احیای جاده ابریشم، احیای صلح و دوستی است

به گزارش ایسنا ، دکتر «محمد حسین پاپلی یزدی» در نشستی با موضوع «راه ابریشم و توسعه جهانگردی» که از سوی انجمن جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری ایران شاخه یزد در دانشگاه یزد برگزار شد، با بر شمردن اهمیت معانی و اصطلاحات در علوم امروزی، بزرگترین اشتباه دنیای معاصر را تلقی یک جاده صاف و خطی، از مفهوم جاده ابریشم دانست.

وی گفت: نام این جاده و این مفهوم در کتب قدیمی وجود نداشته و هیچ یک از اندیشمندان بومی و مسلمان به آن نپرداخته‌اند. ابداع مفهومی به نام جاده ابریشم در دورانی صورت گرفت که روس‌ها و اروپایی‌ها به دنبال هویت‌سازی بودند.

وی تصریح کرد: اگر در کتب قدیمی تأمل شود نامی از جاده ابریشم به چشم نمی‌خورد، اولین فرهنگ جغرافیای فارسی حُدودالعالم من المشرق الی المغرب است که در آن نیز نامی از ابریشم و جاده‌ای با این نام وجود ندارد.

دکتر پاپلی ادامه داد: این تغییر و تحول نام‌ها برای تحول در مناسبات جغرافیایی و فرهنگی صورت گرفته است به عنوان نمونه نام آسیای میانه نیز یک مورد دیگر از تحریف نام اصلی است. این منطقه به ترکستان معروف بود و هنگامی که روس‌های تزاری به این سرزمین حمله کردند، این نام را به دو دلیل بر آن گذاردند.

وی افزود: نخست برای از بین بردن هویت قومی که ترک‌ها بودند و دوم برای محو نقش عامل دینی در تعریف این منطقه،  زیرا ترکستان به معنای منطقه‌ای است که ترک‌های مسلمان در آن ساکن هستند.

وی اظهار کرد: در حقیقت این، بازی با اعلام و کلمات است که هویت را تغییر می‌دهد، کلمه بند و ساحل نیز به همین وضعیت دچار شده است؛ بند در زمان‌های قدیم به جایی اطلاق می‌شد که بارانداز کالا بود و ساحل نیز جایی بود که شترهایی که حامل بار بودند تا جایی می‌رفتند و بار را به فیل‌ها تحویل می دادند. لذا هنگامی که می‌گویند بندر ابرکوه منظور این نیست که در ابرکوه دریا وجود داشته است.

مبنای سیاسی در گذاشتن نام ابریشم بر این جاده

نویسنده کتاب خاطرات شازده حمام، افزود: در مورد جاده ابریشم یک اشتباه مفهومی و ژئوپولیتیکی وجود دارد و آن اینست که همه تصور می کنند این جاده یک جاده صاف و خطی بوده که از چین شروع می‌شده و به اروپا می‌رسیده، در حالی که این برداشت از اساس اشتباه است.

وی تصریح کرد: جاده ابریشم، مجموعه راه‌هایی است که از طریق آن کالاهایی از جمله ابریشم از طریق بازرگانان و تجار از چین به اروپا منتقل می‌شده است لذا نهادن نام ابریشم بر این جاده بیشتر مبنایی سیاسی دارد تا وجود مستندات تاریخی و دانستن این جاده به عنوان یک راه صاف و خطی از چین تا اروپا اشتباهی فاحش در برداشت مفهومی از این جاده است.

معمای امنیت، شاکله وجود جاده ابریشم و تمدن

این جغرافیدان برجسته ایرانی امنیت را بزرگترین مؤلفه ارتقای تمدن و تجارت دانست و گفت: تجارت در محور جاده ابریشم دارای دوران رکود و شکوفایی بوده است و علت این امر به وجود یا عدم وجود امنیت در دورانی خاص بر می‌شود.

وی افزود:‌ ما در دوران اول مغول‌ها شاهد کاهش رونق تجارت در محور این جاده هستیم که دلیل آن عدم وجود امنیت بوده است و برعکس در دوره دوم مغول‌ها رونق زیادی در امر تجارت را شاهد هستیم. حمله مغول‌ها علی‌رغم فجایعی که برای ایران داشت که مزیت نیز در برداشت و آن به وجود آمدن ارتباطات بیشتر بود.

کوتاه‌نگری و محدودیت ذهنی عامل رکود تجارت و اقتصاد

دکتر پاپلی ضمن پر اهمیت خواندن ترجمه هستی و جهان در ذهن انسان، گفت: نوع هستی شناسی ما تأثیر زیادی بر کنش ما دارد و کنش انسانی نیز تأثیر غیرقابل انکاری بر افول یا ارتقای تمدن دارد. در تمدن‌های قدیمی مفاهیمی به نام کوه قاف و دریای ظلمات وجود داشت؛ این دو مفهوم نشانگر محدودیت ذهنی انسان بوده است.

وی بیان کرد: نقل شده است که هنگام حمله اسکندر به ایران، سپاهیان او از ادامه پیشروی در برخی مناطق خودداری کردند و علت آن را وجود دریای ظلمات می‌دانستند که موجب فروافتادن آنان در آن می‌شد لذا این محدودیت ذهنی موجب کندی کشورگشایی اسکندر مقدونی شد. در عرصه تجارت در جاده ابریشم نیز این محدودیت وجود داشت.

وی تصریح کرد: تجار و بازرگانان برای خود کوه‌های قاف و دریاهای ظلمات گوناگونی را متصور می‌شدند و این نگرش موجب می شد تا تجار و بازرگانان تا مناطق خاصی بروند و از آنجا کالاها را تحویل بگیرند و تا محدوده‌ای بروند و آن را تحویل دهند. همین مسئله موجب می شد بسیاری از افراد از مسافرت به نقاط دور دست خودداری کنند و عامل ارتباطات که نقش مهمی در توسعه تمدن دارد، محقق نشود.

این محقق و نویسنده ایرانی ادامه داد: نخستین کسی که این محدودیت را شکست مارکوپلو بود. او با سفر به نواحی دور دست از دیگر نقاط جهان نیز آگاه شد و هنگام بازگشت به وطنش، مرکزیت کلیسا را به چالش کشید.

وی افزود: تا آن زمان دستگاه کلیسا خود را مرکز و کانون جهان می‌دانست اما با بیانات مارکوپلو این ادعای کلیسا به چالش کشیده شد و وی به زندان محکوم شد. در زندان فردی خاطرات او را نوشت، وقتی مارکو برای اثبات ادعای خود جواهرات را نشان مقامات کشورش داد، طمع آنان برانگیخته شد و به سمت شرق روی آوردند و آغاز جنگ‌های آنان با مسلمانان به بهانه بیت‌المقدس رقم خورد.

وی اذعان کرد: می‌توان یکی از دلایل حمایت اروپای آن زمان از مغولان را در حمله به مسلمانان همین عامل دانست، در همین زمان بود ژئوپولیتیک منطقه از حالت محلی خارج شد و جنبه جهانی به خود گرفت.

اهمیت ایران در محور جاده ابریشم

پاپلی که سابقه تدریس در دانشگاه سوربن پاریس را دارد، با اشاره به اهمیت جایگاه ایران در مسیر ابریشم، افزود: موقعیت جغرافیایی ایران در این منطقه موجب اهمیت فزاینده ایران در آن زمان بود به طوری که ایران به عنوان حلقه واسط تبادلات شناخته می‌شد. البته منظور از ایران، ایران فردوسی و ایران فرهنگی است نه ایران کنونی.

وی افزود: در آن زمان همین کشور افغانستان، گل شکوفای اقتصاد و تمدن ایرانی و اسلامی بود اما همین تحول معانی موجب شده ما به افغانستان به عنوان کشوری مخروبه نگاه کنیم، در حالی که این ملت همزبان و هم کیش ما دارای سوابق درخشانی علمی و فرهنگی است که ما به آن استناد می‌کنیم.

اشتباه استراتژیکی و تاریخی ایرانیان

نویسنده کتاب «خراسان، ژئوپولیتیک و توسعه» گفت: ما در یک دوره تاریخی یک اشتباه فاحش و مهلک انجام دادیم و از یک مسئله مهم غفلت کردیم. ما حدود 400 سال قبل نفهمیدیم چرا پرتغالی‌ها از مکانی سرسبزی پون اروپا آمدند در جزیره دور افتاده‌ای در خلیج فارس با آن هوای بد و ناخوشایند. اینجا ما تئورسین نداشتیم که بفهمد مسیر جاده ابریشم از خشکی به دریا در حال تغییر است.

دکتر پاپلی تصریح کرد: اشتباه دیگر را زمانی انجام دادیم که نفهمیدم چرا انگلیسی‌ها به ما کمک کردند تا پرتغالی‌ها را بیرون کنیم. نفهمیدیم چرا مسیحیان که با هم در حمله به بلاد اسلامی با هم متحد بودند، حال با ما متحد شده‌اند تا هم کیشان خود را شکست دهند؛ این غفلت موجب وضعیت امروزی ما شده است.

وی خاطرنشان کرد: تمدن ما و اعراب، تمدن خشکی بود. به عنوان نمونه جمعیت اعظم عربستان بادیه‌نشینانی بودند که در بیابان و در چادر حتی تا همین چند سال پیش زندگی می‌کردند. اما آنها درک کردند که راه ابریشم از خشکی به دریا انتقال یافته است، بر این مبنا شهرهای خود را در کنار ساحل ایجاد کردند و آن جمعیت بادیه‌نشین از بیابان به ساحل آمد؛ این به معنی تمدن‌سازی اعراب است.

وی یادآور شد: ما در اینجا هم غفلت کردیم زیرا تا همین چند سال قبل تبعیدی‌ها را به بندر گمبرون یا بندرعباس می‌فرستادیم به جای آن که در آنجا سرمایه‌گذاری کنیم. از تبعات این امر این بود که اعراب می‌گویند چون ما در این منطقه ساکن هستیم، خلیج ما خلیج عربی است، این نتیجه غفلت دیروز ما بوده است.

آینده جاده ابریشم و احیای آن

عضو هیئت مدیره انجمن جغرافیدانان ایران اظهار کرد: امروز بحث احیای جاده ابریشم مطرح شده است البته باید گفت احیای جاده‌های ابریشم زیرا یک جاده خاص با این نام وجود ندارد. نکته‌ای که باید مد نظر داشت این است که تجارت عامل برقراری ارتباط مؤثر و معنا دار تمدن‌ها و افراد جامعه انسانی می‌شود.

به گفته وی، از طریق ارتباطات تجاری است که صلح و امنیت برقرار می‌شود که خود لازمه شکوفایی تمدن است. زیرا یک تاجر و بازرگان همیشه می‌خواهد مشتری خود را برای به دست آوردن سود حفظ کند، پس تعامل سازنده شکل می گیرد، درست بر عکس کارمندان دولت که مردمدار نیستند.

دکتر محمدحسین پاپلی ادامه داد: بحث احیای جاده ابریشم در یک کلام به معنای "احیای صلح و دوستی از طریق فرآیند معاملات اقتصادی و فرهنگی است". از این راه می توان تنش‌های موجود در منطقه خاورمیانه را کم کرد که بعد سیاسی نیز دارد.

وی افزود: در حقیقت اگر محور مواصلاتی ابریشم بتواند تولید ارزش افزوده کند، می‌توان امیدوار بود علاوه بر رونق مجدد این خطه دوستی و مودت پایدار نیز شکل بگیرد.

وی تصریح کرد: نکته دیگری که باید در نظر بگیریم تعامل از طریق راه‌های آبی است که بسیار با صرفه‌تر از راه‌های خشکی است. در استرالیا با یک کشتی 600 هزار تنی سنگ آهن به چین منتقل می‌شود و هر تن حدود 4 دلار پرداختی از سوی چین به استرالیا است. اما در ایران برای همین انتقال سنگ آهن از بافق به اصفهان هر تن حدود 14 یا 15 دلار پرداخت می‌شود پس ما باید مقتضیات و تکنولوژی را نیز در احیای این جاده لحاظ کنیم.

پاپلی همچنین افزود: استحاله کارکرد جاده ابریشم نیز معضل دیگر ماست. در زمان قدیم از همین مسیری که در حال حاضر مواد مخدر قاچاق می‌شود، کالا و جنس مبادله می‌شده است اما با غفلت از اهمیت آن به شاهراه ترانزیت مواد مخدر تبدیل شده است. ما باید بتوانیم این افراد را تشویق کنیم تا کالا بیاورند به جای مواد مخدر که گریبانگیر خودشان و جامعه نیز می‌شود.

در پایان این نشست لوح تقدیری از سوی دکتر «غلامعلی مظفری» مدیر گروه جغرافیای دانشگاه یزد به دکتر «محمد حسین پاپلی» تقدیم شد.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا