کاظمی‌ آشتیانی امیدآفرینی را برای جوانان به یادگار گذاشت

عضو هیات‌ علمی جهاددانشگاهی، زنده‌یاد دکتر سعید کاظمی‌آشتیانی را فردی الهام‌بخش و امیدآفرین دانست که مهم‌ترین میراث را از شخصیت خود برای جوانان به یادگار گذاشته است.

به گزارش سیناپرس از روابط عمومی جهاددانشگاهی، به مناسبت هجدهمین سالگرد درگذشت سعید کاظمی‌آشتیانی خبرگزاری ایکنا گفت‌وگویی با دکتر عبدالحمید احمدی عضو هیات‌ علمی جهاددانشگاهی انجام داده است که در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آشنایی شما با زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی به چه زمانی بازمی‌گردد؟

به جهت حضورم در مجموعه جهاددانشگاهی از اسفندماه سال ۱۳۶۲ و فعالیت در دفتر مرکزی جهاددانشگاهی و در بخش فرهنگی، امکان آشنایی با همکاران مختلف جهاددانشگاهی در دانشگاه‌ها داشته‌ام که از جمله این آشنایی‌ها می‌توان به آشنایی با دکتر کاظمی‌آشتیانی اشاره کرد که تقریباً از همان اوایل حضور من در جهاددانشگاهی و در بخش فرهنگی شکل گرفت.

با توجه به اینکه مسئولیت فرهنگی جهاد گروه پزشکی در همان ابتدای حضور دکتر کاظمی آشتیانی در جهاددانشگاهی و تأسیس جهاد گروه پزشکی با ایشان بود و طبعاً ارتباط و مراوداتی که بین دفاتر جهاد در دانشگاه‌ها و دفتر مرکزی جهاددانشگاهی وجود داشت باعث این آشنایی شد.

دکتر کاظمی‌آشتیانی دارای یک شخصیت اجتماعی تأثیرگذار و به لحاظ ارتباطی بسیار قوی بود که سریع می‌توانست با دیگران ارتباط برقرار کند و روی آنها تأثیر بگذارد. ایشان روحیه خیلی خاصی داشت که خیلی دوستانه، بدون تشریفات و صمیمی با افراد ارتباط برقرار می‌کرد. البته شرایط آن مقطع زمانی و فضای دهه شصت هم به گونه‌ای بود که در جهاددانشگاهی حال و هوای انقلاب و فضای خاص جهادی حاکم بود و طبعاً به همین دلیل فضای کاری بین همکاران بسیار صمیمانه و برادرانه و عاطفی بود.

این فاصله‌هایی که امروز به لحاظ اداری و برخی القاب و عناوین شاهد هستیم در آن موقع مطلقاً وجود نداشت. یعنی به هیچ وجه ملاحظه خاصی در مراودات و ارتباطات نبود و فضا خیلی عاطفی، برادرانه و صمیمانه و جهادی بود و به همین دلیل افراد خیلی راحت در جهاددانشگاهی در کنار هم کارها را دنبال می‌کردند و این ارتباط هم به لحاظ آن جو صمیمی و عاطفی که بین همکاران وجود داشت به لحاظ پیشبرد کارها فوق‌العاده تأثیرگذار بود.

به نظر شما چه شد که سعید کاظمی‌آشتیانی به چنین جایگاهی که امروز می‌شناسیم رسید؟

مؤلفه‌های زیادی در شکل‌گیری شخصیت دکتر کاظمی‌آشتیانی وجود داشته که هرکدام می‌تواند تأثیرگذاری‌های خاص خود را داشته باشد؛ سعید کاظمی‌آشتیانی برایندی از مؤلفه‌های مهمی بود که هرکدام در جای خود توانسته بود این اثرگذاری را داشته باشد تا این شخصیت برجسته شکل بگیرد.

اول از همه و مهم‌ترین آن خانواده‌ کاظمی‌آشتیانی بود چراکه ایشان در یک خانواده اصیل، مذهبی و پایبند به اصول پرورش یافته بود. در حقیقت چنین خانواده‌ای می‌تواند یک اصل و شاخص مهم برای شکل‌گیری چنین شخصیتی باشد. بنابراین فضای خانواده یکی از مؤلفه‌های خیلی مهم به جهت پایبندی به مذهب و اعتقادات اسلامی بود.

وجه مهم دیگر در دوران شکل‌گیری شخصیت ایشان، آشنایی و حضور مستمر سعید کاظمی‌آشتیانی در مسجد و ارتباط او با این پایگاه خیلی مهم و سازنده در دوره قبل از انقلاب بود که باعث شد بنیه‌های اعتقادی و اسلامی محکمی در شخصیت ایشان شکل بگیرد.

قرار گرفتن در جریان انقلاب و آشنا شدن با تفکرات و اندیشه‌های امام خمینی(ره) و نهضت اسلامی با روحیه‌ای که زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی داشت سبب شد تا او بتواند بین خود، امام(ره) و انقلاب ارتباط کاملی برقرار کند که از دیگر مؤلفه‌های بسیار مهم شخصیت ایشان بود.

ایشان در اوایل انقلاب یک جوان ۱۸ ساله آگاه و رشد یافته و با روحیه مذهبی و اسلامی بود که در آن مقطع می‌توانست شاخص مهمی برایش باشد. پس از پیروزی انقلاب هم بلافاصله در کارهای مهمی که قرار بود به واسطه پیشبرد برنامه‌های انقلاب انجام شود مانند جهاد سازندگی، همراهی داشت. همچنین وقوع جنگ تحمیلی و شکل‌گیری دفاع مقدس همه شرایط را در کشور تحت‌الشعاع قرار داد و همه جوان‌های انقلابی به نحوی خودشان را در قبال جنگ مسئول می‌دیدند و به نوعی درگیر جنگ بودند و کاظمی‌آشتیانی نیز از این قاعده مستثنی نبود.

موضوع بعد ورود ایشان به دانشگاه در آن حال و هوای بعد از پیروزی انقلاب و شرایط خاص دانشگاه‌ها بود که می‌تواند از مؤلفه‌های مهّم در شکل‌گیری شخصیت فردی مثل کاظمی‌آشتیانی باشد. بحث تشکیل جهاددانشگاهی، فضای خاصی را برای دکتر کاظمی‌آشتیانی ایجاد کرد و سبب شد تا ایشان به عنوان مسئول گروه سه نفره مؤسس جهاد گروه پزشکی در سال ۶۱ ورود کند و مؤسس جهاددانشگاهی در گروه پزشکی شود.

این مسیر ادامه پیدا کرد تا در سال ۱۳۶۵ به تشکیل جهاددانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران منجر شد. همه این موضوعات عواملی بود که می‌توانست به نوعی در شکل‌گیری جامع چنین شخصیتی تأثیرگذار باشد. ضمن اینکه آن خمیرمایه و جوهره شخصیتی دکتر کاظمی‌آشتیانی هم مؤلفه خیلی مهمی بود که همدیگر را تکمیل می‌کرد؛ یعنی آن خمیرمایه و جوهره اصلی و بعد هم جریاناتی که همزمان با شکل‌گیری شخصیت ایشان اتفاق افتاد مانند انقلاب، وقایع بعد از پیروزی انقلاب و جنگ، و حضور در جهاددانشگاهی و… باعث شد که ما شاهد شکل‌گیری یک شخصیت جامع و متوازن در وجود فردی مثل سعید کاظمی‌آشتیانی باشیم.

دکتر کاظمی‌آشتیانی چطور مدیری بودند که سبب دست‌یابی به موفقیت‌های بزرگی شدند؟

جامعیت و توازن شخصیتی دکتر کاظمی‌آشتیانی موضوع خیلی مهمی است؛ یعنی تک بُعدی نبودن یا تک بُعدی رشد نکردن و تک بُعدی بروز و ظهور نداشتن. یکی از اتفاقاتی که برای کاظمی‌آشتیانی و هم‌نسل‌های ایشان اتفاق افتاد به واسطه وجه اعتقادی و مذهبی که در خانواده وجود داشت و ارتباط با نهادهای مذهبی به خصوص مساجد، بعد هم قرار گرفتن در دوران انقلاب و پیروزی انقلاب و بعد مسئولیت‌هایی که بر عهده این نسل گذاشته شد؛ باعث شد تا تقریباً همه ابعاد وجودی شخصیت آنها با هم و به طور کامل و متوازن رشد کند.

این چند بُعدی و رشد یافته بودن وجه ممیزه اصلی دکتر کاظمی‌آشتیانی و هم‌نسلان او در این مقطع از زمان بود. ما امثال دکتر کاظمی‌آشتیانی را در رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس و افرادی که در جهاد سازندگی و بسیج مسئولیت داشتند می‌بینیم. یعنی گروهی از جوانان رشد و پرورش یافته در مکتب امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی که در این دوره زمانی، توانسته بودند همه ابعاد وجودی خود را به رشد و شکوفایی برسانند و بتوانند در بخش مدیریتی کارهای شاخصی انجام دهند. این رشد یافتگی در بخش‌ها و ابعاد مدیریتی و علمی حاصل رشد جامعی بود که به لحاظ شخصیتی در ابعاد مختلف پیدا کرده بودند.

بنابراین وقتی دکتر کاظمی‌آشتیانی در آن مقطع زمانی در موضع مسئولیت در جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران قرار گرفت و به واسطه پشتوانه، سرمایه و اندوخته جامعی که داشت، توانست به موتور محرکی تبدیل شود که این موتور محرک بتواند گروهی از افراد را با خود همراه و هدف‌گذاری‌های بلندمدت و افق‌های بلندی را نشانه‌گذاری کند و بعد هم به این اهداف دست یابد.

اینگونه نبود که فقط آرزوهایی شکل بگیرد و این آرزوها در حد همان آرزو باقی بماند؛ در واقع این ظرفیت در زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی و از طریق او در همکارانش ایجاد شد که با هدف‌گذاری‌های دقیق، گام‌های بلندی در جهت رفع نیازهای اساسی کشور در حوزه‌ها و موضوعات علمی برداشته شود.

در عین اینکه ایشان سن خیلی زیادی نداشتند ما شاهد این بودیم که موفقیت‌های بزرگی را کسب کردند. وقتی به دوره کاری آقای دکتر کاظمی‌آشتیانی برمی‌گردیم مشاهده می‌کنیم که پایه‌گذاری جهاددانشگاهی گروه پزشکی در ۲۱ سالگی ایشان رخ داده و چهار سال بعد جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران را تأسیس کرد و در سال ۱۳۷۰ که مؤسسه رویان را در جهاد علوم پزشکی ایران راه‌اندازی کرد، ۳۰ سال بیشتر نداشت. ولی در همان مقطع و با آن سن و سابقه مدیریتی نه چندان زیاد، چه افق دورنگری را هدف‌گذاری کرده بود و توانست گام بلندی را در جهت رفع یک نیاز اساسی کشور آن هم در یک حوزه علمی نوپا در جهان بردارد.

جالب است که حرکت کاظمی‌آشتیانی بعد از موفقیت در موضوع ناباروری، متوقف نمی‌شود و بلافاصله شروع می‌کند تا به حیطه‌ها و حوزه‌های علمی دیگر مانند سلول‌های بنیادی، بیوتکنولوژی، شبیه‌سازی و… ورود کند که در آن زمان در کشور حوزه‌ علمی نوپا و ناشناخته‌ای محسوب می‌شد.

وقتی آن زمان بحث سلول بنیادی در ایران مطرح ‌شد همه با یک نگاه ناباورانه درباره این موضوع صحبت می‌کردند ولی تحقق این اهداف نشان داد که این حرکت‌ها و فعالیت‌ها کاملاً با دقت‌های علمی لازم و با برنامه‌ریزی‌های جامع و رعایت همه جوانب علمی و مطالعاتی انجام شده و به نتیجه رسیده است.

عملکرد زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی بر جهاددانشگاهی و جریان علمی کشور چه تأثیری گذاشته است؟

تأثیرات زیادی را می‌توان در این رابطه مطرح کرد؛ اول از همه در بین گروه همکاران نزدیک ایشان ما این تأثیر را خیلی پررنگ می‌بینیم که روحیه خودباوری را توانست در بین همکاران خود به طور کامل ایجاد کند؛ اینکه ما می‌توانیم یک قدم و گام بزرگ در یک حیطه علمی سخت برداریم. طبعاً این خودباوری با اخلاص، ایمان، و تعهد نسبت به جامعه و مردم نیز همراه بود.

این روحیه خودباوری به عنوان یک دستاورد به سایر مراکز علمی و دانشگاهی کشور نیز تسری پیدا کرد و فقط در محدوده جهاددانشگاهی نماند و به سایر حوزهای علمی کشور رسید که با ایمان، خودباوری، تعهد، استقامت و درک درست از نیازها، داشته‌ها و ظرفیت‌ها می‌شود گره‌های بسته‌ای را باز کرد و افق‌های جدیدی را ایجاد کرد.

موضوع ناباروری، سلول‌های بنیادی، شبیه‌سازی و… در آن مقطع زمانی مرز دانش جهان بود و فاصله ما نسبت به آنچه که در جهان وجود داشت قابل توجه بود و اینکه بتوانیم در کوتاه‌مدت این فاصله قابل‌توجه را طی کنیم و به مرز دانش برسیم از کارهایی بود که خوشبختانه توسط دکتر کاظمی‌آشتیانی و همکارانشان در پژوهشگاه رویان به نتیجه رسید.

وقتی که در رابطه با دلایل این موفقیت‌ها با دوستان نزدیک و همکاران زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی صحبت می‌شود و خاطرات خود را بیان می‌کنند؛ این ویژگی‌ خیلی برجسته را بیان می‌کنند که ایشان به انجام کارهای بزرگ علاقه‌مند بود و راضی به انجام کارهای کوچک و حفظ وضع موجود و رفع تکلیف نبود.

کاظمی‌آشتیانی همیشه دوست داشت کارهای به ظاهر نشدنی را دنبال کند و به نتیجه برساند و به همین دلیل ذهن بسیار مسنجم، برنامه‌ریز و دقیقی داشت که بتواند در همین راستا آنچه می‌اندیشد را عملیاتی کند. دکتر کاظمی‌آشتیانی بر جزئیات خیلی دقت داشت و همین دقت و تأثیرگذاری را نیز در مجموعه همکارانش ایجاد کرده بود تا آنها هم در این راستا بتوانند آنگونه که باید، آمادگی کار جهادی و فعالیت در این زمینه‌های سخت را داشته باشند.

دکتر کاظمی‌آشتیانی ارتباط عمیقی با قرآن و معارف اسلامی داشت و به لحاظ فرهنگی به منابع دینی و اعتقادی مسلط بود و این تسلط و آمادگی برای ایشان یک مزیت به حساب می‌آمد. وقتی گفته می‌شود فرد جامعی بود به این معنا نبود که صرفاً یک فرد علمی صرف باشد بلکه پشتوانه فرهنگی و اعتقادی خیلی غنی و قوی‌ای داشت که دستش را برای حضور در عرصه‌های مدیریتی و علمی بازتر می‌کرد.

ایشان خودشان را وقف خدمت کرده بود؛ وقف خدمت به کشور، نظام، انقلاب، جهاددانشگاهی و مردم؛ اینها موضوعات کوچکی نیست. یعنی اینکه انسان نه در ادعا بلکه در عمل خود را وقف کند و بتوان این وقف را کامل در همه فعالیت‌ها به وضوح دید، خیلی مهم است. یکی از ویژگی‌های خیلی برجسته‌ای که از ایشان به یاد دارم، شخصیت‌ دادن به مجموعه و همکاران خود بود؛ یعنی جهاددانشگاهی را جایی کمتر و کوچک‌تر از جاهای بزرگ دیگر نمی‌دید و نمی‌دانست.

حتی وقتی از ایشان سؤال می‌شد که مثلاً حاضر هستی عضو هیئت‌علمی فلان دانشگاه شوی؛ ایشان یک نگاه خاصی به این گونه سؤالات و درخواست‌ها می‌کرد و اعتقاد داشت که مجموعه جهاددانشگاهی و مجموعه رویان، بسیار بزرگ‌تر و ارزشمندتر از این جاهایی است که به وی و همکارانش پیشنهاد می‌شود.

وقتی که مؤسسه رویان پایه‌گذاری شد ابتدا تبدیل به پژوهشکده و سپس به پژوهشگاه ارتقا یافت و دیدیم که به سرعت مورد توجه دانشمندان داخلی و خارجی قرار گرفت. رویدادهایی که توسط رویان برگزار شد در ابعاد مختلف توسعه پیدا کرد و به سرعت رویان را به عنوان مرکز علمی و تحقیقاتی بین‌‌المللی در جهان مطرح کرد. این اتفاق کار بزرگ و نشان دهنده روحیه دورنگری و توان پیگیری و تحقق اهداف بزرگ دکتر کاظمی‌آشتیانی بود که توانست این گام‌ها را بردارد و این موفقیت‌ها را رقم بزند.

زیست قرآنی دکتر کاظمی‌آشتیانی چه تأثیری در زندگی و رسیدن به موفقیت‌ها داشته است؟

وقتی دکتر کاظمی‌آشتیانی وارد جلسه‌ای می‌شد در صحبت‌ها و گفت‌وگوهای خود با استنادات قرآنی صحبت می‌کرد و یکی از لذت‌هایش گوش کردن به تلاوت قرآن بود.  موج رادیوی ماشین ایشان همیشه بر روی رادیو قرآن تنظیم بود تا در فواصل کاری رسیدن به محل کار و جلسات، تلاوت گوش کند و در واقع از قرآن خیلی لذت می‌برد و واقعاً از گفته‌ها و حس و حالش کاملاً این لذت دریافت می‌شد.

عمق باور اعتقادات در اصول اعتقادی و فرهنگی می‌تواند وجه تمایز آدم‌ها با همدیگر باشد. وقتی می‌گویم توکل به خدا، این یک عبارت است اما وقتی کسی در عمل و به صورت کاملاً عمیق این توکل را داشته و به آن متکی باشد می‌تواند خیلی از کارهای نشدنی را انجام دهد. همین ارتباط با قرآن و الهام گرفتن از این گنجینه بزرگ باعث شده بود که دکتر کاظمی‌آشتیانی ترسی از موانع و مشکلات نداشته باشد و به سمت انجام کارهای به ظاهر نشدنی برود.

شاید کسی نتواند آن همت را برای انجام کارهای بزرگ در خود ایجاد کند اما این وصل بودن عمیق به ریشه‌های معنوی و اعتقادی خیلی در شخصیت دکتر کاظمی اثرگذار بود و این تأثیر را به دیگران هم منتقل می‌کرد. کاظمی‌آشتیانی کسی بود که اگر یک بار با فردی می‌‌نشست و صحبت می‌کرد قطعاً آن نشست، صحبت و ارتباط می‌توانست تأثیر عمیقی برای آن فرد ایجاد کند و این موضوع مزیت بزرگی است که کاظمی‌آشتیانی از آن برخوردار بود.

به یاد دارم در روز افتتاح پژوهشکده رویان، ایشان حتی به آیات قرآنی که قرار بود در ابتدای جلسه قرائت شود توجه داشت و آیاتی را انتخاب کرده بود که کاملاً با موضوع  پژوهشکده رویان ربط داشته باشد که این آیات در رابطه با خلقت انسان بود.

چرا اندیشه و منش زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی را باید تبیین کنیم؟

به نظر من اول از همه ما باید به بسترهایی که کاظمی و کاظمی‌ها در آن پرورش و رشد پیدا کردند توجه کنیم و به آنها اولویت و اهمیت دهیم. دکتر کاظمی‌آشتیانی برخاسته و رشد یافته‌ از بستری بود که ‌توانست به این درجه از رشد و تعالی برسد؛ خانواده، مسجد، مکتب امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، محیط دانشگاه، جهاددانشگاهی و جریاناتی که ایشان در آن قرار گرفت؛ بسترهای بسیار غنی‌ای برای رشد بود.

موضوع بعد اینکه باید بتوانیم از شخصیت‌هایی مثل دکتر کاظمی‌آشتیانی الگوسازی کنیم البته نه اینکه سراغ مبالغه و تعریف‌ برویم بدون اینکه بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و فقط به صورت شعاری و برای نمایش در رابطه با دکتر کاظمی‌آشتیانی حرف بزنیم؛ زیرا در این صورت تأثیرگذار نخواهد بود. واقعیت این است که باید بتوانیم ویژگی‌های کمتر شناخته شده دکتر کاظمی‌آشتیانی را توسط کسانی که با ایشان مأنوس، همکار و همراه بودند در جامعه منتشر و منعکس کنیم.

باید سعی کرد در روش‌ها کاری کنیم که این تأثیرگذاری بر شنوندگان و مخاطبان ایجاد شود. دکتر کاظمی‌آشتیانی فردی جهادی، مدیر و در عین حال استاد دانشگاه، محقق و پژوهشگر بود؛ اینکه ما بتوانیم عملاً این الگو را ترویج کنیم نباید حرف و عمل ما با هم فاصله قابل توجهی داشته باشد.

الگوهای جهادی که اکنون در مجموعه جهاددانشگاهی هستند و مخلصانه، بی‌ادعا و با تمام وجودشان کار می‌کنند ادامه همان مشی، مرام، منش و شخصیت دکتر کاظمی‌آشتیانی هستند؛ بها دادن، فرصت دادن، حمایت و توجه به آنها می‌تواند یکی از راه‌ها و روش‌های تکثیر شخصیت و منش دکتر کاظمی‌آشتیانی باشد. اگر بخواهیم شعاری با فرهنگ و منش جهادی برخورد کنیم می‌تواند تقابل ایجاد کند اما اگر عمل را مبنا قرار دهیم و به افرادی پرداخته شود که عملاً پایبند به فرهنگ جهاد و منش و شخصیت کاظمی‌آشتیانی هستند آنگاه خواهیم توانست که رفتار و منش ایشان را تکثیر کنیم. اگر اینگونه فکر کنیم که یک سعید کاظمی‌آشتیانی آمد و تمام شد، اشتباه است؛ زیرا ما می‌توانیم در هر مقطع زمانی سعید کاظمی‌آشتیانی‌های متعددی داشته باشیم به شرط اینکه آن پایبندی به فرهنگ جهادی در همه مقاطع وجود داشته باشد.

وقتی که مقام معظم رهبری در رابطه با آقای دکتر کاظمی‌آشتیانی صحبت می‌کردند فرمودند که ایشان ترکیب ایمان، علم و تلاش بود؛ یعنی در واقع پایه اصلی این شخصیت ایمان عمیق به همراه علم و آگاهی و شناخت کامل بود نه اینکه فقط کار مناسکی و تقلیدی انجام دهد. کاظمی‌آشتیانی توانست در همان حوزه تخصصی خود با شناخت و آگاهی کامل فعالیت و به لحاظ علمی رشد کند و با تلاش و روحیه کاملاً جهادی، قدمی را برای کشور و مردم بردارد و گره‌ای را باز کند.

