سیوششمین سالروز درگذشت سارتر
او در سال 1964 و در سن 59 سالگی به خاطر نوشتن کتاب "کلمات" که یک بیوگرافی درباره زمان کودکی خودش بود، برنده جایزه نوبل شد اما چون معتقد بود که یک نویسنده نباید اجازه دهد نهادها او را متحول کنند، از پذیرفتن جایزه نوبل خودداری کرد.
سارتر در اتخاذ مواضع سیاسی و فکری، انسان شجاعی بود. گاه بلندگو به دست میگرفت و در میان کارگرانی که کارخانهای را اشغال کرده بودند، سخنرانی میکرد. البته اتخاذ چنین مواضعی را میتوان با شیفتگی اش به حاشیهدار بودن هم توجیه کرد. زمانی با سیمون دوبوار در کوبا به ملاقات فیدل کاسترو رفت. روزگاری هم از پراگ که در اشغال روسها بود، دیدن کرد و همزمان با فرمانده ارتش سرخ چای نوشید. نام سارتر با پارهای از اتفاقات تاریخی کشور ما نیز گره خورده است. زنده یاد دکتر علی بهزادی در کتاب شبه خاطرات آورده زمانی که سپهبد تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک ایران که مغضوب رژیم وقت بود و خارج از کشور به سر می برد، به اشاره رژیم پهلوی، در لبنان به اتهام قاچاق اسلحه بازداشت شد و در شرایطی که شاه برای استرداد او به ایران تمام تلاش خود را می کرد، ناگهان ژان پلسارتر حامی بختیار شد و این حمایت انتقادهای فراوانی را برانگیخت؛ زیرا این اعتقاد وجود داشت که این فیلسوف مشهور که بیشتر به چپروی و حمایت از قشر کارگر شهرت داشت نباید از سپهبد تیمور بختیار که در نوع خود فرد دیکتاتور و ضدچپی بود، حمایت کند اما سارتر توجهی به این انتقادها نداشت و راه خود را میرفت. و مواردی از این حاشیهرویها در زندگی سارتر فراوان بود. ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی که در فلسفه اگزیستانسیالیستیاش به دنبال تبلور نهایی آزادی انسان بود تا جایی که به سیاست مربوط میشد، تقریبا در مورد همه چیز نوشت.بعدها هم که در 15 آوریل 1980 و در سن 74 سالگی درگذشت، برگزاری مراسم ختم او به فاصله چهار روز بعد مرگش، بیش از 55 هزار نفر را در پاریس جمع کرد. در این مراسم به تعبیر پل استراترن «حرمتشکنترین حضار جهان آمده بودند تا به حرمتشکنترین قهرمان خود ادای دین کنند» فیلسوف بزرگی که در اثر مشهور خود، "اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر"(این کتاب در ایران توسط دکتر مصطفی رحیمی، ترجمه شد) فریاد زد: انسان محکوم به آزادی است.
خاکستر سارتر در گورستان مونپارناس در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محلهای از پاریس به خاک سپرده شد، جایی که ۶سال بعد همسفر زندگی اش سیمون دوبووار به همراهش آرمید. ۳سال پس از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام تشریفات خداحافظی در مورد مرگ وی منتشر کرد. یک هفته بعد از مرگ سارتر روی جلد هفته نامه نوول ابزرواتور که سارتر به آن علاقه داشت و واپسین گفتگوهایش هم در آن منتشر شده بود، بر زمینه سرمهای تیره تصویر درشتی از چهره سالخورده سارتر چاپ شد و زیر آن با حروف سفید واپسین عبارت کتاب واژهها آمد: تمامی یک انسان، از تمامی انسانها ساخته شده و برابر کل آنها ارزش دارد و ارزش هر یک از آن با او برابر است.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.