«علت مرگ: نامعلوم»؛ بلوغ متفکرانه سینمای اخلاقی اصغر فرهادی

«علت مرگ: نامعلوم» استعاره‌ای از جامعه اخلاق‌زده امروز است که طی آن چالش‌های متعدد اخلاقی می‌تواند محک مناسبی برای تبیین این الگوریتم فطری باشد.

به گزارش خبرگزاری سینا، نخستین ساخته سینمایی علی زرنگار، فیلمی به‌شدت داستانگوست. روایتی خطی از یک حادثه که به شکلی آرام و باطمانینه جلو می‌رود. داستانک چندانی ندارد و تلاش می‌کند حتی‌المقدور وارد دنیای خصوصی شخصیت‌هایش نشود. این به‌اندازه بودن، کمک بزرگی به پرداخت هسته مرکزیِ روایت کرده و از ایجاد صحنه‌های اضافی که شلوغی کاذبی به فیلم سنجاق می‌کنند، اجتناب کرده است.

البته که مهندسی خوبی برای چینش شخصیت‌ها در فیلم صورت گرفته که اجازه اختلاف‌عقاید را می‌دهد. نکته مهمی که این روال را در فیلم دارای اهمیت می‌کند، گذشتن تمامی پارامترهای مفهومی از فیلتر اخلاق‌گرایی است. برجسته‌ترین عنصر «علت مرگ: نامعلوم»، اخلاق است و اینکه فیلم در یک فضای ایزوله، شخصیت‌هایش را به لحاظ اخلاقی محک می‌زند و جالب آن‌که منطقی‌ترین مسیر ممکن را با وجود تعدد اخلاقیات، در نظر گرفته و آن تصمیم، خللی در پیشبرد درام و منطق روایی فیلم ایجاد نمی‌کند.

بنا به مقتضیات داستان و تعلیق نهفته‌ای که تا انتهای اثر جریان دارد، شخصیت‌ها عموما خاکستری هستند که امکان گرایش به قهرمان یا ضدقهرمان را در خود محفوظ می‌دارند. همین خود، اهرمی است که در کنار خط اصلی روایت، تعلیق‌آفرین ظاهر می‌شود. به همین دلیل، آن انتظاری که مخاطب از تقسیم پول‌ها دارد، تا انتهای داستان اتفاق نمی‌افتد و تا پیش از آن، چالش‌های دیگری بر این اتفاق مترتب می‌شوند که غلظت داستانی در یک فیلم بی‌پیرایه را بیشتر می‌کند.

«علت مرگ: نامعلوم» به‌لحاظ ساختار شبیه درام‌های رایج این سال‌های سینمای ایران نیست. صحنه‌های عموما خلوتی دارد و کارگردان، عامدانه از حشو پرهیز کرده و دنبال شلوغ‌کاری نیست. چالش‌های دراماتیک متعددی را به لحاظ اخلاقی مطرح می‌کند و ترجیح می‌دهد تا به‌جای فضاسازی‌های ملتهب، پیچش‌های درام را در یک محیط آرام اما سراسر پرسش به جلو پیش ببرد. این مدل داستانگویی، حتی در فینال نیز به چشم می‌خورد؛ جایی که مخاطب انتظار دارد تا با مشخص شدن تکلیف تمام گره‌های کور، داستان با یک فینال خوب که همه طرف‌ها را راضی نگه‌داشته به پایان برسد اما برگ برنده فیلم در همین فصل رونمایی می‌شود و ابرچالش اخلاقی فیلم در اینجا خودنمایی می‌کند.

البته که فیلم در درون خود نوعی آسیب‌شناسی جامعه‌شناختی نیز دارد. درواقع تلاقی ترکش‌ها و باورهای عامیانه اجتماعی با اخلاقیات فطری، زمینه داستانگویی را به وجود می‌آورد و دوربین در این مسیر، جانبدارانه عمل نمی‌کند. این سینما، می‌تواند به‌مثابه بلوغی متفکرانه برای سینمای اخلاق‌گرایانه‌ای باشد که اصغر فرهادی در دهه ۸۰ پایه‌ریزی کرد و حالا آن فرمول، با یک کنش‌مندی نزدیک به زندگی امروز و البته سبکی متفاوت در تصویرگری و روایت، ساخته شده که استقبال چندین جشنواره جهانی از این اثر می‌تواند یکی از نشانه‌های مقبولیت این فیلم در زبان جهانی باشد.

نکته عجیب‌تر ماجرا آن است که این فیلم برای بیش از ۳ سال اجازه اکران نداشته و حالا هم که به روی پرده رفته، این اتفاق به محدودترین شکل ممکن صورت پذیرفته است که این وضعیت قطعا شایسته این فیلم سلامت و اخلاقی نیست و نیاز به یک بازنگری در این تصمیم احتمالا مدیریتی دارد.

منبع: ایرنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا