موزههای تاریخ طبیعی کشور،وادی خاموشان
تاریخ طبیعی ایران چه از نظر تاریخی و چه از نظر طبیعی غنایی مثالزدنی دارد؛ آیا ما توانستهایم ذخایری تا بدین اندازه ارزشمند را آن طور که شایسته و بایسته است، حفظ و نگهداری کنیم؟ برای پاسخ این پرسش به سراغ دو تن از محققان حوزه تنوع زیستی کشور رفتهایم. این پژوهشگران علاوه بر پشتوانه تحصیلی و تحقیقاتی مرتبط، سابقه همکاری و آشنایی با بسیاری از موزههای مطرح جهانی را نیز در کارنامه خود دارند.
ماموریت سهگانه موزهها
دکتر حسین رجایی، فارغالتحصیل دانشگاه تهران (در مقطع کارشناسی)، شهید بهشتی (کارشناسی ارشد)، دانشگاه بُن آلمان (دکترا) و دانشگاه هامبورگ آلمان (پسادکترا)، از محققان جوان ایرانی است که کارنامه درخشانی در عرصه تاکسونومی، ردهبندی و تبارشناسی شب پرهها دارد. وی سالها در موزههای تاریخ طبیعی کالسروهه، موزه الکساندر کونیگ بُن، هامبورگ، لندن، استکهلم و سایر کلکسیونهای برجسته اروپایی پژوهش کرده و در حال حاضر به عنوان محقق و مدیر کلکسیون بالپولکداران در موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت، در کشور آلمان مشغول کار است.
دکتر رجایی هدف از ایجاد موزههای تاریخ طبیعی را این طور تشریح میکند: از موزههای تاریخ طبیعی همیشه با عنوان مراکز پژوهشی کلیدی و مهم در حوزه تاریخ طبیعی یاد شده است. اگرچه در ایران تصور عمومی این است که موزههای تاریخ طبیعی صرفا محلی برای نمایش عناصر طبیعت هستند، ولی بخشهای نمایشی و آموزشی تنها یکی از بخشهای سهگانه فعالیتهای موزههای تاریخ طبیعی را تشکیل میدهند. به طور کلی میتوان ماموریت سه گانه موزههای تاریخ طبیعی را به شرح زیر دسته بندی کرد:
1ـ گردآوری و نگهداری نمونههایی از موجودات زنده یا فسیلها
2ـ تحقیق روی این نمونهها
3ـ نمایش عمومی و فعالیت آموزشی مرتبط با طبیعت
موزهها به معنای امروزیشان قدمت زیادی دارند؛ مثلا موزه تاریخ طبیعی پاریس که یکی از قدیمیترین موزههای دنیاست، سال 1635 میلادی بنیانگذاری شده است. در بیشتر کشورهای اروپایی موزههایی با قدمت چند صد ساله وجود دارند، چنان که ما همین ماه گذشته دویست و بیست و پنجمین سالگرد تاسیس موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت را جشن گرفتیم.
از رویا تا واقعیت
دکتر رجایی، مهمترین مشخصات موزههای تاریخ طبیعی را قدمت موزه، بزرگی و کیفیت کلکسیونهای موجود در آن و نیز تعداد و تنوع محققان شاغل در آن موزهها عنوان میکند و میافزاید: موزههای اسمیتسونین در آمریکا و نیز موزههای متعددی در اروپا، کلکسیونهای عظیم و قدیمی دارند و مراکزی مهم برای تحقیقات درباره موجودات زنده و نیز تاریخ حیات در کره زمین قلمداد میشوند. موزههایی از این دست، سالانه میزبان صدها محقق از سراسر دنیا هستند، بودجههای قابل توجهی برای تحقیقات دارند و بخش قابل توجهی از منابع علمی مرتبط را نیز تولید و منتشر میکنند اما در ایران، متاسفانه موزه تاریخ طبیعی به معنی واقعیاش وجود ندارد. خوشبختانه تعدادی کلکسیون تحقیقاتی در ایران هست (نظیر کلکسیونهای موسسه گیاهپزشکی ایران یا باغ گیاهشناسی) ولی این کلکسیونها تنها نمونههای ایران را گردآوری کردهاند و از این حیث، کلکسیونهای محلی به حساب میآیند. علاوه بر این، بخشهای آموزشی و نمایشی در این موسسات کمرنگ است. از طرفی، موزهای نظیر موزه تاریخ طبیعی محیطزیست، صرفا یک موزه نمایشی است که بخشهای تحقیقاتی و کلکسیونهای پژوهشی آن بسیار ناچیز است. به این ترتیب باید گفت، متاسفانه ما در ایران چیزی به معنای موزه تاریخ طبیعی به معنای جهانیاش نداریم.
