چالش های حضور در دنياي فناوري زيستي
زيست فناوري يكي از واژههاي پر سرو صداي دنياي امروزي است. چرا كه در قرن حاضر، رويكرد جديد به علوم زيستي، به عنوان بخش مهمي از سرمايههاي ملي و مفهومي كارآمد از توسعه پايدار، به دغدغه بشر تبديل شده است. در اين ميان آنچه امروزه كشوري را توسعه يافته يا عقبمانده معرفي ميكند، ميزان بهرهگيري از فناوري در ابعاد مختلف توسعه، بخصوص توسعه تكنولوژي است. در واقع توسعه در شرايط فعلي جهان، بدون دستيابي به فناوري پيشرفته امكانپذير نيست و درنتيجه تفاوتي كه امروز بين جهان در حال توسعه و جهان توسعهيافته وجود دارد، بر اساس سرمايه، حجم تجارت، منابع طبيعي و حتي تجهيزات صنعتي نيست، بلكه معيار اصلي تفاوت بين دنياي پيشرفته صنعتي و جهان غيرصنعتي، فناوري و بهويژه فناوري پيشرفته است. چه بسا كشورهايي بدون بهرهمندي از منابع غني و سرمايههاي كلان، تنها با رشد تكنولوژي خود توانستهاند به قدرت اقتصادي در دنيا مبدل شوند. بنابراين فناوري پيشرفته، جايگاه ويژهاي دارد و ما بايد در كنار توسعه انساني، توسعه فرهنگي، توسعه اقتصادي و توسعه علمي، به اين مهم توجه داشته باشيم.
به دليل اهميت اين موضوع، سند ملي زيست فناوري (بيوتكنولوژي) جمهوري اسلامي ايران، به تصويب هيات دولت رسيده است. براي اين سند كه از سوي كميته ملي زيست فناوري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري ارائه شده، عنوان راهبرد ايران سبز انتخاب شده است، چراكه سبز بودن، به معناي حيات، شادابي و سلامت است و كارشناسان اميدوارند با عمل به راهبردهاي اين سند ملي، كشوري با توسعه پايدار داشته باشيم.
گستردگي و تنوع كاربردهاي بيوتكنولوژي، تعريف و توصيف آنرا كمي مشكل و متنوع ساخته است. برخي آن را مترادف ميكروبيولوژي صنعتي و استفاده از ميكروارگانيسمها ميدانند و برخي آن را معادل مهندسي ژنتيك تعريف ميكنند. در اين ميان هر چند كه با گذشت زمان دانشمندان به مفاهيم مشتركي در مورد تعريف بيوتكنولوژي نزديك شدهاند، اما هر متخصص و دانشمندي تعريف جداگانهاي از بيوتكنولوژي ارائه ميدهد كه البته علت اين حقيقت را بايد در ماهيت بيوتكنولوژي يافت.
به اين ترتيب از آنجا كه كاربردهاي بيوتكنولوژي در تمامي شئونات زندگي بشر نقش آفرين شده است ميتوان حدس زد در آينده نزديك كنار اكثر نامهاي رايج علوم و فنون يك كلمه بيو يا بيوتك هم اضافه شود وبيشك گستره نفوذ اين صنعت فراگير و جايگاه و نقش آن در سرنوشت انسانها بيشتر خواهد شد. بنابراين بيوتكنولوژي علاوه بر اينكه ميتواند ابزار مناسب و قدرتمندي براي دستيابي به توسعه پايدار به شمار آيد، ابزار و اهرم قدرتمندي براي تسلط هرچه بيشتر كشورهاي مجهز به اين صنعت بر ساير كشورها نيز محسوب ميشود. بيوتكنولوژي بدون هيچ ترديدي نقش اساسي در توسعه اقتصادي كشورهاي جهان ايفا كرده است، از اين رو هرگونه ضعف، تبعات وخيمي را براي كشور به دنبال خواهد داشت.
حركت در مسير رشد
در قرن گذشته، بشر تلاشهاي زيادي را براي فهم پيچيدگيهاي بيولوژيكي طبيعت به كار گرفت. اين تلاشها با تخمير سنتي غذاها تا بهرهبرداري تجاري از انواع مختلف سلولهاي زنده شروع شد. البته مهمترين پيشرفت در اواسط سال 1940 با كشف پنيسيلين اتفاق افتاد و اين مساله با انقلاب سبز در اواسط دهه1950 توسعه يافت؛ بهطوريكه امروز شاهد پيشرفت سريع در فهم پايههاي ژنتيكي سلولهاي زنده هستيم و پيشرفتهاي اخير در بيوتكنولوژي، منجر به توسعه فرآيندها و محصولاتي شده است كه در ارتقاي سلامت انسان، حيوان، غذا و كشاورزي مفيد بودهاند.
ولي هيچكدام از پيشرفتهاي مذكور نتوانستهاند موجبات رشد و توسعه را در كشورهاي جهان سوم فراهم كنند. چرا كه توانمنديهاي اين ملتها در اين زمينهها ناديده گرفته شدهاند. كشورهاي جهان سوم، نه تنها در توليد و عرضه بيش از 50 ميليارد دلار محصولات بيوتكنولوژي در جهان، سهم قابل ذكري ندارند، بلكه حتي در زمينه كاربرد اين محصولات در جهت رفع مشكلات و ارتقاي سطح زندگي جامعه خود نيز فاصله زيادي با كشورهاي پيشرفته دارند.
البته ايران در بين كشورهاي در حال توسعه، موقعيت استثنايي دارد. كشور ما از لحاظ منابع انساني موقعيت خوبي دارد. جوانان ايران از پتانسيل هوشي بالايي برخوردارند. ضمن آنكه آمار نشان ميدهد كه تعداد دانشمندان، محققان و مخترعان ايراني، به عنوان عضوي از جامعه جهاني، سال به سال افزايش پيدا ميكنند.
در اين ميان افقهاي گسترده جديد كه بيوتكنولوژي و تكنولوژيهاي وابسته و كاربردهاي آن باز كرده است، ميتواند نقش بسيار مهمي در توسعه علمي، اقتصادي و اجتماعي كشور ما داشته باشد. ايران، بيوتكنولوژي نوين را با فاصله زماني اندكي از كشورهاي پيشرفته شروع نموده است و داراي سابقه چندين ده ساله در بيوتكنولوژي سنتي است ودر واقع اين ويژگيها، كشور ما را از ساير كشورهاي در حال توسعه مجزا ميكند. تاكنون دستاوردهاي خوبي در زمينههاي بيوتكنولوژي كشاورزي و پزشكي بهدست آمده است. در زمينههاي پزشكي مواردي مانند كيت تشخيص ايدز، كيت تشخيص سل، گروههاي خوني، پروتئينهاي نوتركيب درماني مانند GM- CSF ، اينترفرونها، هورمونرشد و برخي موارد ديگر يا در سطح صنعتي و يا حداقل در سطح آزمايشگاهي توليد شدهاند. هماكنون تعداد شركتهايي كه در كشور در زمينه بيوتكنولوژي فعاليت ميكنند به سرعت رو به افزايش است و از لحاظ نيروي انساني متخصص وضع نسبتا خوبي داريم، لذا با توجه به پتانسيلهاي موجود در كشور، با اندك عنايت مسوولان امر به اين مقوله، ميتوان فاصله ايجاد شده بين خود و كشورهاي پيشرفته را در مدت زمان مناسبي از بين برده و در زمره توليدكنندگان محصولات نو تركيب درآييم. از اين طريق ميتوانيم هم نيازهاي مردم خود را برآورده نماييم و هم اينكه قسمتي از سهم بازار محصولات بيوتكنولوژي را در اختيار گيريم.
ابزاري براي رسيدن به توسعه پايدار
هر چند توجه به بيوتكنولوژي در ايران، تنها با چندين سال تاخير نسبت به بسياري از كشورهاي جهان، در اواسط دهه 80 ميلادي (60 هجري) آغازشده است، ولي اگر امكانات و منابع تخصيصيافته به بيوتكنولوژي كشور را بررسي كرده و منصفانه قضاوت نماييم، سرآغاز توجه نسبتا جدي به مقوله بيوتكنوژي نوين در ايران طي 5 سال اخير بوده است.
در دهههاي اخير كه بسياري از كشورهاي جهان، مرحله ايجاد ساختار و انجام پژوهشهاي بيوتكنولوژي را پشت سر گذاشته و به مقوله گسترش توليدات صنعتي و تجاريسازي فرآوردههاي بيوتكنولوژي پرداختهاند، در ايران همچنان در شروع بحث ايجاد ساختار و پژوهشهاي بنيادي اين فناوري هستيم.
عنايت به دستاوردها و توانمنديهاي ويژه بيوتكنولوژي، بايد در كشور ما نيز همچون ساير كشورها، توسعه بيوتكنولوژي گامي مهم در جهت رسيدن به استقلال و خودكفايي اقتصادي، به خصوص در بخش كشاورزي و تامين احتياجات جمعيت رو به رشددر نظر گرفته شود . اگر چه ايران طي چند سال اخير توانسته است گامهاي بلندي براي كسب دانش فني، تهيه تجهيزات مورد نياز اين فناوري وكاهش فاصله با جهان بردارد؛ اما با توجه به سرعت بسيار بالاي پيشرفت اين علم، اين سرمايهگذاريها كافي نبوده است.
به اين ترتيب و با توجه به اينكه بيوتكنولوژي به عنوان فناوري كليدي قرن 21 شناخته ميشود و با سرعت فراوان در حال رشد است، تصميمسازان، سياستگذاران و همچنين مديران مرتبط با بيوتكنولوژي كشور نقش حساسي را بر عهده دارند و بايد فعالانه و همگام در جهتدهي صحيح منابع مالي و انساني به سمت توليد حركت كنند.
به اعتقاد مسوولان كاربرد وسيع بيوتكنولوژي در بخشهاي مختلف نشانگر گستره وسيع اين علم ميباشد بهطوريكهدورماندن از دستاوردها و توانمنديهاي اين فناوري را ميتوان معادل از دست رفتن استقلال ملي و وابستگي گسترده به ساير كشورها و عدم توسعه يافتگي دانست. اگر چه تا چندين سال قبل شدت عقبماندگي ما در اين رشته با جهان پيشرفته، مشابه عقبماندگي ما در زمينههايي مانند الكترونيك نبوده است، اما بايد هر چه سريعتر با برنامهريزي و سرعت مناسب، اين فناوري را توسعه دهيم، در غير اينصورت با توجه به اقتصاد تك محصولي وابسته به نفت در آينده دچار چالشهاي عظيمي خواهيم شد كه لطمات جبرانناپذيري را براي كشور به دنبال خواهد داشت. به علاوه بيوتكنولوژي ميتواند محافظ محيطزيست در جهت توسعهاي پايدار باشد، با اين وجود ارزيابي زيستمحيطي بر پايه عملكرد بيوتكنولوژي در جهت تكامل توسعه امري انكارناپذير است و لازم است اقداماتي در زمينه ارزيابي بيوتكنولوژي محيط زيست كه از اصول اوليه توسعه پايدار است، صورت گيرد.
گزارش از بهاره صفوی