجری این مشکل را به‌ سرعت حل کنیم.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا