به دنبال شفاف سازی پروژه نوشهر هستیم
با وجود آنکه، یک دهه، از انتظار شهروندان و کارشناسان برای تکمیل آن میگذشت؛ یکبار در مرداد ماه به صورت آزمایشی افتتاح شد و بسیاری از مسوولان ملی و فرا استانی با آن عکس یادگاری گرفتند؛ و بار دوم چند هفته گذشته رئیس جمهور آن را افتتاح رسمی کرد؛ اما آنچه از فرآیند ساخت یک دهه این نیروگاه، برمی آید؛ خارج شدن دودی است که به ناکارآمدی نیروگاه زباله سوز نوشهر، صحه می گذارد.
به گزارش سیناپرس،ساخت نیروگاه زباله سوز نوشهر با هدف امحای مقدار 200تن زباله های تولیدی شهرستان های نوشهر، چالوس و کلاردشت در سال ۱۳۹1 در زمینی به مساحت حدود ۲ هکتار در منطقه پلنگ چال نوشهر کلنگ آن به زمین زده شد. بنا به وعده مسوولان وقت قرار بود در عرض دو سال به بهره برداری برسد که چنین نشد و برای ساخت آن ۱۱۲ میلیارد تومان هزینه شده که ۲۶ میلیارد تومان آن از محل سفر مقام معظم رهبری و بقیه از محل اعتبارات ملی تأمین شد. با این حال با وجود افتتاح دوباره نیروگاه و خارج شدن دود از این واحد زباله سوز جای سؤال دارد.
مازندران به دلیل شکنندگی و حساسیتهای محیط زیستی و همچنین گردشگر پذیربودن همواره یکی از مهم ترین دغدغههای مردم استان و دوستداران محیط زیست بوده و هست. دغدغه ای که دهه ها به دلیل فقدان وجود راه حل مناسب، زبالههایش در دل سبزترین مناطق از جمله جنگل و مراتع دفن می شوند. زباله هایی که علاوه بر زشت کردن منظر زیبای طبیعت بکر استان، پیامدهای زیست محیطی همچون شیرابه های خطرناک و سمی را برای مازندران به یادگار می گذارد.
طبق گزارش های رسمی به طور میانگین روزانه سه هزار تن زباله در استان مازندران تولید می شود که در برخی از ایام سال این رقم به دوبرابر افزایش می یابد و تقریبا تمامی آن در دل طبیعت دپو می شود. این بحران موجب شد تا مسوولان وقت – یک دهه پیش- به فکر ایجاد دو نیروگاه زباله سوز در ساری و نوشهر باشند. تا به این صورت با یک تیر دو نشان بزنند؛ هم مشکل زباله تلنبار شده در مازندران را حل کنند و هم از زباله به عنوان ذخیره انرژی و تولید برق استفاده کنند.
یک کارشناس محیط زیست با بیان اینکه زباله سوز نوشهر نخستین نیروگاه زباله سوز کشور بود که در سال ۹۱ کلنگ آن بر زمین خورد به خبرنگار سیناپرس می گوید: از همان سالهای ابتدایی اغلب کارشناسان محیط زیست و کارشناسان بهداشت به نحوه عملکرد طرح پیشنهادی انتقاد داشتند، اما با گذشت سالها، بلاخره این پروژه در اواخر آذر ماه افتتاح شد.
سهیل اولادزاد می گوید: فعالیتی که برای یک واحد زباله سوز تعریف شده است؛ سوزاندن زباله و تبدیل آن به انرژی است. برای این کار میبایست زباله ورودی ارزش حرارتی مناسب را داشته باشد، خاکستر کمی تولید کند و همچنین خشک باشد. او با بیان اینکه، طراحان و سازندگان این نیروگاه این عقیده را نداشتند، ادامه می دهد: به اعتقاد آنها مخلوط سوز هم میتواند در این نیروگاه مورد استفاده قرار بگیرد. این کار نیاز به دمای بالاتر دارد و به دلیل سوخت ناقص و خاکستر بیشتر، موجب تولید میزان گازهای مضر مثل دی اکسین و فوران بیشتری میشود.
به گفته این فعال محیط زیست؛ زباله سوز نوشهر طی روزهای اخیر همچنان گاز حاوی بو از دودکشها خارج میکند که به هیچ عنوان نباید به این شکل باشد. به اعتقاد اولادزاد؛ از خروجی های این نیروگاه، هرگز نباید دودی خارج شود.
وی به مشکلات این نیروگاه اشاره می کند و می گوید: یکی از مشکلات عمده این نیروگاه که در ضوابط استقرار صنایع، در رده ۸ قرار دارد؛ این است که باید فاصله ۲.۵ کیلومتری از منازل مسکونی رعایت شود که متاسفانه متولیان امر این مورد را رعایت نکرده اند.
به گزارش سیناپرس، او در پاسخ به این سوال که احداث کارخانه های زباله سوز در چه مناطقی به صلاح نیست و چرا در شهرهای شمالی این مساله اهمیت دارد می گوید: آنگونه که از اسم نیروگاه زباله سوز برمی آید: باید با توان مشخص برق تولید کند، اما با کدام زباله ارزشمند؟ غالب پسماند تولیدی ما در کشور پسماندهای تر و آلی هستند، پسماندهایی که به واسطه رطوبت بالای خودشون ارزش حرارتی (یعنی میزان انرژی خارج شده در عوض سوزاندن) بسیار پایینی دارند.
به گفته اولادزاد، غرب استان مازندران به واسطه اقلیم مشخص، میزان بارندگی بسیار بالایی حتی در مقایسه با سایر نقاط مازندران دارد، به این ترتیب حجم عمده ای از زباله خشک هم حین حمل و نقل و جابه جایی به علت ماندن در فضای بیرونی و ترکیب با پسماند های تر، ارزش حرارتی بالایی را از دست میدهند که دقیقا در همینجا، آن دغدغه تفکیک زباله و کاهش پسماند به خصوص پسماند تر که سالها در موردش میگویم بروز می کند و خود را نشان میدهد. با این نحوه عملکرد و این شیوه جمع آوری پسماند نمیتوان به دمای مورد نیاز رسید مگر با سوزاندن انرژی های فسیلی مثل مازوت یا گاز، که همه اینها از توجیه برنامه واحد موصوف کم میکند.
او ادامه می دهد: راهکارهایی برای درمان این مرکز وجود دارد، مثل خشک کردن، تبدیل کردن پسماند تر به RDF؛ اما جالب است که در طرح اولیه این موارد دیده نشده و جالبتر اینکه همه این موارد از توجیه اقتصادی طرح کم میکند و به کاهش دامنه سود می انجامد.
اولادزاد در ادامه به سیناپرس میگوید: در کنار آن تولید زیاد خاکستر، تولید زیاد دی اکسین و فوران آنها موجب خسارت به دستگاه های این واحد میشوند که باز هم مساله اقتصادی را مطرح میکند. زمانی که مشکل اقتصادی به این شکل در صنایع پیش میآید به صورت سنتی از الزامات زیست محیطی کم میکنند و مشکلات اصلی بروز میکند.
آنگونه که این فعال محیط زیست میگوید: مسئله گازهای خروجی که نام میبرم یعنی دیاکسینها و فورانها مسئله به شدت مهمی هستند، این گازها به شدت سرطانزا هستند. در کشور چین این مشکل توسط یک زبالهسوز ۳۰۰۰ تنی یک روستا را دچار مشکل سرطان کرد و ما جهت جلوگیری از همین دست فجایع به دنبال شفافسازی پروژه نوشهر هستیم. اگر طی سالها به جای صرف هزینههای گزاف برای پروژههای از این دست، جهت آموزش و اجرای پروژههای همسوتر با محیط زیست هزینه میشد، حتما امروز نه وسعت کوههای زباله انقدر زیاد میشد و نه این نگرانیها وجود داشت.
وی درخصوص راهکار مناسب برای حل مشکل زباله سوز نوشهر پیشنهاد می کند که این پروژه باید تعطیل شود و بعد از بازگشایی یا rdf سازی شروع به فعالیت کند.
به اعتقاد اولادزاد، سازمان محیط زیست جهت تنویر اذهان شهروندان نوشهری میبایست به صورت آنلاین مانند سطح شهر تهران گازهای خروجی دودکشهای مجموعه را پایش کند و هر زمان که مشکلی وجود داشت جهت رفع مشکل خروجی هوا، تعطیل شود.
وی می گوید: بخشی از هزینه ها و درآمد های پروژه به فعالیت های فرهنگی مثل کاهش پسماند تر و افزایش مشارکت در تفکیک زباله، اختصاص یابد. پیمانکاران و زباله دزدهای اطراف نوشهر جمع آوری و کل پسماندهای شهری با ارزش به این مرکز آورده شوند.
وی به نکته مهمی اشاره می کند و می افزاید: نکته مهم درخصوص پسماندسوزها این است که وجود آنها یعنی تبلیغ برای تولید زباله بیشتر، تبلیغ برای مصرفگرایی بیشتر. یادمان باشد کمتر از ۳۰% زبالههای ما قابلیت سوزاندن را دارند و عمده آنها یا تر هستند یا ریجکتی که فقط قابلیت دفن دارند.
زبالهسوزها فقط یک ماده را تبدیل میکنند و متاسفانه حجم زیادی از آبهای پنهان از بین میروند، چیزی که در بازیافت کاملا حفظ میشود و در کمپوست کاملا به طبیعت برمیگردد.
گزارش:نیلوفر منصوری
No tags for this post.