یادداشت سیدمحمّدرضا حسینی لواسانی، فعال و پژوهشگر صنایع خلاق
نقش صنایع خلاق در عبور هوشمندانه از دورهای حساس

سیدمحمّدرضا حسینی لواسانی، فعال و پژوهشگر صنایع خلاق در یادداشتی که در سایت خانههای خلاق و نوآوری ایران نوشته است، به نقش صنایع خلاق در این برهه زمانی پرداخته است. او در این یادداشت نوشته است:
به گزارش خبرگزاری سینا، گاهی شرایط اجتماعی و منطقهای، همهچیز را به تأمل و بازنگری دعوت میکند. روزهایی هست که نهفقط برای جبران، بلکه برای بازآفرینی باید ایستاد؛ روزهایی که فرصت بازاندیشی در مسیرها، منابع و سرمایههای انسانی و فرهنگی فراهم میشود. در چنین بزنگاههایی، صنایع خلاق میتوانند نقشی فراتر از تولیدات فرهنگی یا سرگرمی ایفا کنند.
زیستبوم نوآوری و خلاق در ایران، با تکیه بر ریشههای فرهنگی عمیق و نیروی جوان، پویا و ایدهپرداز، ظرفیت آن را دارد که به یکی از بازیگران اصلی بازتعریف آینده تبدیل شود. اکنون که کشور از مرحلهای پرتنش عبور کرده و وارد دورهای نو از آرامش نسبی و بازسازماندهی شده، زمان آن رسیده است که نگاهمان را به توسعه، نوسازی و تابآوری معطوف کنیم.
صنایع خلاق چه آوردهای برای این مقطع دارند؟
۱. خلق روایت مشترک و امیدبخش:
در روزهایی که همدلی، همراهی و انسجام اجتماعی در کشور جلوهای کمنظیر یافته، نیاز به بازتاب هنرمندانه و الهامبخش این تجربهی ملی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. روایتهایی که بتوانند این سرمایه اجتماعی را حفظ، تقویت و به نسلهای آینده منتقل کنند؛ از طریق سینما، انیمیشن، طراحی بازی، نشر و مد که نقش مهمی در تداوم این روحیه و شکلگیری آیندهای روشن خواهند داشت.
2. توانمندسازی جوامع محلی و اقتصاد خرد:
فعالسازی ظرفیتها در مناطق مختلف کشور، نه تنها به اقتصاد محلی جان تازهای میدهد، بلکه احساس ارزشمندی، مسئولیتپذیری و مشارکت را در میان جوانان و فعالان بومی تقویت میکند. کارگاههای هنری، رویدادهای خلاق، تولیدات محتوایی و طراحیهای بومی میتوانند سکوی پرتابی برای اقتصادهای کوچک و انعطافپذیر باشد.
3. نقش فریلنسرها و کسبوکارهای خُرد:
یکی از نکات مهم این دوران این است که تابآوری فقط از مسیر نهادهای بزرگ و سیاستهای کلان حاصل نمیشود؛ بلکه ریشه در بافت زندهای دارد که از دل فعالیتهای مستقل و خلاقیتهای فردی شکل میگیرد.
در همین چارچوب، فریلنسرها و کسبوکارهای خُرد از تولیدکنندگان محتوای دیجیتال و آموزشی، طراحان، نویسندگان، مترجمان، هنرمندان و … گرفته تا تیمهای کوچک نوآور که نقشی کلیدی در حفظ پویایی اقتصادی و فرهنگی جامعه ایفا میکنند؛ آنها نهتنها انعطافپذیرتر از ساختارهای بزرگ هستند، بلکه توانایی بالایی در پاسخگویی سریع به نیازهای جدید و شرایط متغیر دارند.
4. بازتاب چهره انسانی ایران در سطح بینالملل:
در دورهای که تصویر یک ملت از پنجره رسانهها شکل میگیرد، تولیدات هنری و خلاق میتوانند سفیران مؤثر فرهنگی ما باشند. صدای مردم ایران، با زبان هنر، فرهنگ و اندیشه، قدرت آن را دارد که فراتر از مرزها، گفتوگو، همدلی و احترام متقابل را گسترش دهد.
5. همیاری روانی و اجتماعی از مسیر هنر:
در این روزها که بسیاری به تجربههای معنابخش و ارتباطات انسانی نیاز دارند، صنایع خلاق میتوانند نقش قابل توجهی در ایجاد فضاهای آرامشبخش، پروژههای مشارکتی و روایتهای درمانگر ایفا کنند. هنر، گاه بیش از هر واژهای، قادر است در دل افراد و جوامع امید بدمد.
6. صنایع خلاق؛ زبان مشترک دلسپردگان این سرزمین:
در شرایطی که تنوع دیدگاهها، هویتهای فرهنگی و تجربههای زیسته در کشور پررنگتر از همیشه است، صنایع خلاق توان ایجاد پیوندهایی تازه میان افراد و گروههای مختلف را دارند. در این روزها که وفاق ملی نیاز جدی جامعه است، صنایع خلاق و نرم میتوانند نقش پیونددهندهای میان طیفهای متنوع ایفا کنند؛ از نسلهای متفاوت گرفته تا اقوام، سبکهای زیست و طبقات اجتماعی که با زبانی که بر پایهی درک، احترام و دلبستگی متقابل استوار است.
و در پایان…
صنایع خلاق، وقتی در متن برنامهریزی و تصمیمسازی قرار بگیرند، میتوانند زمینهای فراهم کنند برای آنکه تجربههای پراکندهی امروز، به چشماندازهای معنادار فردا تبدیل شوند؛ نه با تکرار گذشته، بلکه با بازخوانی هوشمندانهی آن و خلق مسیرهایی نو برای زیستن، گفتوگو و ساختن.