وقتی پای اقتصاد در حفاظت از محیط زیست می لنگد

کارشناسان محیط زیست معتقدند اکوسیستم و محیط ‌زیست ایران با تنوع زیستی خود تنها در شرایطی حفظ خواهد شد که بازده اقتصادی آن به مردم محلی بازگردد؛ زیرا در صورت مشخص نبودن هدف از حفاظت یک منطقه برای جوامع محلی و تطابق نداشتن اهداف و آرمان های حفاظت برای ساکنان منطقه، نمی توان انتظار داشت که جوامع محلی به صورت جدی حامی طرح‌ های حفاظتی باشند و نتیجه آن از بین رفتن طبیعت، اکوسیستم و حیات وحش خواهد شد. زیرا اولویت برای جوامع محلی حفظ معیشت است. به همین جهت برخی از کارشناسان معتقدند که تنوع زیستی خاص اکوسیستم های کشورمان منبع درآمد زایی خوبی برای جوامع محلی و کشور است؛ به خصوص برای جوامع محلی حفظ معیشت و تامین زندگی خود را در تعارض با حیات وحش می دانند.

آسیب یا حذف گونه ‌های ارزشمند در کشور موضوع تازه ای نیست. موضوعی که فقط به تخریب اکوسیستم منتهی نمی شود. در بیشتر موارد به حیات وحش کشور هم مربوط می شود. به گزارش سیناپرس، در روزهای اخیر پلنگ های گرفتار در تله های بالان که منجر به حذفشان از حیات وحش کشور شد، جنجال بسیاری در رسانه ها به پا کرد.

اگر سازمان محیط زیست از پتانسیل های فراوانی که در زمینه های مختلف دارد، توانایی درآمدزایی داشت و این درآمدها را صرف حفاظت می کرد صددرصد و قطع به یقین از مشکلاتش کاسته می شد و پویایی و قدرت اجرایی خیلی بیشتری هم پیدا می کرد.اما تا زمانی که این موضوع محقق نشود و سازمان محیط زیست با این بودجه اندک بخواهد به همه امورات مختلف رسیدگی کند مسلما در زمینه ها با مشکل مواجه می شود زیرا اصل کار در امر حفاظت، اقتصاد است و وقتی اقتصاد نباشد محیط زیست با چنین مشکلاتی مواجه می شود.

با وجود اینکه، نخستین بار نیست که حیات وحش و علی الخصوص پلنگ ها در کشور به چنین سرنوشت غمباری دچار می شوند اما تکرار این حوادث برای فعالان و دوستداران محیط زیست که دغدغه بزرگی محسوب می شود این سوال را به وجود می آورد که آیا قانونی برای بازدارندگی از اینگونه حوادث وجود ندارد؟ یا اگر وجود دارد چرا از کارایی و ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست.

یک متخصص اکولوژی و مدیریت حیات وحش در این خصوص به سیناپرس می گوید: حفاظت از طبیعت به معنای افزایش جمعیت ها بخصوص جمعیت حیات وحش است. با توجه به اینکه نسبت جمعیت گوشتخواران نسبت به علفخواران کمتر است، تمرکز حفاظتی روی بحث علفخواران است و به طبع از گوشتخواران هم حفاظت می شود. اما چون تمرکز بیشتر روی علفخواران است به طبع آن تا جمعیت گوشتخواران هم وابسته به همان علفخواران است.

به گفته عبدالله سالاری، این را در نظر بگیریم که زیستگاه ثابت است و تغییری نمی کند و انسان می خواهد از زیستگاه به عنوان دامدار، کشاورز و یا هر عنوان دیگری منتفع شود، اما وجود حیات وحش در این میان تعارض ایجاد می کند. جامعه محلی، اولویت اول خود را حفظ معیشت می داند و زمانی که دام و گله او توسط گوشتخوارانی مثل پلنگ و گرگ دریده می شود یا کندوهای عسل او توسط خرس از بین می رود و یا باغ ها و مزارعش توسط گراز، قوچ و میش آسیب می بیند، در نتیجه به استفاده از ابزارهایی مثل تله گذاری، خوراندن سم، تیراندازی و استفاده از سلاح روی می آورد.

وی به سلاح ها و تله های متداول و گوناگون اشاره می کند و می افزاید: در میان ابزار شکار، اسلحه بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است زیرا در موضوع شکار، به دلیل تیراندازی و استفاده از اسلحه و ایجاد تردد و سروصدای زیاد و دستگیری افراد متخلف در منطقه، سلاح شکاری بیشتر کاربرد داشته است. اما به کار گذاشتن تله ها توسط افراد و جوامع محلی برای جبران خسارت و انتقام از علفخواران یا گوشتخواران کمتر مورد توجه بوده است، زیرا به راحتی نمی توان آنها را دستگیر کرد.  

هدف از کار گذاشتن تله

مساله ای که باید به آن توجه شود این است که هدف استفاده از این تله ها چیست.به گزارش سیناپرس، آیا هدف از به دام انداختن این حیوانات به دلیل تعارض ایجاد شده بین انسان و حیات وحش است که فرد خسارت دیده می خواهد اینگونه تعارضات را به باور خود برطرف یا از بین ببرد؟ یا به قصد استفاده از گوشت، پوست و منتفع شدن از موارد دیگر اقدام به تله گذاری کرده است؟
این کارشناس محیط زیست معتقد است که معمولا اینگونه تله گذاری ها توسط افراد و جوامع محلی انجام می گیرد. اگر بحثشان انتفاع باشد مدام در

محل حضور دارند و روزانه تله را چک می کنند و اگر هم قصدشان برطرف کردن تعارض باشد که به اشتباه فکر می کنند، قطعا از جامعه محلی هستند زیرا به دلیل حفاظت از دامپروری و کشاورزی به عنوان معیشت اقدام به تله گذاری می کنند.

وفور تله ها در بازار

برخی از کارشناسان و فعالان محیط زیست و حیات وحش در پی حوادث اخیر به دام افتادن پلنگ ها در تله ها معتقدند که این تله ها به وفور در بازار یافت می شود. اما موضوعی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا تولید و فروش و استفاده از این تله ها اصولی و اخلاقی است؟
سالاری معتقد است که قطعا لزومی به تولید تله های حیات وحش نیست؛ اما باید سازوکاری مدنظر قرار بگیرد که هدف تولیدکنندگان و استفاده کنندگان به بن بست برسد و از آن چشم پوشی کنند.

به عبارتی مهمترین بخش این است که با ابزار فرهنگی و ابزار اقتصادی، استفاده کنندگان از این تله ها تهییج شوند که از این کار صرفنظر و چشم پوشی کنند و حذف گونه ها به ذهنشان خطور نکند و دنبال راهکارهای دیگری برای برطرف کردن تعارض باشند.

براساس قانون استفاده از این تله ها جرم است و در حقیقت نباید از این تله ها استفاده بشود. اما در عمل این اتفاق نمی افتد و همچنان شاهد استفاده از این تله ها و این گونه اتفاقات ناگوار هستیم که موجب آسیب به حیات وحش و حذف گونه های وحشی می شود. اما اشکال کار کجاست و چرا قانون اجرایی نمی شود و یا اگر اجرایی می شود چرا همچنان با این مسائل مواجه می شویم؟

این کارشناس محیط زیست معتقد است که برای این موضوع باید نگاه جامعه نگری وجود داشته باشد و مواردی که در این موضوع دخیل هستند، مدنظر قرار بگیرد. وی می افزاید: از یک سو ممکن است با موارد فرهنگی به دلیل نداشتن دانش و آگاهی کافی نسبت به ارزش گونه ها باشد، مواجه باشیم و از سوی دیگر ممکن است مباحث اقتصادی خیلی مهمی پشت پرده این قضیه باشد. زیرا قطعا دامداری که گوسفندش توسط پلنگ دریده می شود خود را محق می داند که به دلیل حفاظت از سایر دام های خود پلنگ را از بین ببرد.

بنابراین باید با درنظر گرفتن سازوکاری، خسارت جوامع محلی جبران شود تا دامدار برای جبران خسارت، تهییج به تله گذاری و حذف حیوان از حیات وحش نشود.

وی در ادامه با بیان اینکه بهترین راهکار فهمیدن انگیزه تله گذاران است به خبرنگار سیناپرس می گوید: همچنان انگیزه واقعی تله گذاران مشخص نیست زیرا در موارد اخیر و براساس گزارشات و استشهادات صورت گرفته؛ مشخص شد که افراد تله گذار، به قصد فروش پوست پلنگ یا موارد چنینی اقدام به تله گذاری نکرده اند و احتمال بسیار زیاد دامدارانی بودند که توسط پلنگ آسیبی به دامهایشان وارد شده و خسارتشان هم جبران نشده و درنتیجه این تله گذاری را کردند.

در سالهای گذشته، سازمان حفاظت محیط زیست برای جبران خسارت های وارده از سوی پلنگ به دامداران، جوامع محلی را بیمه می کرد تا اگر آسیب یا خسارتی به انسان یا دام وارد شد، خسارت جبران شود. اما امسال برای جبران خسارت های ناشی از این گونه ارزشمند بیمه را تمدید نكرده و این امر سبب نگرانی جوامع محلی شده است. زیرا تا زمانیکه فرد دامدار و دامپرور خیالش از این بابت آسیبی که دامهایش وارد می شود راحت نباشد و دغدغه معیشتی داشته باشد، همچنان شاهد وقوع این حوادث هستیم و قانون عملی و اجرایی نمی شود. بنابراین بهترین راهکار درنظر گرفتن سازوکاری برای جبران خسارت به افراد زیانده است.

او درخصوص اینکه چه مناطق یا استانهایی بیشترین رکورد اینگونه تله گذاری ها هستند می گوید: متاسفانه آمار جامع و دقیقی از این تله گذاری ها در دسترس نیست زیرا به صورت کاملا پنهانی انجام می شود. اما سازمان حفاظت محیط زیست و دفتر حیات وحش سازمان قطعا اطلاعات و آمارهای ارسالی از استان ها را دارند. ارائه این آمار موجب می شود تا یک نقشه پراکندگی از این مسائل به وجود بیاید و براساس آن تحلیل های علمی صورت بگیرد تا چرا و چگونگی این اتفاقات کشف شود.

وی در پایان متذکر می شود که سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل بودجه محدودی که برای امور اجرایی خود از دولت دریافت می کند و عدم توانایی در درآمدزایی مستقل خود، قادر نیست به تمام مشکلات محیط زیست کشور رسیدگی کند.

به گفته این کارشناس محیط زیست؛ اگر سازمان از پتانسیل های فراوانی که در زمینه های مختلف دارد، توانایی درآمدزایی داشت و این درآمدها را صرف حفاظت می کرد صددرصد و قطع به یقین از مشکلاتش کاسته می شد و پویایی و قدرت اجرایی خیلی بیشتری هم پیدا می کرد.

اما تا زمانی که این موضوع محقق نشود و سازمان محیط زیست با این بودجه اندک بخواهد به همه امورات مختلف رسیدگی کند مسلما در زمینه ها با مشکل مواجه می شود زیرا اصل کار در امر حفاظت، اقتصاد است و وقتی اقتصاد نباشد محیط زیست با چنین مشکلاتی مواجه می شود.

گزارش:نیلوفر منصوری

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا