سند الگوی اسلامی ایرانی پيشرفت بربالندگی خانواده است
عضو کمیته مطالعات و پایش سیاست های جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو گروه جامعه شناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: كشورمان در عصر پیشرفتهای پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی و شناختی و نیز تحولات بینشی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بین المللی و در گام دوم انقلاب اسلامی، بايد توانمندیها و ظرفیتهای تمدنی ملي و اسلامي خود را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی برای نیل به تمدن نوین اسلامي ایرانی شکوفا كند و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود به خدمت درآورد.
با اين رويكرد رهبر انقلاب اسلامی در دوم خرداد 1390 بر تدوين سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تاكيد كردند و مرکز الگو را مامور انجام رساندن اين سند كردند. به دنبال اين فرمان، پیش نویس الگوی پیشرفت با مشارکت گسترده متفکران و صاحبنظران حوزه و دانشگاه، بر پایه جهان بینی، اصول، ارزشها و آموزههای اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی، اقلیمی و میراث فرهنگی كشورمان، با روشهای علمی و با استفاده از دانش روز و دستاوردهای بشری طراحی شد.
این پیشنویس در معرض نقد و پیشنهاد متخصصان، سیاستگذاران، قانونگذاران، برنامه ریزان و مجریان کشور قرار گرفت و در پرتو نقدها و پیشنهادها، کمال و ارتقا یافت و نهايي شد.
خانم دکتر شهلا کاظمی پور دانشیار گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران و سرپرست سابق بخش تحقیقات جمعیتی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و معاون(سابق) پژوهشی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور در گفت و گويي تفصيلي با خبرنگار دفتر ارتباطات مركز الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به ارزيابي عملكرد مركز الگوی پیشرفت طي يك دهه گذشته پرداخت و گفت:
*با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوري اسلامي» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم می دانستند چرا در نامگذاري اسم مركز الگوي اسلامی ايراني پيشرفت اسلامي بر ايراني مقدم نوشته شده است. آیا دوگانه ای در این زمينه وجود دارید و اسلام و ايران به عنوان ظرف و مظروف در هر دو نامگذاري ملاك بوده است؟
در خیلی از موارد هنگامی که بحث اسلام و اسلامیت می شود این موضوع به لحاظ ذهنی نسبت به دیگر موارد اولویت پيدا مي كند چرا که موضوع اسلامی بودن امری جهانی است و نگاه در نامگذاري اسم مركز این است که اسلام در محدوده جغرافیایی ايران با رعایت موازین اسلامی موانع، تنگناها و مشکلات جامعه ایران مورد توجه باشد. ممکن است این اسلام در یک کشور دیگری با شرایط متفاوتی روبه رو باشد به همین دليل لازم است هم واژه اسلامی و هم واژه ایرانی در کنار هم مورد توجه باشند.
*آیا سند الگو منطبق بر شرایط ایران، تدوین شده است یا صرفاً اسلامی است و مناسب برای تمامی کشورهای اسلامی است؟
اسلام یک موازین کلی دارد و برای همه کشورها فراگیر است. در صورتی که قرار باشد برنامه پیشرفت برای کشوری تدوین شود موازین برای آن شرایط کشور در نظر گرفته می شود. آنچه در اين خصوص در سند الگو مورد توجه قرار گرفته است با توجه به شرایط ایران نه صرفا موضوع اسلام در ایران بلکه ایران با توجه به مشکلات و ابعاد پیشرفت این کشور مورد نظر است. ما معتقدیم موازین اسلام به عنوان یک چتر می تواند تمام ابعاد مربوط به ایران را در بر بگیرد. جزيیات الگو هم مربوط به مسائل ایران است و تدابیری که ما در این الگو اندیشیده ایم نيز مربوط به ایران است و ترسیم الگو برای یک کشور دیگر نیازمند تدابیر دیگری است.
*نسبت این الگو با تمدن نوین اسلامی چیست؟
راهکارهایی که در این الگو در نظر گرفته شده است به جهان امروز مرتبط است. تمدن نوین اسلامی هم تمدنی است که با واقعیتهای جامعه امروز منطبق است. در حقيقت تمدن نوین اسلامی در کنار توجه به اصل، با یک جهان بینی نوین همراه بوده و با توجه به تحولاتی است که در جوامعي همچون جامعه ما رخ می دهد، این الگو هم بر همین اساس ترسیم شده است.
*در سند الگو چه نسبتي بین ایرانیت و اسلامیت وجود دارد؟
ممکن است در بدنه متخصصین این موضوع مطرح باشد که نسبت بین ایرانیت و اسلامیت در سند الگو چیست ولی آنچه در بدنه اجتماع مطرح است، لزوم چگونگی پیاده سازی تدابیر سند الگوست. این تدابیر بر مبنای دیگاه اسلام و الگوی پیشرفت در ایران تبیین شده است. در واقع هم در اجرا و هم در تدوین سند الگو معیارها و موازین اسلامی در نظر گرفته شده است. موضوع تمدن نوین اسلامی، هم در تدوین و هم در اجرا لحاظ شده است. هر چند كه این مهم در بحثهای مختلف تدوین به عنوان یک آرمان دیده شده است و اجرای بند به بند آن منطبق بر الگوی پیشرفت است.
*«پیشرفت» در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفاهیم بدیل مانند توسعه دارد؟
بحث رشد اقتصادی پیش از بحث توسعه مطرح شد. بر اساس بررسی هایی که انجام گرفت مشخص شد هر کشوری که به رشد اقتصادی دست پیدا می کند الزاما به توسعه همه جانبه در تمامی حوزه ها دست پیدا نمی کند، بر همین اساس بعد از دهه 1990 واژه توسعه به کار برده شد اما در بحث توسعه ممکن است منافع یک گروه خاص مطرح باشد در حالي كه در موضوع پیشرفت مفهوم تعالی مطرح است.
* نسبت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و الگوی توسعۀ پایدار چیست؟
الگوی توسعه پایدار هم به دنبال توسعه است. پس از اینکه کشورهايی از دهه 1990 در پي دستیابی به توسعه بودند متوجه شدند در موارد متعددي توسعه به قیمت پایمال شدن حقوق دیگران و حقوق آیندگان تمام مي شود بر همین اساس بحث توسعه پایدار مطرح شد چرا که توسعه زمانی مفید است که ضمن رشد جامعه، همزمان با تامين منافع آیندگان رقم بخورد.
درباره ارتباط الگوی پیشرفت با این مهم، باید گفت سند الگو ۵۰ ساله است و به منافع آیندگان و توسعه پایدار توجه دارد قطعا با توجه به موضوع پیشرفت، مورد توجه الگو قرار گرفته است. تاکید بر این است که سند الگو هم برای آیندگان مفید است و هم ضرری به آحاد جامعه نمي زند.
*با توجه به توضیحات شما معناي توسعه پایدار مفهوم دیگري از پیشرفت است و فراگیری پیشرفت در توسعه پایدار قابل لمس خواهد بود؟
منوط به آنکه آن توسعه به معنای پیشرفت مدنظر باشد، فرض سوال درست است اما اگر توسعه فقط خود شخص و گروه خود را در نظر بگیرد به خودخواهی ختم مي شود، اما پیشرفت آن است که ضمن رعایت منافع دیگران پایدار هم باشد.
*در اندیشکده امور اجتماعی، جمعیت و نیروی انسانی مركز الگو آیا مضامین مورد نظر بنیان گذار انقلاب اسلامی و رهبری معظم انقلاب در جلسات مورد بحث قرار گرفت؟ بررسی ها در قالب این مضامین به چه میزان مورد توجه بود؟
امور اجتماعی سخت ترین محور است. چرا که اجتماع بسیار پیچیده و همواره در حال تغییر و تحول است و مسائلی که با جامعه مرتبط است و راهکارهای مورد نظر بسیار متنوع است. ما در اندیشکده تاکید داشتیم که برای انجام هر کاری در مطالعات اجتماعی باید یک مبنای نظری داشته باشیم. در این جلسات دیدگاه بنیان گذار انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری و تاکیدات رییس اندیشکده درخصوص توجه به شعار آغاز به کار مرکز و دستور العمل مرکز در جای جای مباحث مورد نظر بوده است اما دغدغه اصلی این بود که مسائل اصلی جامعه را شناسایی کنیم تا در الگو به آن توجه شود.
