اژدهای سرخ بال نخواهد گشود
این روزها نام ایلان ماسک و شبکه شرکتهای نوآور او بر سر زبانها افتاده است. البته اگر منصف باشیم، نام او هیچوقت در این سالها از دایره اخبار بیرون نبوده است.
او امروز در توییتی اعلام کرد موافقت شفاهی مقامهای دولتی مبنی بر ساخت سازه حملونقل سریع خود به نام هایپر لوپ در بین دو شهر واشنگتن دی سی و نیویورک را اخذ کرده است که با تأسیس آن مدت سفر بین این دو شهر به 29 دقیقه کاهش خواهد یافت.
او همچنین هفته گذشته با آغاز به تحویل مجموعه جدید خودروهای تسلا، (مدل S) در کانون خبرهای مربوط به خودروسازی و فناوری نوین قرار گرفت و البته اندکی قبل از آن نیز ماسک جزییاتی از طرح مسکونی کردن مریخ را ارائه داد.
اما در بین این روزهای پر خبر برای او شایعهای در بین علاقهمندان برنامههای فضایی شروع به گردش کرد که خبر از لغو یکی از پروژههای مهم و آیندهنگرانه او میداد. بر اساس این شایعه ماسک ادامه پروژه اژدهای سرخ (Red Dragon) را متوقف کرده است. حالا به نظر میرسد این شایعه را باید تائید شده فرض کرد و پرونده اژدهای سرخ را مختومه اعلام کرد.
یکی از اهداف اصلی تأسیس اسپیس ایکس، مسکونی کردن مریخ است. به همین دلیل هم ماسک از واردکردن این شرکت به بازار بورس خودداری میکند تا مبادا اهداف اقتصادی هیئتمدیرهای که باید به سهامداران پاسخگو باشد، این شرکت را در راه رسیدن به مریخ با تعلل مواجه کند.
سال گذشته این شرکت که موفقیت در اعزام پرتابگرها و همچنین کپسولهای بدون سرنشین به مدار زمین را دارد اعلام کرد در همکاری با ناسا، قصد دارد یکی از کپسولهای دراگون خود را برای مأموریتی بدون سرنشین عازم مریخ کند. بر اساس این طرح یکی از کپسولهای دراگون برای فرود بر مریخ طراحی خواهد شد. قرار بر این بود که در این پروژه از تجربه ناسا در فرود بر مریخ استفاده شود و حتی برخی از گمانهزنیها این احتمال را مطرح میکرد که این مأموریت میتواند گام نخست در مأموریت معروف بازگرداندن نمونه خاک مریخ به زمین باشد. اسپیس – ایکس توافقی را با ناسا امضا کرده بود که بتواند از تجربه و همچنین امکانات شبکه ارتباطات اعماق فضای ناسا در این مأموریت استفاده کند.
ماسک اعلام کرده بود این مأموریت را در سال 2018 یا 2020 راهی مریخ خواهد کرد؛ اما همان زمان هم شکهای زیادی درباره این تاریخ وجود داشت.
حالا به نظر میرسد کل این پروژه متوقفشده است.
اولین نشانه از لغو آن در جلسه کمیته علوم مجلس ایالاتمتحده ظاهر شد. در این نشست بیل پوزی نماینده فلوریدا درباره برنامههای ناسا در حمایت از بخش خصوصی در کاوش فضا سوال کرد. جیم گرین، مدیر بخش علوم سیارهای ناسا در پاسخ به تعدادی از طرحهای مرتبط با ماه و سیارکها اشاره کرد اما هیچ اشارهای به نام پروژه اژدهای سرخ نکرد.
روز چهارشنبه هفته گذشته، در حاشیه کنفرانس تحقیق و توسعه ایستگاه بینالمللی فضایی درنهایت ماسک تائید کرد که این شرکت دیگر برنامه فرود سطحی کپسولهای دراگون را که برای کپسولهای سرنشین دار طراحیشده بود دنبال نمیکند. در برنامه ابتدایی برای بخش سرنشین دار کپسولهای دراگون این شرکت قرار بود طرح فرود بر خشکی کپسولها را اجرایی کند تا از آن بتوان برای بازگرداندن فضانوردان بر روی خشکی استفاده کرد؛ اما کنون به نظر میرسد برنامه سرنشین دار و فرود مجدد کپسول سرنشین دار به بازگشت درون اقیانوس محدودشده باشد.
ارتباط این مسئله با اژدهای سرخ در این است که برای فرود بر مریخ اسپیس ایکس باید از کپسول سطحنشین دراگون خود استفاده میکرد. تا بتواند آن را بهطور کنترلشده بر سطح سیاره سرخ فرود آورد.
ماسک دراینباره گفت: «این تصمیم سختی بود. دلیلی که تصمیم گرفتیم این پروژه را دنبال نکنیم تلاش فراوانی بود که باید برای تضمین سلامت مسافران برای فرود بر سطح در بازگشت از مدار انجام میدادیم. زمانی بود که من فکر میکردم بهترین راه برای نشستن بر مریخ هم همین است. اینکه سپر حرارتی در زیر کپسول باشد و پیشرانهایی در اطراف آن برای فرود قرار داده باشیم اما الآن مطمئنم که این راه درستی نیست.»
بااینوجود وعده داده است در راستای طرح مسکونی کردن مریخ خود ایده تازه و بهینهتری برای فرود بر مریخ ارائه کند.
این اولین باری نیست که ایلان ماسک ایدههایی را مطرح و سپس درباره زمان اجرا و یا نحوه اجرای آن تغییر عقیده میدهد. باید به یاد داشت بخش عمدهای از موفقیت ایلان ماسک در مدیریت شرکتهای مختلف فناوری خود به این واقعیت برمیگردد که او راه و رسم کاسبی معروف به روش سیلیکون ولی در تجارت را وارد حوزه کاری خود کرده است. در اسپیس ایکس او مسیر تولید و تحقیق را به همآمیخته و روش مشابه استارت آپ های فناوری را برای تسلا به کار گرفته است. استفاده از این روشها در صنایع فضایی و خودروسازی تاکنون بیسابقه بوده است و با خطرپذیری بالای ماسک، نتایج درخشانی به همراه آورده است اما این روش به همراه خود بخش دیگری از فرهنگ سیلیکون ولی که تأکید برای جذب سرمایه و بازاریابی وسیع و تبلیغات گاه بزرگنمایی شده را دارد نیز با خود به همراه آورده است.
شاید به همین دلیل در این دوره تلاش برای تمایز قائل شدن بین ادعاها و واقعیتها اگرچه دشوارتر اما ضروریتر از هرزمانی باشد.
–
پوریا ناظمی
No tags for this post.