چرا ما موزه تاریخ طبیعی استاندارد در ایران نداریم ؟
دکتر ولیالله خلجی پیربلوطی، فارغالتحصیل دانشگاه تهران (گرایش بیوسیستماتیک در مقطع کارشناسی ارشد) و دانشگاه بُن آلمان (دوره دکتری جانورشناسی) با سابقه پژوهش در موزههای جانورشناسی و تاریخ طبیعی آمستردام هلند، الکساندر کونیگ بُن، کپنهاک دانمارک، اسمیتسونین واشنگتن، در حال حاضر عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و از محققان برجسته ایرانی است که مطالعات گستردهای در زمینه سختپوستان و به طور تخصصی جورپایان دریایی سواحل خلیجفارس و مکران انجام داده است. وی همچنین سابقه همکاری در پروژه مطالعه جانوران سواحل کویت را در کارنامه خود دارد و تاکنون موفق به معرفی حدود 20 گونه جدید از فون جانوری ایران با نامهای ملی به دنیای علم شده است.
دکتر خلجی در مقایسه سادهای تفاوت موزههای تاریخ طبیعی ایران را با موزههای استاندارد دیگر بدین صورت تشریح میکند: موزه تاریخ طبیعی لندن، حدود 250 سال پیش تاسیس شده، حدود 80 میلیون نمونه دارد و شامل شش بخش زمینشناسی، گیاهشناسی، حشرهشناسی، کانیشناسی، دیرینهشناسی و جانورشناسی است. این موزه از بزرگترین موزههای تاریخ طبیعی دنیاست که سالانه هزاران محقق برای مطالعه نمونههای تایپ به آنجا مراجعه میکنند. نمونه تایپ (Type specimen) نمونههایی هستند که گونههای جدید براساس آنها توصیف میشوند. برای هر گونه جدید یک نمونه هولوتایپ و چندین نمونه پاراتایپ در نظر گرفته میشود. این نمونهها تمام صفات ذکر شده برای شناسایی گونه جدید را دارا هستند و باید در شرایطی استاندارد برای همیشه حفاظت و نگهداری شوند.
دکتر خلجی میافزاید: موزه تاریخ طبیعی آمریکا که از مشهورترین موزههای ایالات متحده و جهان است، سال 1869 در منهتن نیویورک تاسیس شده است. وسعت آن 150 هزار متر مربع و دارای 28 ساختمان بزرگ و 45 سالن نمایش نمونهها است. این موزه بزرگ 225 نفر پرسنل متخصص تمام وقت دارد و بیش از 32 میلیون نمونه جانوری، انسانی، گیاهی، سنگ و فسیل در این موزه نگهداری میشود و سالانه بیش از پنج میلیون بازدیدکننده دارد. عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد در ادامه به موزه اسمیتسونین واشنگتن که شخصا مدتی در آنجا مشغول پژوهش بوده است، اشاره میکند و میگوید: این موزه حدود 100 سال پیش در ساختمانی به وسعت 123 هزار متر مربع و زیر بنای سالن نمایشگاهی 350 هزار مترمربع افتتاح شد. این موزه با داشتن کلکسیونهای غنی با بیش از 126 میلیون نمونه، سالانه حدود 8 میلیون بازدیدکننده دارد و هر سال صدها محقق خارجی برای انجام تحقیقات به این موسسه مراجعه میکنند.
دکتر خلجی در باره موزههای حال حاضر کشورمان میگوید: در کشور ما موزههای تاریخ طبیعی قدمتی کمتر از 50 سال دارند. موزه تاریخ طبیعی دانشگاه شیراز، اسفند سال 1353 تأسیس و از سال 1356 به ساختمانی با زیر بنای حدود 5000 مترمربع انتقال یافته است. یک مقایسه ساده بین زیر بنای نمایشگاهی موزهها گویای همهچیز است و جدا از آن اگر قدمت این موزهها، تعداد نمونههای تایپ، تعداد متخصصان و مهمتر از همه بودجههایی را هم که برای چنین موزههایی در خارج از کشور در نظر میگیرند، در نظر داشته باشید براحتی به این جمعبندی میرسید که در ایران ما هنوز موزه تاریخ طبیعی با حداقلهای ضروری در مقیاس جهانی نداریم.
دلایل ناکامی ما
دکتر خلجی شاخصها و معیارها را مهمترین دلیل چنین استنباطی عنوان میکند و میافزاید: اگر مسئولان همت نکنند، این فاصله در گذر زمان بیشتر هم خواهد شد. موزه، کارخانه یا کارگاه نیست که بشود آن را احداث کرد و وسایل و تجهیزات آن را خرید و شروع به کار کرد. جمعآوری نمونهها سالها زمان نیاز دارد. چنین موزههایی از افتخارات علمی کشورهای پیشرفته دنیا هستند. گنجینههای مهم علمی در این موزهها همچون میراث گرانبهایی حفاظت و حراست میشوند و هزینههای قابل توجهی نیز در زمینه توسعه هرچه بیشتر آنها صرف میشود. اما در کشور ما به نظر میرسد این موارد اصلا دیده نمیشود.
دکتر رجایی خاطرنشان میکند: یکی از مهمترین دلایل این شکستها (بویژه وقتی با طبیعت ارتباط پیدا میکنند) این است که ما در ایران، علم شناسایی تنوع زیستی را جدی نگرفتهایم. در بسیاری از گروههای موجودات زنده (مثل حشرات) واقعا نمیدانیم چه گونههایی داریم. اینها پتانسیلها و ذخایر ژنتیک سرزمین ما هستند. چگونه میتوان بدون شناخت آنها برای حفاظت یا بهرهبرداری یا کنترل آنها (در زمینه آفات) برنامهریزی کرد؟
مساله اساسی در این زمینه ناآگاهی در سطوح مدیریتی است. متاسفانه در ایران وقتی بحران مالی رخ میدهد، اولین جایی که آسیب میبیند بخشهایی از علم است که به ظاهر محض حساب میشود. بودجههای تحقیقاتی تاکسونومیستها در ایران ناچیز یا حتی هیچ است. راهاندازی کلکسیونهای استاندارد ـ شبیه آنچه در غرب میبینیم ـ با ساختمانهای ضدسیل و زلزله و انفجار و مجهز به انواع سیستمهای کنترل دما و رطوبت و نور و از همه اینها مهمتر با داشتن متخصصان متعدد و معتبر، هزینهبر است. ولی وقتی مدیران مربوطه اهمیت این گونه مراکز و این نوع تحقیقات را درک نمیکنند، نمیتوان انتظار داشت برای آن حوزه بودجه جدی اختصاص داده شود.
بحرانی با چراغ خاموش
دکتر خلجی در پایان یادآور میشود: بر اساس آمار منتشر شده از سال 2008 تا 2013 در یکی ازمجلات معتبر جانورشناسی، حدود 75 درصد نمونههای تایپ در موزههای تاریخ طبیعی خود کشورها نگهداری میشود، اما در خوش بینانهترین حالت در ایران، این میزان به احتمال زیاد کمتر از 10 درصد است. ما باید این سوالها را با صداقت پاسخگو باشیم: آیا در کشور ما بجز موارد نادر موزهای وجود دارد که دارای پرسنل متخصص در زمینه نگهداری، دستهبندی، آمادهسازی، ارسال و دریافت نمونههای مختلف باشد؟ تمام موزههای معتبر دنیا دارای پایگاه اطلاعات دادههای نمونههای موزهای هستند؛ به طوری که این دادهها در دسترس بوده و شما میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید و حتی برای مطالعه درخواست بدهید. کدام یک از موزههای داخل کشور دارای چنین پایگاه دادهای هستند؟
این نکته مهمی است که تا محققان ما چنین اطمینانی پیدا نکنند، همچنان مایلند نمونههای تایپ خود را به موزههای خارج از کشور بفرستند. متاسفانه برای عدهای سرنوشت نمونه تایپ مهم نیست، بلکه مهم آن است که از یکی از موزهها کد موزهای بگیرند تا فقط مقاله خود را چاپ کنند. معضل دیگر این است که دسترسی به نمونههای موزهای در کشور ما هنوز محقق نشده و اجازه دسترسی به نمونهها داده نمیشود یا خیلی سخت داده میشود.
حرف آخر این که امروزه صحبت از حفظ تنوعزیستی بدون داشتن موزههای تاریخ طبیعی نمیتواند اعتبار داشته باشد؛ زیرا بر اساس نظر جامعه علمی دانشمندان علوم زیستی، نبود کلکسیونهای تاریخ طبیعی مجهز ـ بویژه در کشورهای با تنوع زیستی بالا ـ اصلیترین چالش برای پژوهش در حوزه تنوع زیستی جهانی محسوب میشود. بیتوجهی مسئولان در احداث و توسعه موزههای تاریخ طبیعی خسارتی جبرانناپذیر برای آینده علمی کشور در این زمینه خواهد بود.
منبع:جام جم آنلاین