۵۰درصد واحدهای مسکن مهرخالی از سکنه است
نقی عسگری، رئیس پژوهشکده توسعه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی در این خصوص به سیناپرس گفت: شبکه ارتباطی و دسترسی به حمل و نقل عمومی، خدمات و امکانات سکونتی، مراکز آموزشی و امکانات گذران اوقات فراغت در مفهوم جامع آن به عنوان زیرساخت های اجتماعی در محلات محسوب می شود؛ برخورداری از شبکه ارتباطی مناسب و متنوع و زیرساخت های خدماتی، بقاء و پایداری سکونتگاه ها را تضمین می کند. هم اکنون نمونه وخامت اوضاع عدم تامین زیرساخت ها را می توان در پروژه های مسکن مهر و محلات بازآفرینی شده مانند محلات شمشیری و شبیری-جی مشاهده کرد.
وی افزود: کیفیت محله، حوزه دیگری از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی است که عمدتا به حس و ادراک ذهنی ساکنان در محله مربوط است و برداشت آنها از کیفیت محله مانند حس امنیت، ایمنی پیاده، تصور از شلوغی یا تراکم جمعیتی محله یا میزان وقوع رفتارهای ضد اجتماعی و خشونت در محلات را منعکس می کند. متاسفانه این دسته از متغیرها نیز وضعیت نامناسب در پروژه های مسکن سازی دهه های اخیر را نشان می دهد.
وی خاطرنشان کرد: به نظر می آید برنامه های تولید مسکن و نوسازی شهری در این ایران با خوش بینی بیش از حد، تصورشان بر این است که ما مسکن را تولید می کنیم و در مدت کوتاهی نظام موجود بخشی کشور (وزارتخانه ها و ادارت تخصصی) و مدیریت شهری، زیرساخت ها را فراهم کرده و کیفیت سکونت در محلات را به حدی از استاندارد می رسانند اما غافل از اینکه چنین تصوری با واقعیت های نظام برنامه ریزی بخشی و بورکراتیک کشور فرسنگ ها فاصله دارد و لذا لازم است در خود برنامه تولید مسکن، پیش بینی های مسائل اجتماعی و اقتصادی و زیرساخت صورت گیرد. اینجاست که با توجه به منابع و محدودیت های کشور، صحبت از تولید یک میلیون واحد مسکونی در سال، بی معنی یا هرز منابع و تکرار تجارب ناموفق گذشته می شود.
به گفته وی، همچنین اختلاط اجتماعی و هویت از دیگر مسایلی که باید در پروژه های تولید مسکن مورد توجه قرار گیرند اما متاسفانه در تجارب گذشته، اصلا به این موضوع توجه خاصی نشده است. اینکه ما کاری کنیم تا فقط اقشار خاص یا فقیر در محلات مسکن مهر یا بافت فرسوده متمرکز شوند عکس دانش بشر در زمینه سکونت و شهرسازی است.
وی اظهارداشت: ترکیب گروه های مختلف با ابزارهای تشویقی و پیش بینی های کالبدی(مثلا تنوع ابعاد و تیپ واحدهای مسکونی برای گروه های مختلف درآمدی، برخلاف الگوی استاندارد مساکن مهر) از جمله اقدامات روشن با پیامدهای مثبت و متعدد است که متاسفانه اندک توجهی در پروژه های مسکن سازی به آن نشده است.
وی ادامه داد: ساختن واحدهای مسکونی هم شکل و بی توجهی به هویت فرهنگی و فعالیتی ساکنان این واحدها، موضوعی است که نظر هر صاحب نظری را در مشاهده شهرک های مسکن مهر و حتی پروژه های نوسازی بافت های فرسوده به خود جلب می کند. پیش بینی و برنامه ریزی برای ساختن محلاتی با تنوع درآمدی در ساکنان (ایجاد امکان دوستی و همنشینی فقر و غنی، مهندس و کارگر) یا ساختن مساکنی متناسب با فرهنگ و نوع فعالیت ایشان، کار دشواری نیست.
نقش مشارکت اهالی بر کیفیت پروژه های مسکن سازی
رئیس پژوهشکده توسعه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی گفت: بر اساس دسته بندی ما از حوزه های اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه ها، حرکات جمعیت و مشارکت دو حوزه دیگر است که نیازمند توجه اند. معروف است که می گویند اگر سابقه سکونت کسی در یک محله به بیش از 15 سال برسد، محله بخشی از وجود او می شود به طوری که در خواب نیز محله خود را می بیند. در این شرایط است که محله مال او می شود و در مورد هر چیز که به محله او مربوط است حساس می شود، ورود غریبه را به محله رصد می کند و مواظب رفتار بچه همسایه است. از اینرو در شهرسازی تلاش می شود به طرق مختلف جابجایی ساکنان محلات کاهش یابد مثلا با پیش بینی واحدهای مسکونی با ابعاد مختلف در محلات و حتی بناها، زمینه خروج خانوارها در سیر تکاملی خود(رشد –خانوار کوچک، تکامل-خانوار بزرگ -افول خانوار کوچک) را کاهش می دهند.
وی بیان کرد: البته ابزارهای اجتماعی و اقتصادی دیگری همچون حمایت از مستاجران برای حفظ ساکنان در یک محله وجود دارد اما متاسفانه گویا متولیان و تصمیم گیران تولید مسکن، بی اطلاع از این واقعیت ها و روش های پیش دستانه بوده اند.
وی تصریح کرد: مشارکت نیز از حوزه های اجتماعی موثر بر کیفیت پروژه های مسکن سازی است. اگر زمینه های مشارکت ساکنان در اموری که بر زندگی ساکنان اثرگذار است، وجود نداشته باشد نمی توان از پایداری اجتماعی آن سکونتگاه صحبت کرد. متاسفانه در تجربه مسکن مهر و بازآفرینی بافت های فرسوده، مشارکت نادیده گرفته شده یا در حداقل ممکن تحقق یافته است.
وی افزود: با وجود تعداد قابل ملاحظه تشکل های مردم نهاد در محلات هدف نوسازی( مخصوصاً هیئتها و خیریه ها ) و تمایل ساکنان مساکن مهر به مشارکت درحل مشکلات، به دلیل عدم شناسایی حق مشارکت و نبود یا ضعف مکانیزم های مشارکتی موجود، مشارکت در پروژه های مسکن سازی در سطح بسیار نازل وجود داشته است. استفاده از عبارت هایی از قبیل کار راه بنداز، مخبر و گزارشگر از طرف شورایارهای محلات نشان دهنده ضعف آشکار در فرایندهای موجود مشارکتی است.
عسگری اظهارداشت: در پروژه های بررسی شده مسکن مهر و محلات هدف بازآفرینی، می توان نتیجه گرفت که برنامه های حمایتی دولت طی دهه گذشته فقط در زمینه تامین مسکن و سرپناه متوسط دست یافته است اما در ابعاد دیگر اجتماعی و اقتصادی، ناموفق بوده است. البته تلاشی هم برای تامین حداقل ها در سایر ابعاد، صورت نگرفته است به عبارت دیگر در پروژههای مورد بررسی مسکن مهر با تمرکز گروه های خاصی از جامعه در بستری رسمی و قانونی، حاشیه نشینی رسمی شکل گرفته که در سال های آتی بسیار در باره آن خواهیم شنید.
وی یادآورشد: در محلات هدف نوسازی نیز بی توجهی به ابعاد اجتماعی و اقتصادی سکونت، نوید بخش ناپایداری اجتماعی محلات، افزایش ناهنجاری های اجتماعی و جرم، افزایش بیهویتی و کاهش حس تعلق در این محلات است. با تمرکز بیشتر طبقات فقیر در این محلات، احتمال آسیب به حسن شهرت محلات و بدنام شدن آنها افزایش خواهد یافت یا در بهترین حالت منجر به اعیان سازی برخی از محلات خواهد شد که با انتقال طبقات فقیر از این نواحی به نواحی دیگر، نتیجه، حل پایدار مسئله نخواهد بود بنابراین در حالت اول ممکن است راه حل امروز مسئلهای فردای کشور شود و در حالت دوم اساسا مساله فقط انتقال مکانی یابد.
چند راهکار اساسی
رئیس پژوهشکده توسعه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی به راهکار این مساله پرداخت و اظهارداشت: پیشنهاد ما حمایت از پروژه های مسکن مهر و محله های هدف بازآفرینی در قالب بسته های حمایتی شهری و استانی است. بر اساس یافته های پژوهش های صورت گرفته در جهاد دانشگاهی، تصور اینکه مسکن مهر و محلات بافت فرسوده با ساخت و تحویل مساکن و حتی زیرساخت ها، پروژه ای اتمام یافته تلقی شود، کاملا اشتباه است.
وی افزود: با توجه به مقیاس بزرگ مسکن مهر (9 درصد واحدهای مسکونی کشور) و شرایطی که در گزینش و انتخاب متقاضیان از ابتدا در این پروژه ها، به تمرکز طبقات خاصی از جمعیت کشور منجر شد تناقض آشکاری با مبانی تامین مسکن در مفهوم عام آن (ایجاد محیط سرزنده و پایدار و نه صرفا سرپناه) دارد که هر گونه اقدام در جهت اصلاح و تغییر در فرایندی که تاکنون طی شده، نیازمند برنامه بلندمدتی و مداومی است. کاهش فقر، توانمند کردن افراد، ارتقاء اعتماد و سرمایه اجتماعی، ایجاد حس هویت و ارتقاء اعتماد به نفس و رویش خلاقیت، برنامه ای به مراتب پیچیده و طولانی مدتتر از ساخت مسکن و تامین زیرساخت های یک سکونتگاه است.
وی در پایان به سیناپرس گفت: پیشنهاد مشخص دیگر، تامل بیشتر در پروژه های جدید تولید مسکن ، اعم از مسکن ملی و تولید سالانه یک میلیون واحد است. در شرایطی که بخش اعظم (تا 50 درصد) واحدهای مسکن مهر خالی از سکنه است و عملا از تابع عرضه مسکن (مخصوصا در کلانشهرها) خارج است، شرایط اجتماعی و اقتصادی پروژه های قبلی تولید مسکن، بسیار نامناسب و ناپایدار است و با نوسازی بافت ها بخشی از سکنه بافت های قابلیت اسکان در محلات نوسازی شده را از دست می دهند و احتمالا بر وسعت حاشیه نشینی افزوده می شود، بهتر است در صدد رفع مسائل و مشکلات پروژه های قبلی و تبدیل واحدهای تولید شده به عرضه واقعی باشیم.
گفتگو: فرزانه صدقی
No tags for this post.