شکست اوبر

چندی پیش گزارشی خبرساز توسط یکی از کارمندان زن سابق اوبر در مقر این شرکت واقع در سانفرانسیسکو منتشر شد که در آن به سوء مدیریت و آزار و اذیتهای جنسی کارکنان این شرکت اشاره شده بود. انتشار چنین گزارشی که دسته کمی از یک بمب خبری نداشت کافی بود تا اوبر مجبور به استخدام دادستان کل سابق آمریکا یعنی اریک هولدر شود. او مأموریت پیدا کرد که ابعاد مختلف ادعاهای مطرح شده در زمینه آزار و اذیت در اوبر را مورد بررسی دقیق قرار دهد حال آنکه این شرکت به عنوان استارتاپی شاخته می شود که سریعترین رشد را در دنیا به خود اختصاص داده است. در ادامه ابعاد دیگری از این رسوایی برملا شد و آن زمانی بود که آریانا هافینگتون که این ماجرا را دنبال می کرد گفت: اتفاقاتی که در اوبر روی داده دامنه گسترده تری نسبت به آنچه که تصور می کردیم دارد. این اتفاقات دردناکتر هستند اما امروز دیگر به پایان خود رسیده است.

طی هشت سال گذشته، اوبر به یکی از شناخته شده ترین و ارزشمندترین شرکتهای جهان تبدیل شده است. در حال حاضر ارزش این استارتاپ بالغ بر 70 میلیون دلار است. اوبر در 76 کشور جهان تعریف جدیدی از سیستم خدمات حمل و نقل و جابجایی مسافر ارایه کرده است. این نوآوری تنها از طریق یک اپلیکیشن صورت گرفته که میلیونها کاربر در سراسر جهان از آن استفاده کرده و البته برای بسیاری نیز درآمدزایی داشته است.

اما موضوع این است که این شرکت موفق همواره با برچسب رسوایی به کار خود ادامه داده به طوریکه این برچسب از همان ابتدای کار با آن همراه بوده است. شورش رانندگان در برخی مناطق از جمله این موارد خبرساز بوده است. اما اتفاقاتی که در چند ماه گذشته چیز کاملا متفاوتی بوده است. در ماه فوریه و به دنبال افشای اخباری درباره خشونت در اوبر، بسیاری این گمان را مطرح کردند که آیا اوبر در بحبوحه یک بحران وجودی قرار گرفته است؟ در نهایت گزارش هولدر منتشر شد و شاید بسیاری انتظار اتفاقات و تغییرات زیای را داشتند اما بزرگترین تحولی که روی داد چیزی نبود جز یک مورد: تراویس کالانیک، مدیرعامل اوبر اعلام کرد که دیگر نباید در پشت صحنه باشد. او از برنامه جدیدش برای ایفای نقش جدی تر در برنامه های مختلف اوبر خبر داد. تراویس گفت که در غم از دست دادن مادرش است و حالا باید به عنوان یک مدیرعامل از جای خود بلند شود. به نظر می رسید این یک بازگشت بزرگ برای مدیر متواضعی باشد که یک ایده مهم را بنیانگذاری کرده بود. او خطاب به 14 هزار کارمندش گفت:« اگر قرار باشد اوبر در سطحی عالی تر به کار خود ادامه دهد باید کارهای بزرگی انجام دهد و شما شایستگی آن را دارید.

از آنجاکه اوبر تعریفی تازه از فناوری و موفقیت در این زمینه را ارایه کرده است، چالشها و اینکه چگونه بر آنها غلبه می کند به زنگ هشداری برای کل سیلیکن ولی یا همان قلب فناوری آمریکا تبدیل شده است. این منطقه از آمریکا خود را به عنوان نقطه امید آینده اقتصادی این کشور نشان داده است.

به طور کلی اما در بسیاری از شهرهای جهان نگاه خوبی به اوبر وجود ندارد. در واقع این شرکت را به عنوان یک موجود تهاجمی نگاه می کنند. تا پیش از این شرکتهای تاکسیرانی چتر بزرگ فعالیت خود را در کلانشهرها باز کرده بودند. اما با ورود اوبر، تغییرات زیادی روی داد. این شرکت توجهی به قوانین حاکم در بسیاری از شهرها نداشت و به کار خود در زمینه حمل و نقل و جابجایی مسافر ادامه می داد. همین بی توجهی به قوانین، بسیاری از افراد بیکاری را که تنها خودرویی داشتند بر آن داشت تا برای کسب درآمد وارد عمل شده و اقدام به جابجایی مسافر کنند. در ظاهر این اتفاق برای بسیاری از افراد جذاب و خوشایند بود اما همزمان بسیاری از مدیران شهری را بر آن داشت تا مانع از کار این شرکت شوند. حتی کار به اعتصاب بسیاری از رانندگان تاکسی در برخی شهرها کشید.

بسیاری مدیرعامل اوبر را فردی با نگاه صرفا سرمایه داری می شناسند. در واقع همه چیز گویای آن است که کالانیک همواره آماده جنگ با قانونگذاران است چون برای توسعه ایده اش چاره ای جز این نیز ندارد.

برای دسترسی به جدیدترین شماره مجله Time فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.

 

مترجم : مهدی پیرگزی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا