رابطه رسانه وحاکمیت، در اسلام چگونه تعریف شده است؟

نکته قابل تامل آنكه تا قبل از تحقق انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی، تئوری های ارائه شده پیرامون وظایف و اختیارات رسانه ها در فضای تبلیغاتی، برخاسته از دو دیدگاه لیبرالیستی و ماركسیستی بوده و دیدگاه توحیدی در این حوزه موجودیتی نداشته است.

لذا لازم و شایسته است كه با توجه به مبانی غنی شیعه، الگویی كامل و رسا از مدیریت رسانه ها و همچنین وظایف و اختیارات آنها در مقابل جامعه اسلامی، خصوصا حکومت اسلامی ترسیم شود.

رسانه های دینی ازطریق متبلور ساختن عقاید و اخلاقیات دینی وهمچنین درونی ساختن باورها، ارزشها، هنجارها و نگرشهای دینی، درتولید و تقویت هویت مذهبی مردم، تاثیر بسزایی خواهند داشت.

ارتباط رسانه با دین به عنوان یکی از نهادهای تاثیرگذار در جوامع بشری براساس جهانبینی و ایدئولوژی های موجود در میان انسان ها تعریف می شود.

با این توضیح روشن خواهد شد كه رسانه ها، براساس تقسیم بندی مذكور به رسانه دینی و غیردینی تقسیم می شوند كه هركدام از این رسانه ها كار كرد، وظایف و رسالت های مخصوص به خود را برعهده خواهند داشت.

در خصوص هویت وماهیت رسانه ها، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد و این اختلاف نظرها تا آنجاست كه برخی افراد، رسانه را به عنوان یک نهاد وظیفه گرا و رسالتمند مورد مطالعه قرارنمی دهند و برخی دیگر برای رسانه یک وظیفه خطیر، بلکه یک رسالت عظیم را در نظر می گیرند.

در صورت رسالتمند بودن رسانه ها، یقینا باید به خطوط قرمز و محدودیت های موجود در قوانین الهی و بشری توجه جدی داشته باشند.

در دنیای كنونی، گروهی مبتنی بر یک جهانبینی خاص، بر این باورند كه رسانه ها به عنوان یک ابزار اطلاع رسانی پا به عرصه حیات نهاده و رفتارها و عملکردشان به هیچ عنوان ناظر به نتیجه نبوده ومسئولیت بازخورد فعالیت خود در اجتماع را متحمل نمی شوند.

در مقابل دیدگاه اول، نظریه ای وجود دارد كه با توجه به نگرش دینی كه مسئله و رویکرد مهم تحقیق «بررسی فقهی رابطه رسانه با حاکمیت» است رسانه را به عنوان فردی از افراد جامعه و نهادهای موجود در جامعه تلقی کرده و او را در برابر عملکرد و فعالیت هایش مسئول و پاسخگو می داند.

در نتیجه رسانه هم باید مانند دیگر آحاد افراد جامعه خود را پایبند به حفظ حریم و حدود الهی و انسانی دانسته و از آن حدود و خطوط تخطی و تجاوز نکند.

نقش متفاوت رسانه ها از منظر فقه اسلامی

از منظر فقه اسلامی، رسانه ها درجامعه ای که حکومت اسلامی در آن استقرار یافته است نقش متفاوتی با رسانه ها در جوامع دیگرخواهد داشت.

بنابراین، پس از بررسی رابطه رسانه با حکومت های اسلامی و غیر اسلامی به رابطه های بسیارمتفاوتی دست پیدا کردیم که به تبع آن به استخراج احکام فقهی این ارتباط دو سویه و متقابل پرداخته ازمیان اقوال متعدد در بیان مدیریت رسانه، نظریه ترکیبی به صواب نزدیک تر است.

اگررسانه ای بخواهد با توجیه مصالح نظام به نشراکاذیب به نفع حکومت اسلامی بپردازد شاید بخاطر وجود یک تالی فاسد بزرگ نتوانیم مجوز این انتشار را صادر کنیم و آن تالی فاسد از بین رفتن اعتماد و اطمینان مخاطبان رسانه حکومت اسلامی است که چنین ضرری برای حکومت اسلامی غیر قابل جبران خواهد بود.

اگررسانه ای توسط مخالفان و نه معاندان سیاسی حکومت اسلامی اداره شود مادامی که نظرات ودیدگاه های خودرابیان می کنند و آسیبی به امنیت ملی و حقوق عمومی مردم ومبانی مذهب کشور نزده باشند برای انتشار مطالب خود باممنوعیتی روبرو نیستند ولی اگراز این حدود و مرزها و خطوط قرمز تعدی کنند، احکام فقهی اعم از حدود و تعزیرات برای آنها اثبات خواهد شد.

علاوه بر این، اگر رسانه ای حدود اخلاقی واعتقادی نظام اسلامی رادر نوردید حکومت برای دفاع از حق خود وحقوق عمومی مردم وامنیت ملی با ابزارکنترلی اعم ازفیلتر و شنود می تواند دسترسی و فعالیت های آنها را محدود کند.

بر اساس این گزارش، این مقاله توسط حسن آتشکده از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی تالیف شده است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا