پیوند مسجد و صنایع دستی؛ داستان چیست؟
شاید هیچ هنری به اندازه صنایع دستی به دین و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نزدیک نباشد. سرتاسر مکانهای مذهبی را که نظاره کنید، از همان سادهترین بناها تا مسجدی مانند شیخ لطفالله پر است از هنر دست هنرمندان ایرانی. اما فارغ از بنا، شاید پُربیراه نباشد اگر بگوییم بقاع متبرکه میتوانند محلی مناسب برای عرضه صنایعدستی هم تلقی شوند.
سیدعزتالله ضرغامی، وزیری که چند سالی است، متولی اصلی صنایع دستی در کشور شناخته میشود، با این نگاه موافق است و به تازگی آن را یادآور شده است.
او میگوید: «فعالان زیادی در این حوزه داریم که یکی از مشکلات آنها نداشتن محلی برای عرضه است.» و از نظرش «یکی از محلهای خوب برای عرضه صنایعدستی بقاع متبرکه است.»
اما اگر کمی به عقب برگردیم و شاید در همین حوالی و روزها، رد پای عرضه صنایعدستی روستاییان را در امامزادهها هم مشاهده میکنیم. طرح «شمیم خدمت» که چندی قبل در ۵۰۰ امامزاده و بقعه کشور اجرایی شد نمونههایی از همین دست است. ضمن اینکه در بسیاری از مناسبتهای مذهبی بهویژه در ماه محرم از بسیاری از شاخههای صنایعدستی ایران بهره برده میشود.
حالا به کارکردهای مکانی مذهبی مانند مسجد نگاهی بیندازیم؛ بنای مقدس ما مسلمانان علاوه بر برپایی مراسم آیینی، کارکرد فرهنگی ـ اجتماعی دارد. در حقیقت برآیند این دو کارکرد است که زمینهساز اقبال عمومی و استقبال مردم از مساجد میشود؛ استقبالی که در نهایت سرزندگی و شادابی معنوی را به همراه دارد.
پس لازم است در اینجا پرانتزی بزرگ را باز کنیم: همان اندازه که صنایع دستی نیازمند عرضه در مکانی مانند مسجد و سایر اماکن متبرکه است، این بناها هم برای تعامل با مردم و حفظ سرزندگی، نیازمند بهرهگیری از هنر مردمی هستند.
زمانی که مساجد برای انجام طیف متنوعی از فعالیتهای فرهنگی ـ اجتماعی مناسبسازی شوند، در نهایت به ارتقای حضور شهروندان در مکانهای متبرکه میانجامد و مسجد را در بخشی عمده از زندگی محلهای ـ شهری میآورد.