تاریخی که میان جنگ زرگری مسئولان نابود می شود

طی روزهای اخیر شاهد جنجال ها و تنش های شدیدی در زمینه ساخت و آبگیری سد چم شیر بودیم. به طور کلی سال ها است که پدیده سد و سد سازی در ایران با حاشیه های مختلفی همراه بوده و گروهی از کارشناسان با این عملیات مخالف بوده و البته گروهی نیز از اجرای پروژه های سدسازی دفاع می کنند.

به گزارش سیناپرس، سد سازی به طور ویژه در قرن بیستم مورد توجه کشورهای مدرن قرار گرفته و در این سده شاهد ساخته شدن هزاران سد در گوشه و کنار جهان بودیم. باید اعتراف کرد که امروزه این روش دارای محبوبیت سابق در کشورهای مدرن نبوده و کارشناسان بر استفاده از روش های دیگر مدیریت منابع آب تاکید دارند. در هر صورت، آبگیری یک سد به معنی به زیر آب رفتن بخش عظیمی از زمین های پشت آن بوده و در این میان اگر محوطه یا آثار باستانی در این منطقه وجود داشته باشد به زیر حجم زیادی از آب رفته و آسیب های جدی خواهد دید.

ایران یک سرزمین باستانی با پیشینه تاریخ چند هزار ساله و  سکونت انسانی چند ده هزار ساله بوده و حتی بخشی از منطقه موسوم به هلال حاصلخیزی که نخستین محل شروع یکجانشینی و آغاز کشاورزی و ساخت روستاها در جهان محسوب می شود نیز در مناطق زاگرس و جنوب غربی ایران قرار دارد. از سوی دیگر در طول دوره های مختلف شاهد شکل گیری تمدن ها و حکومت های مختلفی در این مناطق هستیم که همه این موارد منجر به غنی بودن جنوب غربی ایران از منظر آثار تاریخی شده است. اشرایط فوق منجر به حساسیت فوق العاده عملیات های عمرانی و سد سازی مانند نمونه مشابه سد چم شیر شده است.

بر اساس گزارش های فنی منتشر شده، سد چم ‌شیر از نوع بتنی غلتکی ( RCC )  بوده و در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی گچساران روی رود زهره ساخته شده است. مطالعات ساخت این سد در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی شروع شده و مطالعات باستان شناسی با تاخیر قابل توجهی در سال ۱۳۹۰ کلید خورد. در این مطالعات اولیه همانطور که انتظار می رفت تعدادی محوطه تاریخی در منطقه مورد بحث شناسایی شده و در سال ۹۵ گمانه زنی و کاوش‌های تکمیلی انجام شده در سال ۹۷ نیز قرار شد که ۳۰ محوطه دیگر توسط باستان شناسان بررسی شود.

متاسفانه مشکلات اداری پیچیده ، نبود بودجه و … سبب شد تنها ۹ محوطه از این این ۳۰ منطقه کاوش شده و در نهایت طی فرایندی غیر شفاف از سوی برخی دست اندرکاران اعلام شد در این منطقه هیچ اثر فاخری شناسایی نشده است.

در اینجا باید به نکته مهمی اشاره کنیم که آیا شناسایی نشدن به معنی عدم وجود قطعی آثار باستانی است یا خیر؟ زیرا شواهد نشان می دهد، مطالعات باستان شناسی این منطقه با مشکلات مالی زیادی همراه بوده و به صورت منقطع و به صورت سنتی انجام شده و در آن خبری از فناوری های راداری مدرن و تصویربرداری های هوایی و ماهواره ای نبوده که این موضوع ضریب خطای یافته ها را افزایش می دهد.

در این میان عدم شفافیت و گفته های متناقض موجب نگرانی بیشتر فعالان میراث فرهنگی شده و از یکسو شاهدیم که گفته می شود در این منطقه ده ها سایت باستانی از دوران پیش از اسلام تا قرون میانی و متاخر اسلامی وجود دارد و از سوی دیگر گفته می شود طی این مطالعات هیچ گونه بقایای استقرارگاه های بزرگ و معماری فاخر از دوره تاریخی خصوصاً ساسانی پیدا نشده است.

 در این شرایط همان گزارش صحبت از ایجاد موزه برای آثار کشف شده از کاوش های مناطق پشت سد می کند. در حقیقت این موضوع خود به خوبی نشان دهنده شرایط نا به سامان و غیر متمرکز تصمیم گیری، مطالعه و اجرای این پروژه ها است که از یکسو گفته می شود آثار ارزشمندی کشف نشده و از سوی دیگر صحبت از ساخت موزه می شود.

متاسفانه باید اذعان داشت که این مطالعات تنها منحصر به بررسی و پیمایش های سطحی و اجرای تعدادی گمانه و ترانشه آزمایشی و محدود (۱۶ تیم کاوش)  بوده و نمی تواند نشانگر وجود یا عدم وجود قطعی آثار در این منطقه محسوب شود و به نوعی می توان آن را رفع تکلیف محسوب کرد.

این عدم شفافیت تا جایی آزار دهنده است که دقیقا در شرایطی که شمارش معکوس برای آب‌ گیری سد چم شیر آغاز شده است؛ اعلام  شد باستان ‌شناسان موفق به کشف ۱۴۰ اثر تاریخی  فرهنگی در محدوده سد و نیروگاه آن شده ‌اند.

به گزارش سیناپرس، پیش از این عزیزی خرانقی مدیر پروژه و ناظر کاوش‌ های نجات‌ بخشی سد و نیروگاه چم شیر در این رابطه گفته بود: قدیمی ‌ترین محوطه از بین محوطه ‌های انتخاب شده، دارای نهشته‌ های فرهنگی از دوره عیلام میانه و جدیدترین آن ‌ها به دوران متاخر اسلامی، باز می‌ گردند. بیشتر محوطه‌ها دارای یک یا دو رَج معماری سنگی خشکه چین و گاهی موارد ملاط گِل است و به ‌صورت کلی به ‌جز محوطه عیلامی، ما بقی محوطه‌ها عموما استقرارهای کوچ ‌نشینی از دوران میانه تا متاخر اسلامی هستند و در مواردی حتی سفال‌های شاخص برای تاریخ‌ گذاری نسبی از کاوش برخی محوطه‌ها به دست نیامده است.

در گزارش های بعدی اما مجددا شاهد تناقض های آشکاری هستیم و طی این گزارش ها عنوان شد، باستان‌ شناسان با کاوش در حوضه سد چم ‌شیر، فرضیه استقرار فصلی زمستانی، تفرج ‌گاه ساسانی را مطرح کردند. کاوش‌های پیشین باستان‌ شناسان در این محوطه به آثاری با قدمت بیش از ۱۰ تا  ۱۶هزار سال از دوره‌های فراپارینه سنگی و همچنین دوره‌های نوسنگی، عیلام میانه و اسلامی رسیده بود.

این کلاف آشفته زمانی پیچیده تر می شود که محمدتقی عطایی ـ سرپرست هیات فصل اول گمانه ‌زنی نجات ‌بخشی سد چم شیر مدعی می شود در این منطقه سکونت گاهی از عصر عیلام میانه با سفالینه های سنت سفالگری شوشانی و انشانی کشف شده و همچنین وی خبر شناسایی چند دژ و قلعه از دوره‌ پسا هخامنشی و ساسانی داده و مدعی می شود اوج توجه به این منطقه در قرون میانه اسلامی بوده که نشان از تراکم جمعیتی بالایی در منطقه دارد.

در اینجا برای متخصصین باستان شناسی این سوال مطرح می شود که چگونه ممکن است در یک محوطه شاهد آثاری از دوران پارینه سنگی تا میانی اسلامی باشیم و ادعا شود این منطقه در قرون میانه اسلامی دارای تراکم جمعیتی زیادی بوده و گزارش هایی حاکی از آثار معماری و سازه های مختلف از عیلامیان تا ساسانیان و اسلامی بوده و حتی موضوع ساخت موزه از آثار کشف شده در منطقه مطرح شود و از سوی دیگر اعلام شود در این منطقه هیچ اثر فاخر و مهمی نبوده و آبگیری سد بلا مانع است. در این میان قطعا یکی از طرفین در حال کتمان حقیقت بوده و تمامی واقعیت را بازتاب نمی دهند.

توجه به این نکته نیز ضروری است که سعید امیرحاجلو  سرپرست هیأت باستان ‌شناسی کاوش محوطه تاریخی شماره ۱۰۶ در حوضه آبگیر سد چم شیر طی گزارشی از آخرین نتایج کاوش در این محوطه باستانی مدعی شناسایی ساختارهای معماری سنگی، قطعات سفال دوران ساسانی تا سده‌ های میانی اسلامی، اشیاء سنگی و شیشه‌ ای شده و حتی اعلم کرد دو سکه از عصر ایلخانی نیز در این محوطه کشف شد.

این شرایط در زمانی رقم می خورد که با وجود اعلام مخالفت صریح رییس سازمان محیط زیست و معاون میراث فرهنگی، شمارش معکوس برای آبگیری سد فوق شروع شده و مقامات استانی و دست اندرکاران وزارت نیرو بر راه اندازی و اجرایی شدن سریع تر این پروژه تاکید دارند.

در هر حال پیش بینی می شود این پروژه هم مانند نمونه های مشابه در شرایطی کاملا غیر شفاف و در میانه جنگ های زرگری مسوولان میراث فرهنگی، سازمان محیط زیست و وزارت نیرو به طور ناگهانی آبگیری شده و با پوشیده شدن صورت مساله دیگر نتوان کاری انجام داد. متاسفانه همه این موارد ناشی از عدم وجود برنامه ریزی مناسب، هماهنگی بین نیروهای مختلف اجرایی کشور و از همه مهمتر عدم وجود شفافیت است.

در حالی که مشاور باستان ‌شناسی و میراث فرهنگی شرکت توسعه منابع آب و نیرو مدعی است دقتی که به لحاظ کاوش‌ های باستان ‌شناسی در محوطه‌ های چم ‌شیر صورت گرفته مثال ‌زدنی است، شاهد هستیم که وزارت میراث با آبگیری سد مخالف است و مشخص نیست اگر این دقت مثال زدنی اجرا شده و گزارش های دقیق آن ارائه شده است، چگونه متخصصین و کارشناسان باستان شناسی عالی ترین مرجع باستان شناسی کشور در این زمینه اقناع نشده اند و از همه مهمتر این که هیچ یک از طرفین کوچکترین اهمیتی برای افکار عموم قائل نبوده و صرفا به کلی گویی و بیان ادعاهایی بدون ارائه اسناد مرتبط اکتفا کرده اند.

در نهایت نکته طنز پازل عدم شفافیت این طرح آن جایی تکمیل می شود که از یک سو صحبت از مطالعات ده ساله در این منطقه بوده و از سوی دیگر مشاور باستان شناسی و میراث فرهنگی شرکت توسعه نیرو به صراحت مدعی می شود که در این ۱۰ سال که مطالعات کاوش‌ های باستان ‌شناسی در محوطه سد چم‌ شیر انجام شده شاید کلا ۷ تا ۸ ماه کاوش صورت گرفته باشد.

در پایان باید اذعان داشت که این سریال طنز که قطعا سد چم شیر اپیزود پایانی آن نخواهد بود همچنان در حال تکمیل بوده و در این میان مردم و افکار عمومی مضحکه جنگ زرگری مسئولین نهادهای مختلف شده و میراث فرهنگی و طبیعی کشور نیز به نابودی کشیده خواهد شد. کلاف سردرگمی که تنها یک کلید می تواند آن را برای همیشه باز کند: شفافیت و احترام به علم و تخصص زیر نگاه افکار عمومی!

دکتر احسان محمدحسینی- باستان شناس و مدرس دانشگاه

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا