عواقب دخالت گیشه در تعاملات تئاتر

وی که در سال٨٨، منتقد نمونه کشور شد، کارگردانی کارهای مختلفی را به عهده داشته است که نمایشهای پستچی نوشته آنتونیو اسکارمتا ، سلام خداحافظ نوشته آثول فوگارد،پشت شیشه ها نوشته محمد چرمشیر ،چند نمونه از این نمایش ها هستند. با مسعود نورمحمدیان ، برنده جایزه جهانی "دووایت کانکرگود" کشور دانمارک، مدرس شیوه های نقد ادبی در دانشکده سینما و فرهنگسراها، منتقد مدعو کانون ادبیات ایران و سرای اهل قلم و پژوهشگر تدریس ،گپ و گفتی در حال و هوای تئاتر و موضوعات مرتبط با آن انجام دادیم. گفتنی است وی در حال حاضر قصد دارد کتابی با موضوع تئاتر پرولتاری در فرانسه و مشخصا ژان ویلار را به چاپ برساند و منتشر کند. 

به نظر شما دیدن نمایش‌های متعدد چه تأثیری در کار یک کارگردان یا بازیگر دارد؟

دیدن کارهای متعدد برای یک کارگردان یا خواندن نمایشنامه برای یک نمایشنامه نویس تاثیر بسیار زیادی دارد. چرا که به انباشتن و غنی تر شدن آرشیو ذهنی آنها می انجامد و هر چقدر این آرشیو ذخیره بیشتری داشته باشد باعث سرریز ایده بیشتری میشود. فراموش نکنیم که ما به تنهایی مبدع و بنیانگذار نیستیم. بلکه این ذهن ما تحت تاثیر دیده ها و شنیده های ماست که بصورت تل انبوهی از اطلاعات در ذهنمان نشست می کنند. پس هر چقدر انبوهتر با ایده تر و کارگشاتر.

از آنجایی که نمی‌توان فروش گیشه را در کار کارگردان‌ها نادیده گرفت، مخاطبان تئاتر چقدر می‌توانند در انتخاب بازیگر یک کارگردان نقش داشته باشند؟

معتقدم وقتی دخالت گیشه در تعاملات تئاتر نقش بیشتری داشته باشد ، پس طبعا سازندگان به دنبال تضمین بیشتری برای فروش میگردند. همین باعث میشود تا کمال گرایی در بسیاری از اجزا و فرآیندها دستخوش تقلیل شود. وقتی برای یک اجرا در سالن های ایرانشهر رقمی نزدیک به ١۵٠ میلیون تومان هزینه میشود طبعا سرمایه گذار نگران بازگشت سرمایه میشود . همین مسئله در انتخاب بازیگر، قیمت بلیط، و خیلی از جوانب تاثیر میگذارد که در برخی جوانب کیفی بوده و در برخی خیر! باید اضافه کنم این همه ماجرا نیست . سطح سلیقه عمومی بینندگان و مخاطبان تئاتر نیز در این ماجرا دخیل است. حتی خود سالن و منطقه جغرافیایی آنهم در این ماجرا دخیل است. تماشاگر تالار وحدت با تماشاگر سالن باران تفاوتهای عمده ای دارند.

تئاتر به معنای جهانی آن بهترین و کاملترین شکل خود را در حال حاضر از سر میگذراند

از آنجایی که شما سابقه نقد نویسی در زمینه تئاتر دارید،  جریان نقد نویسی امروز را چگونه می بینید؟

نقد تئاتر در ایران از چند منظر قابل بررسی است. یکی از منظر درون تئاتری و دیگری برون تئاتری. اغلب نقدهایی که به اثر نمایشی میپردازند تمایل عجیبی به نقد محتوایی دارند و کمتر پیش می آید که به تحلیل فرمی و دقت در اجزا بپردازند. میل دارند تا اثر نمایشی را به عنوان یک کل واحد دیده و تحلیلش کنند در حالیکه یک نمایش، طراح صحنه دارد، بازیگر دارد، گریمور دارد و.. ولی بگردید و ببینید در چند نقد و تحلیل ،کار یک گریمور بررسی شده یا یک طراح لباس؟! البته لازم است تا یک منتقد استاندارد به تمام این ارکان و اجزا اشراف داشته باشد تا بتواند به واکاوی آنها بپردازد. اما از منظر برون تئاتری هم مسایلی به نقد تئاتر مترتب است. مثل سیاست فلان مجله یا فلان سردبیر که خط و مشرب فکری خاصی داشته و این باعث خط بندی و سایه انداختن بر روی نقدها میشود. اینجاست که ردپای حب و بغض ها پیدا میشود و دلخوری پیش میاید. باز بر میگردم به حرف قبلی که من جریان نقد را هم از این پیکره جدا نمیبینم.

از کارهای آینده تان بگویید؟

قصد دارم تا برای اولین بار به سراغ لورکا بروم. همیشه از این ماجرا وحشت داشتم. معتقدم برای اجرای خوب آثار لورکا خودم هم سهمی از جنون پنهان و پیدای در اثرش را داشته باشم. ضمنا فکر میکنم اینروزها مجال مناسبی برای بازخوانی آثار اوست. همچنین قصد دارم تا ترم آینده برای تدریس دوباره ، به دانشگاه برگردم تا تجربه شیرین قبلی را تکرار کنم.

و سخن پایانی؟

اگر چه شمایل کلی تئاتر را خیلی راضی کننده نمیبینم و میزان مشارکت مخاطبان را هم قانع کننده نمیپندارم ولیکن به یک اصل جبری معتقدم. اینکه تمام اشیا و پدیده ها در دل یک نظام کلی تر به حیات طبیعی خودشان ادامه میدهند و تئاتر هم از این قاعده مستثنا نیست. شاید در مقاطعی این جریان رو به کمال نگذارد ولو با وقفه بالاخره تمام پدیده ها به جریان رو به رشدشان ادامه خواهند داد. تئاتر به معنای جهانی آن بهترین و کاملترین شکل خود را در حال حاضر از سر میگذراند ولی شاید تباتر ما از آن جریان پیوسته آن جا مانده باشد ولی هر چقدر کند و لق لق کنان باز به راه رو به کمال خواهد رفت و میشود آنچه مورد خواست و اراده تئاتری هاست.

گفت و گو: مهرداد نصرتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا