ضرورت یک حرکت رسانهای جدید
شبکههای خصوصی علیه محدودیت بودجه صدا و سیما
در دنیای امروز، جامعه ایران از لایهها، گروهها و اقشار متنوعی تشکیل شده است که هر یک نیازها، دغدغهها و سلیقههای خاص خود را دارند. صدا و سیما بهعنوان یک نهاد دولتی، با محدودیتهایی نظیر بودجه، ساختارهای بوروکراتیک و حتی ملاحظات سیاسی روبهرو است که مانع از پرداختن جامع و کامل به تمامی این تنوع میشود.
به گزارش خبرگزاری سینا، مهرداد غفارزاده نوشت: با توجه به تحولات، تأسیس شبکههای خصوصی امری ضروری به نظر میرسد و میتواند به تنوع و غنای محتوای رسانهای کشور کمک شایانی کند. با این حال، محدودیتهای قانونی تاکنون مانع از فعالیت رسمی این شبکهها شده است. در چنین شرایطی، ایجاد شبکههای خصوصی میتواند پاسخی مناسب به نیازهای گوناگون جامعه باشد و در عین حال از افزایش نفوذ رسانههای خارجی در فضای فارسیزبان جلوگیری کند.
ترکیه با راهاندازی شبکه فارسیزبان تیآرتی، بهخوبی نشان داده است که چگونه رسانه میتواند به ابزاری قدرتمند برای گسترش نفوذ فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. این شبکه، با هدف جذب بیش از ۱۳۰ میلیون مخاطب فارسیزبان در سراسر جهان، در تلاش است تأثیرگذاری عمیقی بر این مخاطبان داشته باشد و جایگاه ترکیه را در منطقه بازتعریف کند. آمار بالای بازدیدها و دنبالکنندگان دیجیتال این شبکه، زنگ خطری جدی برای رسانههای داخلی ایران است که همچنان با مشکلات ساختاری، مالی و مدیریتی دستوپنجه نرم میکنند.
رسانههای دولتی ایران، بهرغم نقش مهمی که ایفا کردهاند، بهتنهایی نمیتوانند پاسخگوی نیازهای متنوع جامعهای با طیف وسیعی از سلایق، فرهنگها و دغدغهها باشند. راهاندازی شبکههای خصوصی، علاوه بر رفع این خلأ، میتواند به ایجاد رقابتی سالم میان رسانههای دولتی و خصوصی منجر شود. این رقابت کیفیت تولیدات رسانهای را ارتقا میدهد و جایگاه رسانههای داخلی را در برابر رقبای خارجی تقویت میکند.
در کنار چالشهای موجود، ورود فناوریهای پیشرفتهای مانند استارلینک نیز تهدیدی جدی برای فضای رسانهای داخلی است. این فناوریها با دور زدن محدودیتهای موجود، محتوای متنوع و آزادانهای را در اختیار مخاطبان قرار میدهند و زمینه را برای نفوذ بیشتر رسانههای خارجی فراهم میکنند. برای مقابله با این روند، ضروری است که مسئولین با بازنگری در سیاستهای رسانهای خود، شرایطی را برای توسعه شبکههای خصوصی فراهم کند.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا هنوز مجوز تأسیس شبکههای تلویزیونی خصوصی در کشور داده نمیشود؟ این پلتفرمها با استفاده از امکانات دیجیتال، تولید محتوای باکیفیت و نوآورانه، و ایجاد فضاهای جذاب برای مخاطب، به سرعت توانستهاند مخاطبان زیادی را جذب کنند و به رقیب جدی صدا و سیمای ایران تبدیل شوند. در حالی که این پلتفرمها با رویکردی نوین و با ارائه برنامههای متنوع و تخصصی، توانستهاند به نیازهای مختلف فرهنگی و اجتماعی پاسخ دهند، هنوز شاهد محدودیتهایی در خصوص تأسیس و فعالیت شبکههای تلویزیونی خصوصی هستیم.
این شرایط نشان میدهد که زمان بازنگری در قوانین و مقررات مربوط به رسانههای دیداری و شبکههای تلویزیونی در ایران فرا رسیده است. با توجه به شتاب تحولات در دنیای ارتباطات و ظهور پدیدههایی نظیر استارلینک، که امکان دسترسی آسان و بدون محدودیت به برنامهها و شبکههای جهانی را فراهم میآورد، نیاز به تغییر در سیاستهای رسانهای کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. اگر صدا و سیما بهعنوان نهاد اصلی رسانهای کشور، پیش از تسلط کامل فناوریهای نوظهور مانند استارلینک بر فضای رسانهای ایران، زمینه تأسیس و فعالیت شبکههای تلویزیونی خصوصی داخلی را فراهم کند، میتواند سهمی از این تحولات را به خود اختصاص دهد و اعتماد و علاقه مردم به رسانههای داخلی نیز تقویت خواهد شد. این رویکرد میتواند خطرات ناشی از نفوذ بیحد و حصر رسانههای خارجی را کاهش دهد.
در دنیای امروز، جامعه ایران از لایهها، گروهها و اقشار متنوعی تشکیل شده است که هر یک نیازها، دغدغهها و سلیقههای خاص خود را دارند. صدا و سیما بهعنوان یک نهاد دولتی، با محدودیتهایی نظیر بودجه، ساختارهای بوروکراتیک و حتی ملاحظات سیاسی روبهرو است که مانع از پرداختن جامع و کامل به تمامی این تنوع میشود. شبکههای تلویزیونی خصوصی میتوانند با رویکردهایی تخصصیتر، محتوایی تولید کنند که نیازها و انتظارات گروههای مختلف را بهطور مؤثری پاسخ دهد. این شبکهها میتوانند به موضوعاتی بپردازند که در رسانههای دولتی به دلیل محدودیتهای موجود مغفول ماندهاند و بدین ترتیب تصویری جامعتر و واقعیتر از جامعه ارائه دهند.
از سوی دیگر، تأسیس شبکههای تلویزیونی خصوصی این فرصت را فراهم میکند که صدا و سیما بهجای انحصار کامل بر تمامی جنبههای رسانهای، بر ارتقای کیفیت برنامههای کلیدی و استراتژیک خود متمرکز شود. این رقابت سالم، صدا و سیما را ترغیب خواهد کرد تا با نوآوری و افزایش کیفیت، مخاطبان بیشتری را جذب کند. همچنین، این رقابت موجب پویایی در صنعت تلویزیون و رسانه میشود و میتواند به ایجاد شغلهای جدید، تقویت صنعت تولید محتوا و افزایش تعامل سازنده میان تولیدکنندگان و مخاطبان منجر شود.
در نهایت، بازنگری در قوانین رسانهای و اجازه تأسیس شبکههای تلویزیونی خصوصی پاسخی به تحولات شگرف جهانی خواهد بود و فرصتی است برای ایجاد توازن میان رسانههای داخلی و خارجی و تقویت جایگاه رسانههای ملی در افکار عمومی.
شبکههای خصوصی میتوانند با رویکرد خاص خود به موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و هنری پرداخته و اینگونه خلأهایی که در صدا و سیما وجود دارد را پر کنند. این رقابت به غنای محتوای رسانهای کمک خواهد کردو موجب خواهد شد تا صدا و سیما نیز برای حفظ مخاطبان خود تلاش بیشتری کند و کیفیت محتوای تولیدی خود را بهبود بخشد. این امر میتواند در نهایت به نفع مخاطبان تمام شود و رقابت سالم و مفیدی را در عرصه رسانه ایجاد کند. به علاوه، این شبکهها میتوانند نقش مهمی در ایجاد تنوع رسانهای ایفا کنند و به رشد و شکوفایی صنعت تلویزیونی کمک نمایند.
از سویی دیگر گاهی مردم، بهویژه جوانان، تمایل دارند که حرفها و دیدگاههایی از جنس خودشان را بشنوند؛ حرفهایی که نه از سوی نهادهای رسمی و دولتی، بلکه از مجرایی مستقل و بیطرف بیان شود. این نیاز ریشه در ویژگیهای طبیعی جامعه، بهخصوص در میان نسل جوان، دارد که اغلب به دنبال فضاهایی آزادتر و متنوعتر برای بیان و شنیدن هستند. هنگامی که پیام یا محتوایی از سوی نهادهای حکومتی و رسمی مطرح میشود، ممکن است این تصور شکل بگیرد که این محتوا بهدلیل جایگاه صادرکنندهاش، جهتدار یا محدود به منافع خاصی است. چنین تصوری میتواند مانع از پذیرش و درک کامل آن محتوا شود، حتی اگر آن پیام با نیازها و انتظارات مخاطبان هماهنگ باشد.