در حقیقت نباید این افراد را دست نیافتنی کنیم.

این هم متأسفانه از آن خطاهایی است که در تبلیغ یا معرفی دکتر کاظمی‌آشتیانی و سایر الگوها و شخصیت‌ها دچار می‌شویم؛ یعنی به گونه‌ای معرفی، تبلیغ و صحبت می‌کنیم که انگار این افراد در یک فاصله قابل توجهی قرار دارند و دست نیافتنی هستند.

دکتر کاظمی‌آشتیانی در همین شرایطی که همه ما زندگی، کار و تجربه می‌کنیم زیست کرده است ولی آن رشد یافتگی و خصوصیات توانست همزمان در ایشان جمع و منجر به سعید کاظمی‌آشتیانی شود. سعید کاظمی‌آشتیانی‌هایی در این ۴۰ سال گذشته چه در دوره انقلاب اسلامی، چه در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از انقلاب در مقاطع زمانی و حوزه‌های کاری مختلف را می‌توانیم به اسم معرفی کنیم و بگوییم که اینها در اندیشه و عمل انسان‌های بزرگی بودند، زیرا شخصی فکر نمی‌کردند، دنبال منافع شخصی خودشان نبودند و همه وجودشان وقف خدمت به انقلاب و مردم و کشور بود و توانستند با اتکا به ایمان، باور، علم، آگاهی‌، دانش و تلاش جهادی خود قله‌های بزرگی را فتح کنند.

اگر دکتر کاظمی‌آشتیانی فوت نکرده بودند امروز چه جایگاهی داشتند؟

افرادی مثل دکتر کاظمی‌آشتیانی‌ افراد خود ساخته‌ و سازنده‌ هستند و این سازندگی جزو ذات شخصیتی آنها است؛ بنابراین در هر جایی که قرار بگیرند تابع شرایط محدود کننده‌ نیستند. مثلاً وقتی که دانشگاه‌ها به دلیل انقلاب فرهنگی تعطیل می‌شود کاظمی‌آشتیانی برای تدریس به مدرسه و آموزش و پرورش و جهادسازندگی می‌رود.

در واقع اینگونه نیست که مانعی در مقابل آنها قرار بگیرد و باعث شود که متوقف شوند بلکه موانع سبب می‌شد تا در جای دیگر با همان رویکرد و تأثیرگذاری، کار مؤثر دیگری را انجام دهند. بنابراین می‌خواهم بگویم که اگر سعید کاظمی‌آشتیانی الان حضور داشت قطعاً باز این حضور یک حضور بسیار سازنده‌ براساس همان روحیه، معرفت، منش، شخصیت بود و طبعاً کشور می‌توانست از سازندگی ایشان همچنان بیشتر بهره‌مند شود کما اینکه الان هم از تأثیرات معنوی حضور ایشان در جهاددانشگاهی و آثار سازنده‌اش همچنان بهره‌مند هستیم.

آیا راه زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی ادامه پیدا کرد و بستر کشور برای حضور کاظمی‌آشتیانی‌های دیگر فراهم است؟

جهاددانشگاهی نهادی بود که در راستای تربیت و پرورش افرادی مثل سعید کاظمی‌آشتیانی ایجاد شد تا کسانی که دغدغه کشور را داشته و دارند بتوانند در بستر جهاددانشگاهی منشأ خدمات گسترده علمی، فرهنگی، و جهادی به جامعه باشند. طبعاً تا زمانی که جهاددانشگاهی با همان اصالت انقلابی، فرهنگی و معنوی وجود داشته باشد، همچنان می‌تواند یک نهاد مولد شخصیت‌های مثل سعید کاظمی‌آشتیانی باشد اما اگر جهاددانشگاهی هم تبدیل به جایی مثل سایر ادارات و ساختارها شود که کار اداری، علمی، فرهنگی و آموزشی معمول را انجام می‌دهند باید نسبت به ادامه و آینده آن تأمل کنیم و البته نگران باشیم.

جهاددانشگاهی در واقع از بدو تأسیس با این رویکرد و شاکله ایجاد شد که محیط و مکانی برای افرادی باشد که دغدغه پیشرفت کشور را دارند. افراد معتقد و متعهدی که می‌خواهند در حیطه‌ها و حوزه‌های علمی و تحقیقاتی و فرهنگی و در جهت رفع عقب ماندگی‌ها و پیشبرد امور کشور کارهایی متفاوت و متمایز انجام دهند.

خوشبختانه در کارنامه جهاددانشگاهی از این دستاوردها بسیار است که پژوهشگاه رویان یکی از آنها است؛ جهاددانشگاهی در کارنامه ۴۰ ساله خود صدها کار فاخر، بزرگ و برجسته در حد پژوهشگاه رویان در حوزه‌های علمی، فناوری، فرهنگی و آموزشی دارد.

اگر جهاددانشگاهی در گذر زمان و با اعمال سلیقه‌های تحمیلی از سوی دولت‌ها و دولتی‌ها محدود نشود و به اداره‌ای مثل سایر ادارات و دستگاه‌های موجود تبدیل نشود و آن فرهنگ انقلابی و جهادی همچنان حرف اول را در این نهاد بزند؛ بدون شک می‌توان به ادامه همین مسیر امیدوار بود.

میراث دکتر سعید کاظمی‌آشتیانی بعد از ۱۸ سال برای ما چیست؟

کاظمی‌آشتیانی یک شخصیت الهام‌بخش و امیدآفرین بود و این مهم‌ترین میراث ایشان است. ایشان از همان ابتدای تشکیل این نهاد در مجموعه جهاددانشگاهی حضور داشت و هنوز بعد از ۱۸ سال از درگذشت کاظمی‌آشتیانی می‌بینیم که این الهام بخشی این شخصیت کم‌نظیر در همکاران و کل جهاددانشگاهی و سایر مراکز و مجموعه‌های علمی و پژوهشی کشور وجود دارد.

این میراث بزرگی است که ما باید قدر آن را بدانیم و بتوانیم بهتر، مؤثرتر و ملموس‌تر آن را معرفی کنیم. این شخصیت‌ها می‌توانند علیرغم اینکه حضور فیزیکی ندارند همچنان زنده و تأثیرگذار باشند و باعث رشد، پویایی و پیشرفت علمی و فرهنگی کشور شوند.

سخن پایانی.

یک وجه پررنگ کاظمی‌آشتیانی، وجه فرهنگی و اعتقادی و انقلابی ایشان بود و ما باید در جهاددانشگاهی همچنان به این اصالت فرهنگی و اعتقادی و انقلابی و در مسیر درست آن پایبند باشیم. اگر به دنبال یک جهاددانشگاهی جامع، متوازن، پایدار و پیشرو هستیم این اصالت دادن به حوزه اعتقادی و فرهنگی و پایبندی به فرهنگ جهادی بسیار اهمیت دارد.

جهادگر واقعی کسی است که به اعتقادات، فرهنگ، انقلاب، معنویات و آرمان‌ها پایبند باشد. این موارد می‌تواند چراغ راه و تعیین کننده مسیر و جهت ما و تضمین کننده موفقیت‌ها باشد. اگر این بخش تضعیف شود هر چقدر که بخواهیم در حوزه‌های علمی جلو برویم خیلی پیشروی نخواهیم کرد زیرا رمز پویایی، الهام بخشی، ماندگاری و موفقیت سعید کاظمی‌آشتیانی این بود که پایه فرهنگی و اعتقادی او بسیار مستحکم و قوی بود؛ ما نیز باید به این مسئله فراتر از آنچه که امروز شاهد آن هستیم اهمیت بدهیم و براساس آن عمل کنیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا