احیاء عروسکهای بومی ایران/3
دوتوک؛ عروسک کوچک بلوچی و روایت بزرگ زنانگی

در سرزمین بادهای ۱۲۰ روزه، جایی میان کویر و دریا، زنان بلوچ با تکهپارچههایی ساده، جهانی از تخیل و زندگی میآفرینند. «دوتوک»، عروسک دستساز بلوچها، تنها اسباببازی کودکان نیست؛ او حامل حافظه جمعی یک قوم است، سندی از هویت زنانه و البته پلی میان فرهنگ و اقتصاد.
به گزارش خبرگزاری سینا، انتشار کتاب «دوتوک، عروسک کوچک بلوچی» از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فرصتی دوباره است برای بازخوانی این میراث گمشده و اندیشیدن به اینکه چگونه میتوان با نخ و سوزن، فرهنگی را زنده نگه داشت و برای زنان شرایطی بهتر به لحاظ اقتصادی رقم زد؟
کتاب «دوتوک، عروسک کوچک بلوچی» نوشته زهره پریرخ، اینگونه آغاز میشود: «نمیدانم اول بار چه کسی یک دوتوک، یک عروسک کوچک ساخت؛ شاید مادری برای آرام کردن دختر کوچکش آن را درست کرد یا شاید آن را درست کرد تا هنگام کوچ، دخترکش روی بار شتر آرام بگیرد. او شتابان تکهچوب صافی پیدا کرد. دکمهای روی تکهچوب گذاشت و با نخهایی که از سوراخهای دکمه رد میکرد، صورت و چشمهای عروسک را شکل داد و دکمه را هم به چوب وصل کرد. آنوقت سربندی همانند سربند خودش بر سر دکمه بست و لباس بلندی مثل لباس خودش تنش کرد و گفت: بیا این دوتوک، این عروسک کوچک را به تو میسپارم…»
بیشتر بخوانید:
عروسکهایی که قصه زندگی را روایت میکنند/آنان حافظان میراث هستند
روایت یک میراث خانوادگی/ اصالت از بازار مهمتر است
دوتوک، عروسک سادهای که از پارچه و نخ و تکه چوب و هر چیز دورریختنی ساخته میشود و سرشار از معناست. برای دخترکان بلوچ، دوتوک تنها وسیلهای برای سرگرمی نیست بلکه همبازی، محرم راز و تمرینی برای ورود آنهاست به جهان زنانگی. مادران و مادربزرگها با دوختن این عروسکها به دختران میآموزند چگونه زندگی خانوادگی را بازسازی کنند؟ چگونه مادر یا خواهر بهتری باشند و در دل کمبودها، خلاقیت بیافرینند.
کتاب «دوتوک، عروسک کوچک بلوچی»
زنان و نقش مهمشان در تداوم سنتها
انتشار کتاب «دوتوک، عروسک کوچک بلوچی» به قلم زهره پریرخ با پژوهش افسانه احسانی و سپیده شهبازی و تصویرگری هاله قربانی، اقدامی است در راستای معرفی این عروسک به نسل امروز. این کتاب بخشی از مجموعه «عروسکهای بومی ایران» است که کانون پرورش فکری با هدف ثبت و احیای عروسکهای سنتی منتشر کرده. زبان ساده و روایت کودکانه کتاب، همراه با تصویرهای خیالانگیز، کودکان را نهفقط با یک اسباببازی، که با بخشی از میراث فرهنگی کشورشان آشنا میکند آن هم در جهانی که بازار عروسک با باربی و لبوبو و شخصیتهای کارتونی پر شده است.
بنابراین شناخت و احیای دوتوک یعنی بازگرداندن تکهای از تاریخ فرهنگی این سرزمین که در معرض فراموشی است. درست همانگونه که لالاییها و قصههای شبانه بخشی از میراث ناملموساند، عروسکهای بومی هم، آیینهای از زندگی و ذهنیت یک جامعهاند که باید حفظ و به نسلهای بعد منتقل شوند.
دوتوک به دست زنان بلوچ ساخته میشود و شکل میگیرد. دستانی که همزمان نان میپزند، لباس میدوزند و آداب و رسوم خود را حفظ میکنند. این عروسکها روایتگر زنانه بودن فرهنگ محلیاند؛ هر دوتوک نهتنها یک اسباببازی که سندی از نقش زنان در تداوم سنتهاست.

عروسکهایی که میتوانند جهانی شوند
در سالهای اخیر، کارگاههایی در بلوچستان و دیگر نقاط کشور شکل گرفته که به تولید دوباره عروسکهای بومی پرداختهاند. حرکتهای اینچنین نشان میدهد احیای یک سنت چگونه میتواند هم به حفظ فرهنگ و آداب و رسوم یک منطقه کمک کند هم در ایجاد اشتغال و کارآفرینی برای مردم نقش داشته باشد. امروز، زنان بلوچ با ساخت دوتوک میتوانند درآمدی پایدار، ولو اندک به دست آورند و روزگار بگذرانند.
امروز در بسیاری از کشورها، عروسکهای بومی به میراث فرهنگی و حتی نشان ملی آن کشور تبدیل شدهاند. در ژاپن «کُکِشی»، در مکزیک «ماریا» و در روسیه «ماتریوشکا» فقط یک عروسک نیستند، بلکه نمادهای فرهنگی شناختهشده در سطح جهان هستند. پس دوتوک و دیگر عروسکهای بومی هم میتوانند چنین جایگاهی پیدا کنند؛ کافی است روایت هرکدام، به درستی و به زیبایی گفته شود و زنان، امکان ارائه آن را داشته باشند.
تصور کنید یک دختر بلوچ در روستایی دورافتاده، عروسکی در دست دارد که مادرش آن را با تکهپارچههای دورریختنی درست کرده؛ امروز همان عروسک، همراه با یک داستان کودکانه به دست دخترک دیگری در تهران، تبریز یا شیراز رسیده. این رفت و آمدها، تنها جابهجایی یک عروسک نیست؛ انتقال فرهنگ، اقتصاد و هویت است. دوتوک به ما یادآوری میکند که کوچکترین و بیارزشترین چیزها هم میتوانند بزرگترین معناها را منتقل کنند. او به ما میآموزد که گاهی با نخ و سوزن میتوان جهانی را ترمیم کرد؛ جهانی که زن، فرهنگ و آینده در تار و پود آن درهم تنیدهاند.