آرمانهای رهبری انقلاب هم بیشتر در همین موضوع پیشرفت مستتر است. ایده اصلی ایشان این بود که جامعه برابر توحیدی ایجاد شود و نابرابری و ظلم از بین برود. خیلی از این مسائل و ایده ها و تاکیدات اسلامی ایشان در سند الگو لحاظ و در جلسات به نگرشها و اهداف ایشان تاکید می شد.
*تمایز سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با الگوهای جهان عرب و جهان غرب و الگویهاي معارض و رقیب چیست؟
کلمه رقیب را به کار نمی برم هر کشوری ممکن است با ایده تعالی و پیشرفت جامعه خود، سندی را تدوین کرده باشد. ما سندهای برخی کشورها همچون ژاپن، سوئد، نروژ و کره را مورد بررسی قرار دادیم. آنها هم مانند ما که دارای برنامه توسعه هستیم سندها و برنامه هایی دارند. اگرچه قدمت برنامهریزی آنها از ما خیلی بيشتر است و در برخی مواقع شاید به ۲۰۰ سال هم برسد.
بسیاری از هدفهایی که در سند الگو نوشتيم مشابه هدف این کشورهاست. اگرچه اهداف سند الگو در برخی موارد بر دیدگاههای اسلامی تاکید دارد.
موضوع دیگر در حوه اجرا میباشد. ما در اجرا پیچیدگی هایی را شاهد هستیم که این پیچیدگیها برای آنها وجود ندارد.
*رویکرد سند الگو ملی سرزمینی است یا امتی تمدنی؟
اگرچه رویکرد ملی سرزمینی دارد اما اسلام در آن جایگاه ویژه ای دارد و جدای از دیدگاه های اسلامی و تمدن اسلامی نمی باشد و هر دو وجه را شامل میباشد، تدابیر سند رویکردجنبه های اخلاقی اسلامی هم دارد ولی به شرایط سرزمین مورد نظر هم توجه دارد و عمدتا ملیسرزمینی می باشد.
*جایگاه مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ساختار مدیریتی کشور کجا است؟
بیشتر به عنوان اتاق فکر عمل كرده است. دغدغه همکاران این بوده است که با مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا مجلس شورای اسلامی ارتباط خوبی داشته باشیم و آنان را برای اجرایی كردن تدابیر 60 گانه الگو مجاب کنیم. در ضمن مرکز الگو تا اين مرحله از كار جایگاهی در نظام اجرایی نداشته است.
*با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائۀ سندی دیگر مانند الگو وجود دارد؟
مرکز الگو میتواند در این جایگاه باشد البته منوط به اینکه مرکز در قالب یک بخشنامه و دستورالعمل در صدر قرار گیرد. در ابتدا ماموریت مرکز الگو تدوین پيش نويس سند الگو بود. در فاز بعدی و برای اجرا باید راهکارهایی اتخاذ شود که این سند به صورت صحیح اجرا شود یعنی برای تضمین اجراي سند الگو یا باید در قالب ابلاغیه رهبری انجام شود و یا در شمار مصوبات مجلس شوراي اسلامي قرار گیرد و یا اینکه نهاد یا سازمانی موظف به نظارت بر اجراي سند شود تا شاهد اجرای مؤثر این سند باشیم. ممکن است ماموریت مرکز الگو فقط در همان تدوین سند باشد و اجرا به بخش دیگری محول شود.
*با توجه به نقش پیشنی و پسینی رهبری معظم انقلاب در تدوین این سند و جایگاهی که ایشان در واگذارکردن ماموریت تدوین این سند داشتند توضیح دهید نقش ولیفقیه در تدوين سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چگونه است؟
پایه و اساس این مرکز و ایده اصلی این مسئله از رهبری معظم انقلاب بود. پس از اینکه سند الگوي پايه، تدوین شد به محضر رهبری معظم ارائه شد و ايشان نسبت به آن تحلیل و توصیه هایی داشتند. سال بعد توصیه های ایشان در این سند اعمال شد. ایشان مستمرا در تدوین سند حضور فکری داشتند و به دفعات گزارش کار مرکز به اطلاع ایشان رسیده است.
قطعا نقش و جایگاه ایشان در اجرای سند الگو نيز نقش پررنگی خواهد بود.
*با توجه به توصیحاتی که داشتید ولیفقیه خود ضمانت اجرای سند الگوست؟
بله قطعا ولیفقیه خود ضمانت اجرایي سند الگوست.
*آیا تحولی برای نظام اداری در الگو پیشبینی شده است؟
بندهایی از این سند مربوط به بحث شایستهسالاری است و در تمام تشکیلات کشور بر این مهم تاکید دارد. یکی از مشکلاتی که امروزه شاهد آن هستيم و موجب بروز بسیاری از مشکلات و عدم پیشرفت كشور شده است بحث بي توجهي به شایسته سالاری است. بر این اساس شایسته سالاری در چندین بند سند الگو مورد تاکید قرار گرفته است.
*فساد در نظام حکومتی از مهمترین عوامل پسرفت و مانع پیشرفت هر کشوری است. مقابله با فساد در الگو چگونه دیده شده است؟
بله برای مثال يكي از بندهاي الگو بر نهادینه سازی پاسخگویی مسئولان، نظارت رسمی و مردمی و رسانه ای در ارکان و اجزای مدیریتی نظام، پیشگیری از تداخل منافع عمومی و منافع خصوصی و برخورد سرسختانه و بدون تبعیض با خلافکاران و مفسدان تاکید دارد. به هر شکل این بند بر مبارزه با فساد تاکید زیادی دارد. ما باید توجه کنیم که این سند با کار زیاد کارشناسی تدوین شده است. ۱۴ اندیشکده در تدوین آن نقش داشته و هر اندیشکده ای ابعاد کارشناسی و مطالعاتي را در حيطه خود رصد کرد و پس از اولویت بندی برای سرشاخه های این اولویت ها تدبیر مشخصي را تدوین کرد.
تا زمانی که برنامهریزی نداشته باشیم كليه مشکلات جاري كشور ادامه خواهد يافت. به دفعات در جلسات اندیشکده به نارساییها، اختلاس و فسادها اشاره شد. به هر شکل سرشاخه این موضوع، یکی بحث ساختار و مهم تر از آن بحثهای مدیریتی است. ما باید به دنبال تصحیح سرشاخه های این موضوع باشيم. بر این اساس معتقدم باید به موضوع شایستهسالاری توجه شود. خود نظام باید از یک شایستگی برخوردار باشد تا بتواند افراد شایسته تربیت و به کار بگیرد.
*جایگاه خانواده در متن سند الگو چگونه تصویر شده است؟ رویکرد اندیشکده امور اجتماعی و در تدوین سند در بخش خانواده چگونه است؟
يكي از بندهاي تدابير سند الگو بر بالندگی، جایگاه و شان حقوق اجتماعی زنان، فراهم ساختن فرصتهای عادلانه برای زنان، حمایت از نقش مقدس مادری تاکید دارد. در واقع این سند هم به حقوق اجتماعی و هم به نقش مقدس مادری توجه و تاکید دارد. بندهای دیگر هم تاکیداتی در حوزه خانواده و حقوق زنان دارد. در بندهای دیگر هم به مباحثی همچون تنظیم نرخ باروری، سلامت و مواردي از این دست تاکید شده است اما به مسائلی چون آسیبهای حوزه خانواده همچون طلاق عاطفی اشاره اي نشده است چراکه ما موارد بازدارنده پیشرفت جامعه را به صورت کلانتر دیده ایم.
*آیا الگو به موضوع زنان توجهی کرده است؟
سند الگو به مباحثی همچون موضوع آسیبهای حوزه زنان، خشونت علیه زنان و تضییع حقوق زنان تاکید دارد البته نگاه به این حوزه کلان است. خیلی از این بندها فشرده میباشد و به چند بند قابل تقسیم است. در بحث خانوده و زنان هم نگاهها کلان است. برای مثال در بحث بیمه، سلامت، توانمندی و آموزش به زنان و جایگاه آنان توجه شده است. باید توجه داشت که بندهاي 60 گانه تدابير سند الگو به صورت کلان تدوين شده و اجرای هر بندی نیازمند دستورالعمل اجرایی است و لازم است در حوزه اجرا به چندین بند تجزیه شود.
*چند تدبیر از سند الگو مربوط به اندیشکده امور اجتماعی است؟
۱۲ تدبیر به حوزه اجتماعی مربوط است البته درطبقه بندی شاید ۱۰ تدبیر به صورت مستقیم، برخی به صورت میانه و تعدادی نيز به صورت غیر مستقیم به حوزه امور اجتماعی مربوط باشد. حوزه خانواده و مسائل اجتماعی بسیار وسیع و گسترده است.
*تدابیری حوزه امور اجتماعی را به خصوص در ارتباط با جايگاه زنان را تشریح کنید.
برخي از این تدابیر را خود مرکز تدوین کرد و اندیشکده ها بیشتر مسئله شناسی کردند. مباحث و اولویتهایی که مورد مسئله شناسی اندیشکده ها قرار گرفت تحت عنوان تدابير سند الگو در حوزه های مختلف طبقه بندی كرد. بر همین اساس مهمترین اولویتهایی که در عرصه اجتماعی برای اندیشکده امور اجتماعی مطرح شد شامل ضعف خردورزی و عقلانیتجمعی، ضعف شایسته سالاری و کارآمدی، کاهش امید به آینده و مشارکت اجتماعی، افول هنجارمندی و ارزشهای اجتماعی و ضعف احساس امنیت اجتماعی و روانی،کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی، بیکاری، اعتیاد و تبعات آن، فقر و بیعدالتی و نابرابری اجتماعی، افزایش مصرف گرایی و افول تولید، گسترش انواع فساد بوده است. آسيبهاي مربوط به خانواده هم شامل کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری، افزایش طلاق و تهاجم فرهنگی است.
*تدابیر مربوط به اندیشکده امور اجتماعی چيست؟
اگرچه خود اندیشکده مي خواست به صورت مستقیم موضوعی را تدوین کند، نتوانست اما به هر شکل ۱۲ تدبیر به نوعی به صورت مستقیم مربوط به اندیشکده امور اجتماعی بود. البته برخی بندها به صورت غیر مستقیم مربوط به انديشكده ما بود. برای مثال، يكي از تدابير بر تبیین و نهادینه سازی سبک زندگی ایرانی اسلامی، استوارسازی بنیان خانواده با آسان سازی ازدواج پایدار و فرزندآوری، تامین اشتغال و مسکن برای زوجهای جوان تاکید دارد.اگرچه این موضوع میان اندیشکده اجتماعی و اندیشکده خانواده مشترک است.
يا يكي ديگر از تدابير سند بر گسترش دامنه تحقیق و نظریه پردازی و گفتمانسازی و تبیین سازگاری دوگانه علم و دین، پیشرفت، عدالت، ایرانی بودن و اسلامیت، ثروت آفرینی و معنویت و مانند آن تاکید دارد يا در تدبیر ديگري بر پشتیبانی فزآینده و مطالبه متناسب شخصیتهای علمی کشور برای گسترش مرزهای دانش، مطالعات و پژوهشهای چند رشته ای و میانرشته ای نوآورانه تاکید دارد. ما در اندیشکده امور اجتماعی به تحقیق و پژوهش تاکید داشتیم در واقع معتقدم بندهایی که بر فعالیت نخبگان و موسسات علمی تاکید دارد در پی رفع ضعف خردورزی است.
تدبير ديگري هم به اندیشکده امور اجتماعی مربوط است. این تدبير به ایجاد قطبهای گردشگری، فرهنگی و مذهبی تاکید دارد كه در حوزه اجتماعی امری حائز اهمیت است. تدبير ديگر سند الگو، مربوط به بحث آمایش سرزمین است. این بند بر بسترسازی برای پراکندگی متعادل جمعیت و توازان منطقه ای تاکید دارد که با بحثهای اندیشکده ما مرتبط است.
تدبير ديگر بر موضوع سلامت و امنیت غذایی، ارتقاء همه جانبه سلامت فرد، خانواده و جامعه، پوشش همهگانی بیمه، افزایش توانمندی های حوزه سلامت به منظور توسعه آموزش، خدمات و تولیدات، جلوگیری از تعارض منافع در تمامی سطوح و در نظام سلامت تاکید داشته و جنبه اجتماعی دارد.
بند ديگر تدابير 60 گانه به حوزه تنظیم نرخباروری، زدودن موانع و فراهم آوردن زمینه های مناسب در اين حوزه تاکید دارد که مورد توجه مشترك اندیشکده خانواده و اندیشکده امور اجتماعی قرار دارد.
آسیبهای اجتماعی، حفظ و تقویت مردمسالاری دینی بر پایه های ولایت فقیه از رهگذر گسترش مشارکت مردمی، تشکلهای مردم نهاد، بالندگی و گسترش آزاد اندیشی، واگذاری و پذیرش مسئولیتها و مدیریتها بر پایه شایستگی و پایبندی به هنجارهای اسلامی با محوریت روحیه جهادی و سادهزیستی، نهادینه سازی پاسخگویی مسئولان و نظارت رسمی مردمی و رسانه ها بر ارکان مدیریتی نظام، تقویت کارکردهای حاکمیتی با واگذاری مسئولیت های غیر حاکمیتی و تصدی گرایانه به بخش های مردمی و بهبود کارآمدی و چابکی و شفافیت نظام اداری با شیوه ها و فناوریهاي نوین كه همگي از ابعاد اجتماعی سند الگوست در شمار تدابير مربوط به انديشكده امور اجتماعي است.
*آيا اجرای تدابیر مذكور موتور محرک همهجانبه ای در عرصه هاي مطرح شده خواهد بود و باعث تغییر و تحول مي شود؟
این موضوعات مربوط به حوزه اجراست. کشور به لحاظ قانون هیچ مشکلی ندارد و از کشور فرانسه هم قوانین به روزتری دارد اما در حوزه اجرا دچار مشکل هستيم. اگر سند الگو در اجرا با مشکل روبهرو شود، مشخص نیست معضلات مورد اشاره را می تواند رفع کند یا خیر.
هر برنامه ای که تدوین میشود برای آسیب شناسی نیازمند دو سال اجراست تا مشکلات آن شناسايي و بازنگري شود اما به هر جهت سند الگو برای شروع مطلوب است.
*ظرفیت های داخلی برای پیاده سازی تدابیر مربوطه چقدر كافی است؟
ظرفیت کافی برای اجرای سند الگوي اسلامي ايراني پیشرفت در کشور وجود دارد. این ظرفیتها در حوزه علمی و زیربنایی وجود دارد و فقط نیازمند اراده هستیم تا از کلان ساختار به بازنگری و اصلاح بحث مدیریتی پرداخته شود. کشور ما در خیلی از حوزه ها کشور غنی ای است و به لحاظ علمی پیشرفتهای خوبی دارد. ایران میتواند با جهان تعامل خوبی داشته باشد و باز میتواند حتی در برخی موارد که نیازمند راهکار است از متخصصان ایرانی خارج از کشور و از ظرفیت جوانان نخبه داخل کشور بهره ببرد.
*آیا منابع کشور، پول، کالا و امکانات ارتباطی که از لوازم مهم اجرای این تدابیر است برای اجرا کافی است؟
كمبود يا فقدان اعتبارات لازم ناشی از سوء مدیریت هاست. اگر مدیریت صحیح وجود داشته باشد و منابع کشور به صورت بهینه هزینه شود و با برنامه به پیش برویم با چنین مشکلی روبهرو نخواهیم شد. اگرچه اجرای این الگو باید پله پله باشد.
اجرای یک جای سند الگو فایده ای ندارد و ممکن است تمام لوازم اجرا فراهم نباشد. اگر قصد داریم در راستای پیشرفت حرکت کنیم و تدابیر را اجرایی کنیم، باید برنامه داشته باشیم البته نه برنامه انشایی بلكه باید به صورت کمّی باشد و مشخص کند جایگاه کنونی ما در مسیر، دقیقا کجا است.
با وجود رایانه و نرم افزارهای متعدد، نوشتن برنامه های انشایی و کلی صحیح نیست و فایده هم ندارد. هر وزیری که میآید صرفا در حوزه عملکرد خود یک آمار ارائه میدهد تا مادامي كه به صورت جمله ای برنامه ارائه مي دهیم به جایی نخواهیم رسید.
*اجرای این الگو به چه میزان سرمایه نیاز دارد؟
توجه کنید بودجه ای که گاها برای وزارتخانه ها در نظر گرفته میشود به دلیل نبود برنامه و نبود مدیریت بر اساس شایسته سالاری از بین میرود. در واقع اجرای این الگو هزینه مالی ندارد و صرفا هزینه فکری و فرهنگی دارد. اگر همان حقوق و مزایا به یک مدیر توانمند و شایسته داده شود هزینه ها به صورت بهینه خواهد بود. قرار نیست بودجه ثانویه تخصیص داده شود. تاکید بر این است. همین اعتبارات بايد اختصاص داده شود اما بهینه و با برنامه مناسب. اما متاسفانه برخی مدیران دچار روزمرگی هستند. پشت میز مینشینند و به امضای نامه هاي کارتابل خود بسنده مي كنند. در حالی که هر مدیری باید ۷۰ درصد به برنامه ریزی و ۳۰ در صد به رفع امور ارباب رجوع اختصاص دهد. به همین دليل است که بر اصلاح تشکیلاتی و ساختاری تاکید دارم.
*اجرای این تدابیر چه آثاری بر حوزه های کلان کشور به خصوص حوزه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد؟
اجرای تدابیر میتواند حوزه های مغفول و نادیده گرفته شده و حوزه هایی که به صورت معیوب مورد استفاده هستند را در مسیر صحیح اثربخشی قرار دهد. برای مثال فرهنگ واقعی جامعه ما مشکلی ندارد ولی به خوبی از آن استفاده نمیشود. آنچه امروزه به عنوان فرهنگ از آن استفاده می شود نمي توان نام فرهنگ بر آن گذاشت. مدیری که در حوزه فرهنگی با شایستگی سر جایش بنشيند به اعتلای فرهنگ جامعه کمک مي كند. مدیری که با شایستگی در حوزه آموزش و پرورش فعالیت کند به اعتلای آموزش و پرورش کمک میکند. البته این موارد یك روزه رفع نمي شود. مشکلاتی وجود دارد که باید به تدریج رفع شود.
*چه پیشنیازهایی برای اجرای تدابیر مورد نیاز است؟
باید شاهد اراده اي قوی برای اجرای تدابير سند الگو باشیم. به نظر من بودجه مالی نیاز نیست بلكه ساماندهی وضعیت فعلی، هم در ساختار اداری حاکمیتی کشور و هم در ساختار بخش خصوصی و هم در ساختار تشکلهاي مردم نهاد میتواند کمک کند. تشکلهای مردمی فعلی وضعیتی دارند که بود و نبودشان تفاوتی ندارد. تشکلهای خودجوش مردمی که در خدمت جامعه باشند زیاد نیستند. سازمانی که ضمانت اجرايي داشته باشد تا بتواند در قسمتها و بخشهای مختلف زیربناهای اجرای تدابیر را فراهم کند قطعا به این حوزه کمک خواهد کرد. زیربناها همان تصحیح ساختارها و ایجاد تشکلهای مردم نهاد واقعی است.
در کشورهای توسعه یافته هر کشوری که بدنه دولت آن بزرگ باشد توسعه نیافته محسوب مي شود. باید تلاش کنیم بدنه دولت کوچک شود و به لحاظ تخصص قوی تر شود. یکی از دلایل توسعهنیافتگی ما بدنه متورم دولتی است که دائما میگوید بودجه ندارم.
در صورت امکان بدنه دولت باید کوچك شود و افراد متخصص آن را اداره کنند. قوه مجریه باید نظارت بر اجرا داشته باشد و اجرا را به بخش خصوصی بسپارد. بدنه بزرگ دولت مانع پیشرفت جامعه ماست. اساس مشکل ما دولت متورم غیر متخصص است که هر روز به فکر پرداخت حقوق کارمندان است.
*در حوزه اجرا نیروی انسانی کنونی کافی است؟
توجه کنید که دولتی که فقط نظارت بر اجرا داشته باشد و برون سپاری کند، مورد نظر است. یک شخص توانمند اگر پس از تحصیل در یک بخش خصوصی فعالیت کند نتایج مطلوبی را شاهد خواهد بود. بخش خصوصی بار مالی دولت را کاهش میدهد و در حوزه اجرا برای افزایش سود، وظايف را به خوبی انجام خواهد داد و اشخاص غیر متخصص را به کار نخواهد گرفت. اگر این کار انجام شود ،افراد صرفا به دنبال نمره گرفتن و مدرکگرایی در دانشگاهها نخواهند بود، چراکه بخش خصوصی نیازمند دانش و تخصص است و دانشجو مجبور است در دانشگاه به دنیال دانش و علم باشد.
اکنون بخش خصوصی كشور دچار مشکلِ سنگ اندازی دولتي است. بسیاری از شرکتهای دانش بنیان و کارآفرین ببعد از آغاز به کار گرفتار ورشکستگی میشوند. یا دچار مشکل مواد اولیه میشوند و یا دچار مشکل مافیای واردات و انحصار تولید مي شوند در صورتی که بدنه قوی دولت باید این تنگناها را از بین ببرد.
*مسئله انسجام اجتماعی در سند الگوی پیشرفت به چه میزان مورد توجه است؟
انسجام اجتماعی قابل تولید نیست. انسجام اجتماعی با افزایش اعتماد اجتماعی ایجاد خواهد شد. افزایش اعتماد اجتماعی هم با عملکرد صحیح ایجاد می شود. اعتماد اجتماعی با بخشنامه ایجاد نمیشود، بلکه مردم باید عملکرد صحیح را مشاهده کنند تا اعتماد کنند. همیشه بر آن تاکید دارم یک وزارتخانه قوی وزارتخانه ای است که مدیر در همان وزارتخانه ساخته شود و در سلسله مراتب، بالا بیاید. عملکرد صحیح آن زمان است که انسجام و اعتماد ایجاد شود. این اعتماد هم فقط مشروط به عملکرد صحیح است.
*موضوع گفتمان سازی در تحقق سند الگوی پیشرفت به چه میزان حائز اهمیت است؟ کدام نهادها باید در این زمینه همکاری داشته باشند و به چه ساز و کاری برای پایش در این زمینه نیاز داریم؟
پس از تدوین سند الگو و نهایی شدن آن در این یکسال اخیر بیشتر دغدغه ها به سوی این رفته است که گفتمان سازی داشته باشیم بر همین اساس تصمیم گرفته شد تا ما ابتدا به یک اجماع نخبگانی دست پیدا کنیم تا گفتمان و اهدافی که این سند به دنبال آن است در لایه های متفکر جامعه جا بیفتد و پس از آن که در این قسمت نیز به یک اجماع دست پیدا کردند این گفتمان سازی به تدریج به لایه های بعدی جامعه برسد تا در اجرا با فهم درست همراه باشد.
*با این تفاسير تدابیر حوزه اجتماعی تا چه اندازه محقق خواهد شد؟
برای تحقق این مهم، آن اراده مورد نظر و تصحیح ساختار لازم است. تصحیح ساختار بدنه دولت، بخش خصوصی، آموزش و پرورش، دانشگاهها و حوزه های فرهنگی. وقتی ساختار تصحیح شود رفتارها به سوی بازسازی و تصحیح رفتارهای گذشته حرکت خواهد کرد. امیدواریم که روند به این صورت باشد.
دولتمردان مان به غلط تصور مي کنند باید اشتغال ایجاد كنند. شخصا با این ایده مخالفم که دولت ایجاد اشتغال کند. دلیلم این است که دولت باید فراهم کننده زیربناها باشد. وقتی دولت وظایف اجرایی را برونسپاری کند و به دنبال ایجاد امنیت برای بخش خصوصی باشد این خود موجب اشتغال زایی میشود. مسئولیت وزارت کار تدوين قوانین کار است نه ایجاد شغل براي افراد. در حقيقت امنیت شغلی مهم است که یک کارآفرین پس از ایجاد یک شرکت شاهد امنیت شغلی باشد. ورشکستگی یک شرکت میتواند به میزان زیادی به زیربناهای اجتماعی آسیب بزند. بر همین اساس اراده کلی و ضرورت اجرای این تدابیر و سالم سازی بدنه دولت باید در اولویت اول قرار داشته باشد.
No tags for this post.