کاش همه می‌توانستند زیبایی‌های ریاضیات را درک کنند!

آلن فریز (Alan Frieze) دارای 351 مقاله در شاخه های مختلف ریاضیات از جمله گراف های تصادفی، الگوریتم ها، الگوریتم های تصادفی، نظریه رمزی (Ramsey theory)، شبکه های پیچیده است. جایزه فولکرسون (Fulkerson) در سال 1991 و کمک مالی پژوهانه گوگنهایم بخشی از افتخارات این ریاضیدان انگلیسی است. تازه ترین کتاب وی تحت عنوان Introduction to Random Graphs اوایل سال 2016 به بازار عرضه شد.

سایت anthonybonato با این ریاضیدان برجسته گفتگو کرده است:

از چه زمانی به ریاضیات علاقه‌مند شدید؟

از دوره ابتدایی؛ ریاضیات همیشه درس مورد علاقه من بود.

آیا فرد خاصی بر تصمیم شما در انتخاب این رشته تأثیرگذار بود؟

در دوره دبیرستان، زمانی که حدود 16 سال سن داشتم، معلمی به مدرسه ما آمد که مرا به خواندن رشته ریاضی تشویق کرد. وی کتابی تحت عنوان ریاضیات چیست (What is Mathematics?) را در اختیارم قرار داد که مسیر تحصیلام در دانشگاه را مشخص کرد.

از دوران تحصیل در دانشگاه بگوئید.

تحصیلاتم را در دانشگاه آکسفورد شروع کردم، اما مطمئن نبودم که می توانم شغلی در دانشگاه داشته باشم و فرضم این بود که پس از تحصیل، باید در جستجوی "شغل مناسبی" باشم. پس از اتمام تحصیل، فکر نمی کردم که بتوانم فرصتهای شغلی خوبی پیدا کنم، بنابراین دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه دیگری آغاز کردم.

یکسال در دانشگاه ساسکس مشغول تحصیل بودم و همزمان در بخش تحقیق در عملیات راه آهن بریتانیا مشغول بکار شدم، اما پس از یکسال این کار را رها کردم. پس از آن به یک شرکت کامپیوتری رفتم و در مدت 18 ماه حضور در این شرکت، چیزهای زیادی در مورد برنامهنویسی آموختم و البته فهمیدم که نمیخواهم تمام زندگیام را صرف نوشتن کدهای کامپیوتری کنم. تصمیم گرفتم که وارد حوزه پژوهش شوم؛ وارد موسسه پلی تکنیک شمال لندن (PNL) شده و تدریس را در آنجا آغاز کردم.

پس از آن، در سالهای 1972 تا 1987 در کالج کوئین مری مشغول تدریس بوده و بصورت پاره وقت، در دوره دکتری رشته تحقیق در عملیات (operations research) تحصیل می کردم.

چطور از دانشگاه کارنگی ملون سر درآورید؟

وضعیت سیاسی آن زمان انگلستان برای دانشگاهها بسیار بد بود و بودجه هر روز کمتر می شد؛ بنابراین تصمیم گرفتم کالج کوئین مری را ترک کنم. دپارتمان ریاضی دانشگاه کارنگی ملون بدنبال فردی برای تدریس در رشته تحقیق در عملیات و ریاضیات گسسته بود که درخواست من پذیرفته شد و از آن زمان در این دانشگاه هستم.

سازه‌های تصادفی و الگوریتم‌ها، محور اصلی تحقیقات شما هستند؛ چرا بر روی این موضوعات متمرکز شدید؟

پیشزمینه کاری و تحصیلی من، رشته تحقیق در عملیات (شاخهای میان رشتهای از ریاضیات) بود. تلاش میکردم الگوریتمهایی تهیه کنم که از کارآیی سریعتری برخوردار باشند، اما تجهیزات خوب نبودند و با بروزرسانی سیستمها، وضعیت بدتر شدند؛ بنابراین تصمیم گرفتم این کار را متوقف کنم.

در سال 1979 کنفرانسی در لیوپول برگزار شد و سخنرانی کولین مک دیارمید درخصوص گرافهای تصادفی، برای من الهامبخش شد. صحبتهای وی بقدری مثبت بود که مطالعه در این خصوص را آغاز کردم و تاکنون در این حوزه مشغول فعالیت هستم.

چرا تصادفی بودن تا این اندازه در مدلسازی طبیعت و شبکه ها اهمیت دارد؟

سوال سختی است. اگر یک فرآیند نتایج متفاوتی تولید کند، اما نتوانید دقیقا شرح دهید که فرآیند چطور کار می کند، می توانید این مسأله را از طریق تصادف توضیح دهید. هنوز به درستی مشخص نیست که چرا نظریه احتمال، مدل خوبی برای فرآیندهای واقعی دنیای واقعی است.

آیا ریاضیات یک هنر است یا علم؟

فکر نمیکنم این سوال چندان مفید باشد و اساسا، زدن برچسب "هنر یا علم" بر روی ریاضیات بی فایده است؛ اگرچه جنبه علمی ریاضی بسیار مهمتر از جنبه هنری آن است.

چه توصیه‌ای به جوانان علاقه‌مند به تحصیل در رشته ریاضی دارید؟

همیشه مجذوب ریاضیات بوده‌ام و حیف است که اکثر مردم از درک زیبایی‌های ریاضیات محروم هستند. هرکس که توانایی دارد، باید بیشتر از این علم بهرهمند شده و یاد بگیرد. فرصتهای شغلی زیادی برای یک فارغالتحصیل ریاضی وجود دارد و می تواند در مشاغلی مانند امور مالی، تحقیق در عملیات، تدریس و پژوهش در دانشگاه مشغول بکار شود.

 

منبع: anthonybonato

ترجمه: معصومه سوهانی

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا