تراپیوستگی بستری برای روایتهای تازه از موزهها

روزی که به شکلی نمادین موزهها در اولویت قرار میگیرند و رسانهها و موزهها در سطوح بینالمللی و نیز محلی بیشازپیش به نمایش جنبههای مختلف موزهها تأکید میکنند.
هر سال شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) برای این روز شعاری میسازد که جهتگیری موزهها را در سال پیش رو و یا به عبارتی یکی از مهمترین وجوهی که باید بر آن تأکید و تمرکز بیشتری انجام بگیرد را نمایش میدهد. در سال ۲۰۱۸ شعار روز جهانی موزهها چنین ترجمه شده است:« موزههای تراپیوسته ، رویکردهای نو ، مردمان نو»
تراپیوستگی (Hyperconnection)مفهومی است تازه که موزهها را هم در خود جای داده است. مفهومی که برخاسته از عصر ارتباطات اینترنتی است. شاید بخواهید بدانید این مفهوم تراپیوستگی چیست که موزهها را هم در خود جایداده . این مفهوم چندان قدیمی نیست . دو دانشمند جامعهشناس کانادایی ( آنابل کوآن هاس و بری وِلمن) این واژه و مفهوم پسِ آن را اختراع کردند تا سطح تازهای از ارتباطاتِ انسان-ماشین و انسان-انسان را در آن تعریف کنند. دراینارتباط گسترده همه انواع راههای ارتباطی دنیای مدرن بازتعریف میشوند. ارتباطات سادهای همچون ایمیل ، وبسایت ، رمزینههای تصویری و … تا همه انواع ارتباطات کلاسیک بین دو نفر. اما فقط این ارتباطات جدا از هم نیستند که مفهوم تراپیوسته بودن را ایجاد میکند. بلکه قرار گرفتن مجموعهای متنوع و متکثر از این ارتباطات در کنار هم و تشکیل یک شبکه گسترده و بههمپیوسته است که مفهوم «تراپیوستگی» را ایجاد کرده و به آن هویت میدهد. به عبارتی وقتی از تراپیوستگی صحبت به میان میآید ، منظورمان یک شبکه پیچیده و کارآمد از ارتباطات مدرن و کلاسیک است که در کنار هم و باهم به انتقال دادهها پرداختهاند. ایجاد چنین شبکه گسترده و تکاملیافتهای از ارتباطات باعث ایجاد مفهومی تازه از دادهها هم میشود. یعنی در دوره «تراپیوستگی» دادهها هم ساختاری چند لایه و چند وجهی پیدا میکنند . در این فضا ، دادهها شکلی فضایی به خود گرفته و نه تنها یک شبکه مسطح ، بلکه شکلی سه بعدی و از آن مهمتر و پیچیدهتر شکلی هولوگرافیک به خود میگیرند. منظور از هولوگرافیک بودن دادهها این است که دادهها ساختار واقعگرایانه به خود میگیرند و چیزی افزون بر دادههای نخستین را روی خود سوار میکنند و ارزشی بالاتر از اطلاعات اولیه تولیدشده را در خود جای میدهند.
بر اساس چنین ساختاری است که ارزشهای تازه تولید و مصرف اطلاعات رخ نشان میدهند. مثلاً در دنیای اطلاعات تراپیوسته ، فاصله بین تولیدکننده و مصرفکننده اطلاعات به حداقل میرسد و منظور از فاصله ، همه انواع فواصل ، یعنی فواصل زمانی و مکانی و مفهومی است.
بر این اساس ، وقتی دنیای اطلاعات به سطح تراپیوستگی میرسد ، یکی اتفاق مهمتر هم رخ میدهد : تولید نسلی تازه از «مردم» . مردمی که مصرف یا تولیدکننده اطلاعات در دوران تراپیوستگی هستند ، چیزی جدا از این شبکه پیچیده نیستند. به عبارتی مردم خودشان بخشی از این شبکه هستند. درست همچون ماشینهایی(کامپیوترها) که آنها هم بخشی از این شبکه تکاملیافته هستند. در این حالت است که مردم تازهای متولد میشوند و این مردمِ تازه ،همه ساختارهای مدنی را به فراخور روزگار تازهشان تغییر میدهند.
یکی از مهمترین ساختارهای فرهنگی، اجتماعی که از این دنیای تراپیوستگی متأثر شده است ، موزهها هستند. موزههایی که در این ساختار با نام عمومی «موزههای تراپیوسته» نامیده میشوند و در شعار ایکوم به آنها اشاره شده است.
موزههای ترا پیوسته علاوه بر اینکه منشأ دادههای موزهای کلاسیک هستند(همچون گذشته) بهعنوان ساختارهایی شامل مواد اولیه برای روایتهای تازه موزهای هم شناخته میشوند. به عبارت صحیحتر ، در این فضا و دوران جدید، مردم تازهای که مجهز به ابزارهای مدرن و نوآمده هستند ، امکان تولید روایتهای تازه از موزهها را دارند. آنها از یک موزه بازدید میکنند ولی روایت شخصی خود را میسازند و آن را منتشر میکنند و در نهایت معنی تازه یا روایتی جدید از موزه را میسازند و آن را منتشر میکنند . با این اتفاق انگار که دیوار موزهها برچیده شده و موزهها از هر سو گسترده و تکثیر میشود. در دوران تراپیوستگی موزهها روایتهایی چندوجهی پیدا میکنند و با مفهومی عمومی و رایج دموکراسی همگام میشوند. آنها علاوه بر آنکه قصههای خود را روایت میکنند ، فضایی برای روایتگری بازدیدکنندههای خود میشوند و هزاران روایت تازه از خود را باز تولید میکنند. در این فضا ، نقش اصلی و حیاتی را مردم بر عهد دارند. مردمی که فعالانه در موزهها گردش میکنند و باز تعاریف جدید از یک موزه را هدایت کرده و شکل میدهند.
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
اما تمام وظیفه بازتعریف موزهها تراپیوسته بر عهده بازدیدکنندگان نیست. کما اینکه اگر چنین بود هر موزهای را میشد به صفت «تراپیوستگی» مزین کرد. موزهها برای اینکه تراپیوسته نامیده شوند بایستی دچار تغییراتی ریز یا درشت شوند. تغییراتی که تضمینکننده عملگرا بودن موزه برای این دنیای تازه متولدشده باشد. تغییرات موزههای تراپیوسته در سطوح طراحی ، چیدمان ، مفهوم و مدیریت قابلبررسی است و هر موزهای که بخواهد در این دنیای تازه خلقشده گام بردارد لازم است درجاتی از تغییر را در همه سطوح فوق موردبررسی و اجرا قرار دهد.
موزههای تراپیوسته در مسیر شکلگیری و گسترش هستند ، مفهومی که بر مبنای دموکراسی در عرصه اطلاعات و نقشآفرینی فعال در این حوزه بازتعریف شدهاند و الزامات و نیازهای خود را دارند. آزادی ارتباطات ، نقشآفرینی در تولید و نشر اطلاعات مبتنی بر «وب ۲.۰» و کدگذاریهای مدرن و تازه در کنار آموزش مردمانی نوظهور که با دنیای ارتباطات دیجیتالی و بر بستر اینترنت(اینترنتی که اکنون با پسوند کلاسیک شناخته میشود بهعلاوه اینترنت اشیاء ) نهتنها غریبه نیستند بلکه با آن زندگی میکنند بخشهای مهم چنین موزههای مدرن و نوظهوری هستند .
محمد رضا نوروزی-طراح موزه و مرکز علم
No tags for this post.