در این میان، شبکههای خصوصی میتوانند نقشی مؤثر و حیاتی ایفا کنند. این شبکهها بهعنوان رسانههایی مستقل و تخصصی، توانایی دارند محتوایی ارائه دهند که با زبان و نگاه مخاطبان هماهنگتر باشد. چنین رسانههایی میتوانند فضای بازتری برای نقد، گفتوگو و طرح دیدگاههای متنوع ایجاد کنند و پیامهایی را منتقل کنند که مخاطب بدون پیشداوری آنها را بشنود، درک کند و در صورت نیاز، نقد یا بپذیرد. در واقع، شبکههای خصوصی میتوانند به پلی تبدیل شوند که میان نسل جوان و جامعه با پیامها و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی ارتباط برقرار کند، بدون اینکه این پیامها مستقیماً از سوی دولت یا نهادهای رسمی مطرح شوند.
این استقلال در ارائه پیام، امکان شکلگیری اعتماد میان رسانه و مخاطب را افزایش میدهد. جوانان، که بهطور طبیعی بهدنبال فضایی برای بیان آزادانه افکار و شنیدن دیدگاههای مختلف هستند، از چنین رسانههایی استقبال بیشتری خواهند کرد. از سوی دیگر، شبکههای خصوصی میتوانند با پرداختن به موضوعات و مسائل روز جامعه، بستری برای طرح دغدغههای عمومی فراهم کنند و با ارائه محتوای متنوع و جذاب، به نیازهای مختلف گروههای سنی و اجتماعی پاسخ دهند.
ایجاد چنین شبکههایی همچنین به دولت و نظام کمک میکند تا پیامهای خود را از طریق کانالهای متنوع و غیررسمی به گوش مخاطبان برساند، بدون آنکه محتوای آنها با مقاومت اولیه یا بدبینی مواجه شود. در نهایت، شبکههای تلویزیونی خصوصی میتوانند به توسعه گفتمانهای اجتماعی و فرهنگی کمک کنند و بهعنوان حلقهای واسط میان مردم و مسئولان، نقش سازندهای در تقویت تعامل و همبستگی ملی ایفا کنند.
البته، ورود شبکههای خصوصی به عرصه رسانه باید تحت نظارت سازمان صدا و سیما صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود که محتوای تولیدی از استانداردهای اخلاقی، اجتماعی و قانونی کشور پیروی میکند. در چنین چارچوبی، صدا و سیما میتواند با نظارت بر فعالیت شبکههای خصوصی، ضمن حفظ استانداردهای رسانهای، فضای رقابتی را برای ارتقای کیفیت محتوای تلویزیونی ایجاد کند. بدین ترتیب، صدا و سیما که تاکنون به صورت انحصاری در این عرصه عمل کرده است، مجبور خواهد شد تا در رقابت با شبکههای خصوصی، تلاش بیشتری برای بهبود کیفیت برنامههای خود انجام دهد و از انحصار خود خارج شود.
در دنیای امروز، رسانهها و تلویزیونها در سطح جهانی رقابت میکنند. شبکههای خصوصی در بسیاری از کشورهای جهان نقش اساسی در فضای رسانهای دارند و این امر به طور قابل توجهی به ارتقای فرهنگ و توسعه صنعت تلویزیون کمک کرده است. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورهای اروپایی شبکههای خصوصی با تولید برنامههای ویژه و خلاقانه، به سطح بالایی از استانداردها دست یافتهاند. در ایران نیز لازم است که رسانهها با استانداردهای جهانی هماهنگ شوند تا توانایی رقابت در سطح بینالمللی را داشته باشند.
ایجاد شبکههای تلویزیونی خصوصی میتواند مزایای اقتصادی قابل توجهی داشته باشد. این شبکهها میتوانند فرصتهای شغلی جدیدی در حوزههای مختلف مانند تولید محتوا، کارگردانی، فیلمنامهنویسی، گرافیک، صداگذاری و غیره ایجاد کنند. همچنین، با تولید محتوای بومی و انحصاری، میتوانند بازارهای جدیدی را برای تبلیغات ایجاد کنند که در نهایت به توسعه صنعت رسانه و رونق اقتصادی منجر خواهد شد.
تولید محتوای تلویزیونی در ایران به سرعت در حال توسعه است. ایران با داشتن فرهنگ غنی و هنرمندان برجسته، پتانسیلهای فراوانی برای تولید محتوای متنوع و با کیفیت دارد. ایجاد شبکههای خصوصی میتواند به شکوفایی این پتانسیلها کمک کرده و زمینهساز تولید آثار باکیفیتتر و جذابتر برای مخاطبان داخلی و خارجی شود.
منبع: خبرآنلاین