انگشت اتهام دستبردهای علمی به سمت پایه‌های لرزان مدیریتی

دکتر حسین آخانی، استاد دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار سیناپرس گفت: بخشی از مساله سرقت علمی به جنبه‌های فرهنگی مرتبط است. هم‌اکنون ما با وجود اینکه در کشور اسلامی زندگی می‌کنیم و می‌دانیم که اگر حق کسی را بخوریم به نحوی کار خلاف شرع انجام داده‌ایم و این مساله حرام است اما متاسفانه شاهدیم عده‌ای در هر صنفی (رانندگان، مغازه‌داران، دانشگاهیان، دانشجویان و مقام‌های مسوول و… ) مساله اخلاق را رعایت نمی‌کند. این امر نشان می‌دهد که هم‌اکنون مساله پایبندی به اصول اخلاقی در جامعه ما تبدیل به مشکلی فراگیر شده و در همه زمینه‌ها بروز پیدا کرده است. مساله‌ای که جای نگرانی دارد و باید برای رفع آن کوشید زیرا ما به عنوان یک کشور اسلامی باید الگویی برای سایر دولت‌ها باشیم.

وی به چرایی علت پایبند نبودن برخی افراد در دانشگاه‌ها پرداخت و افزود: مقصر اصلی مدیریت علمی کشور( وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نهادهای ناظر بر این امر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی) است. به نظر می‌رسد این نهادها و وزارتخانه‌ها نقشه علمی کشور را آنگونه شکل نداده‌اند که مردم راه درست را طی کنند.

وی بیان کرد: علم یکی از از اخلاقی‌ترین روش‌های زندگی بشر است. تقلب جامعه علمی در یک کشور نگران کننده است و نشان ضعف فرهنگی یک کشور و ناتوانی نهادهای مدیریتی علم در کشور دارد.  ما سال‌ها علم را از حالت سالمش خارج کرده‌ایم و به مدرک‌های علمی بیشتر جنبه اقتصادی و تجاری داده‌ایم. همین عامل باعث ایجاد این گونه انحراف‌ها شده است.

آخانی تصریح کرد: ما طی این سال‌ها بدون در نظر گرفتن زیرساخت‌ها و توانمندی‌های نیروها برای عضویت هیات علمی، ساختمانی را تبدیل به دانشگاه کرده‌ایم و واحدهای دانشگاهی‌مان را با توسعه دانشگاه‌های دولتی، غیر دولتی و آزاد، دانشگاه‌های شبه دولتی(پیام نور) از نظر کمی افزایش داده‌ایم. بی آنکه بیاندیشیم که یک استاد دانشگاه تنها نباید دارای مدرک کارشناسی ارشد( در گذشته) و  دکترا( در زمان حال) داشته باشد بلکه این فرد باید دارای هوش، استعداد و ویژگی‌های فردی باشد که اصلاحا به آن فرد نخبه می‌گویند.

این استاد دانشگاه تهران یاد آور شد: متاسفانه گسترش شدید واحدهای دانشگاهی باعث شد تا افرادی در این مراکز استخدام بشوند که اصلا به هیچ عنوان شایستگی لباس معلمی دانشگاه‌ها را نداشته‌اند. از سوی دیگر این نهادها برای ارتقای افراد استخدام شده، یک سری دستورالعمل‌هایی ایجاد کردند. مثلا عنوان کردند برای تمدید قرارداد این افراد باید حتما مقاله ارایه بدهند. ارایه مقاله با کدام پول؟ با کدام بستر و آزمایشگاه؟ دانشگاه‌ها هیچ وقت این امکانات را در اختیار اعضای هیات علمی خودشان نگذاشته‌اند زیرا این دانشگاه‌هایی که مانند قارچ رویده‌اند پولی بابت انجام این کار نداشته‌اند. این دانشگاه‌ها تنها توانسته‌اند پولی را از متقاضیان مدرک بگیرند و این پول را به حقوق اعضای هیات علمی و کارمندان‌شان تبدیل کنند. آنها بیش از این توان لازم را نداشته‌اند.

