استون: از فضا متنفرم
سفر به دنیای ناشناختهها و تاریک کیهانی از دیرباز در وجود بشر به قدری قوت داشته است که امروزه توانسته بخشی از رویای دست نیافتنی خود را که تنها در کتاب ها و داستان ها تجربه کرده بود به واقعیت تبدیل کند.
اما باید بگوییم تنها کتابها نبودند که آغوش خود را برای تخیلات بشر درباره سفرهای کیهانی گشوده بودند، بلکه به مرور زمان با پیشرفت تکنولوژی و ابزار فیلم سازی، تخیلات نویسندگان نمود دیگری این بار در پرده سینما پیدا کرد و بشر با آن سوی حقایق ناشناخته کیهانی آشناتر شد.
جاذبه «Gtavity» به کارگردانی آلفونسو کوارون با بازی ساندرا بولاک که در سال 2013 توجه شمار زیادی از منتقدان را به خود جلب کرد، این فیلم جزو همان آثاری است که در درجه نخست توانست تعریف دقیقی از یک فیلم علمی تخیلی باشد. اگر بگوییم نویسنده در این فیلم نهایت تلاش خود را برای حفظ تنها یک قانون فضا آن هم عدم وجود جاذبه کرده است، چندان بیراه نگفته ایم.
در اغلب تصویرسازیها و نماهای فیلم، فضای سیاه کیهانی که در کنار آن کره کوچک آبی که در ظاهر بود و نبودش اهمیتی ندارد نمایش داده شده است. اگر دوست دارید بدانید که ضربه ای بسیار کوچک در فضا چه بلایی بر سرتان می آورد؟ بدون شک این فیلم پیشنهاد دقیقی برای اخر هفته شما خواهد بود.
داستان از انجایی شروع می شود که یک مهندس پزشکی ناسا به نام رایان استون در نخستین سفر خود به فضا به همراه چهار فضانورد دیگر مشغول تعمیر تلسکوپ فضایی هابل است که خبر از انهدام یک ماهواره جاسوسی روسیه که تکههای ان در فضا پخش شده است را می دهند.
پیغام دستوری مبنی بر دور شدن فضاپیما در اسرع وقت از آن محل است ولی به دلیل سرعت بسیار زیاد ترکشهای انفجار، زمان زیادی برای فرار از صحنه باقی نمیماند و هجوم ترکشها منجر به انهدام فضاپیمای آمریکایی و کشتهشدن سه فضانورد میشود.
از این تیم تنها رایان استون و مت کوالسکی (با بازی جورج کلونی) زنده می مانند، این دو فضانورد سعی میکنند به هر نحو ممکن جان خود را نجات دهند؛ در حالی که ذخیره اکسیژن لباس فضایی استون در حال تمام شدن است. ….
جنگ با مرگ و تلاش برای زندگی در همان کره کوچک آبی به ظاهر بی اهمیت؛ حرفی است که از نهاد نویسنده نویسنده در 91 دقیقه فیلم بر می آید.
از فضا متنفرم
به واقع فضا یعنی هیچ و همه چیز. شاید کامل ترین تعریف فضای کیهانی برای انسانهایی که روزگار تمام فهمشان از عالم سیاره کوچکشان بود باشد. استون در جدال با مرگ و اکسیژنی که رو به اتمام است خود را به ایستگاه فضایی ساخته چین می رساند اما باز راه برای ورد به خانه دشوار است. استون با یک دشمن نا مرئی به نام خلا که در واقع هیچ چیز است می جنگد.
شاهکار کارگردانی و داستان فیلم در آخرین نما از آن به خوبی نشان داده شده و قابل ستایش است. زمانی که استون در نهایت راه ورود به خانه را پیدا می کند و از اوج آسمان خود را به اغوش زمین می اندازد و چون مادری آب و خاک زمینی اش را به آغوش می کشد. جایی که می داند جادبه هست و کوچکترین برخوردی وی را تا اعماق تاریکی و ناشناخته ها نخواهد برد.
گزارش: فریده سلیمانی
No tags for this post.