وی اظهارکرد: متاسفانه دولت هم در این سال‌ها از علم حمایت لازم را نکرد. هیچ وقت فهم پژوهش در کشور ما از نیم درصد بالاتر نرفت یعنی با دست خالی از اعضای هیات علمی خواستند تا مقاله تولید کنند. اعضای هیات علمی هم برای دستیابی به مقاله در راه غلطی که نهادهای مدیریتی و نظارتی در اختیارشان قرار دادند، رفتند. این راه گرفتن دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی در واقع دکانی برای دانشگاه‌ها و اعضای هیات علمی شد. به وسیله این دکان‌ها هم  میزان نیروی حق التدریس‌ها افزایش پیدا کرد و هم راه‌های ارتقا راحت‌تر شد و پایان نامه‌های درست و غلط نیز تبدیل به مقاله شدند. دانشگاه‌ها دانشجویان را مجبور به مقاله نویسی کردند. آنها برای نوشتن مقاله نمره بیشتری اختصاص دادند. همین عوامل باعث شد تا ریشه تقلب‌های علمی در ایران گذاشته شود.

علم یکی از از اخلاقی‌ترین روش‌های زندگی بشر است. تقلب جامعه علمی در یک کشور نگران کننده است و نشان ضعف فرهنگی یک کشور و ناتوانی نهادهای مدیریتی علم در کشور دارد.  ما سال‌ها علم را از حالت سالمش خارج کرده‌ایم و به مدرک‌های علمی بیشتر جنبه اقتصادی و تجاری داده‌ایم. همین عامل باعث ایجاد این گونه انحراف‌ها شده است.

آخانی ادامه داد: طبیعی است وقتی استادی سواد کافی نداشته باشد و بسترهای لازم برای انجام تحقیق و پژوهش در کشور وجود نداشته باشد، بهترین راه تولید مقاله روبروی دانشگاه تهران یا تقلب علمی است. ما در آموزش عالی اشتباه کردیم. همانطوری که در مساله آب خطا کردیم و با کمبود و بحران آن مواجه شدیم.

وی به راه‌های برون رفت از این مساله اشاره کرد و گفت: ما باشد ابتدا بپذیریم که کشور ما چقدر متخصص لازم دارد و چرا دانشگاه‌های ما اینقدر رشد پیدا کرده‌اند. اگر همه مردم کشور مدرک فوق لیسانس و دکترا داشته باشند چه کسانی باید کارهای خدماتی، یدی و فنی انجام بدهد؟ چه کسی رانندگی کند؟ اغلب مردم یا دانشجوی فوق لیسانس یا دکترا هستند. کارمندهای بسیار سطح پایین دستگاه‌های دولتی همه در حال گرفتن مدرک فوق لیسانس و دکترا هستند. در صورتی که چنین پدیده‌ای را نمی‌توان در هیچ کشور پیشرفته‌ای دید. در کشورهای پیشرفته کسانی به دنبال تحصیل می‌روند که بخواهند در آن زمینه خاص نوآوری داشته باشند. در آنجا جایگاهی برای این افراد تعریف شده است اما متاسفانه ما در ایران این وضعیت را نداریم. دانشگاه‌هایمان را به دکان تبدیل کرده‌ایم. هیچ وقت فکر نکردیم این فارغ التحصیلان ما به کجا می‌خواهند بروند. به نظر من تنها راه حل این مساله ایجاد تناسب درست بین تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و بودجه‌های پژوهشی کشور است.هم‌اکنون تعداد دانشجویان دکترای کشور آلمان با 18 میلیارد یورو بودجه پژوهشی25 هزار نفر اما در کشور ما شاید با کمتر از یک دهم این بودجه تعداد دانشجویان مقطع دکترایمان 6 برابر آلمان است.

وی در پایان گفت: اگر ما بودجه اختصاص یافته‌مان را در سطح استاندارد هزینه کنیم در آن صورت دیگر کسی تقلب نخواهد کرد. آن زمان بودجه مناسب در اختیار کار مناسب قرار می‌گیرد. تولید علم هیچ تفاوتی با تولید خودرو یا یخچال ندارد. شما اگر برای تولید یک خودرو 500 هزار تومان هزینه اختصاص دهید، قطعا آن ماشین، آشغالی بیش نخواهد بود. علم هم هینطور است شما نمی‌توانید با دادن 400 هزار تومان انتظار تحویل یک پایان نامه کارشناسی ارشد درست داشته باشید. پایان نامه‌ای که به مقاله تبدیل شود. شک نداشته باشید مقاله‌ای که حاصل سرمایه‌گذاری نشدن باشد، کیفیتش پایین یا تقلبی است. در حالت سوم این مقاله می‌تواند حاصل دسترنج افراد است. افرادی که بسیار ایثار کرده‌اند تا مقاله‌ای با کیفیت تولید کنند. ما هم‌اکنون افراد زیادی در کشور داریم که شب و روز برای این کار تلاش می‌کنند اما متاسفانه حمایت نمی‌شوند.

گفت و گو: فرزانه صدقی

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا