نقش صنایع دستی در اقتصاد هنر/۵
طراحیهای هنرمندانهای که میتواند بازار جهانی داشته باشد
یک طراح طلا و جواهر میگوید: کارهای ما در زمینه طلاسازی با بهترین کارهای ایتالیایی برابری میکند.اگر نهادهای دولتی، زمینهای را فراهم میکردند تا نمونههای ایرانی به بازارهای جهانی راه پیدا کنند، اتفاق بسیاری خوشایندی بود.
زهره نیلی: گلی مقیسه هم از جمله روزنامهنگاری بوده که به گفته خودش به زرگری پناه آورده و خود این واژه به اندازه کافی گویاست. انگار دنبال ماوا و مامنی بوده تا از آنچه آزردهاش میکرده، فاصله بگیرد. از اینرو کار با فلز و طراحی طلا و جواهر را آغاز میکند. مقیسه در گفتوگو با خبرگزاری سینا میگوید: تا سال 92 روزنامهنگار بودم. سال 94 با توجه به شرایط حاکم و خواستههایی که در دنیای روزنامهنگاری برآورده نمیشد به سمت فلز کشیده شدم؛ البته خیلی اتفاقی. تا پیش از آن، فقط خواندن و نوشتن بلد بودم و نمیتوانستم با دست کاری انجام دهم.
او به روندی که برای آموختن زرگری و طراحی طلا و جواهر پشت سر گذاشته اشاره و بیان میکند: یک روز از سر اتفاق، آنقدر با یک تکه فلز بازی کردم تا به یک دستبند تبدیل شد؛ آنجا بود که همسرم از من خواست به سراغ طلاسازی و زرگری بروم و این حرفه را بیاموزم چون تصور میکرد در این رشته، استعداد دارم و آدم موفقی میشوم. تشویقهای او باعث شد، ابتدا به شکل خودآموز، یک سری مهارتها را یاد بگیرم. اما برای رسیدن از نقطه الف به نقطه ب باید سخت تلاش میکردم در حالیکه یکسری قواعد ثابت شده وجود داشت و میتوانستم از آنها استفاده کنم. پس به یک کارگاه کوتاه دو ماهه رفتم که البته راضیکننده نبود؛ چون رابطه عجیبی با فلز برقرار کرده بودم و دوست داشتم سرعت رشدم بیشتر از این باشد. از اینرو شروع کردم به خواندن و فیلم دیدن؛ هنوز هم دارم میخوانم و میخوانم.
مقیسه خود را جزو نخستین کسانی میداند که به حرفه زرگری و طلاسازی به شکل علمی نگاه کرده و میگوید: سالها پیش که تازه به کار طلاسازی پرداخته بودم، کارگاهی نداشتم. به همینخاطر در بالکن خانهام، شروع به کار کردم و نترسیدم. شدت علاقهای که به فلز داشتم باعث شد خیلی زود یاد بگیرم و بخوانم و ببینم و در کمتر از یک سال، جا بیفتم و جایگاه خود را در این حرفه تثبیت کنم. حتی توانستم به تدریس در این رشته بپردازم. راستش را بخواهید چون خودم پراکنده یاد گرفته بودم؛ دلم میخواست همه دادههای جسته و گریختهام را یکجا جمع و به هنرجوها منتقل کنم. به همینخاطر خودم را جزو نخستین کسانی میدانم که به زرگری و طلاسازی، جنبه علمی دادند و به آن انسجام بخشیدند.
بیشتر بخوانید:
دولت برای رشد صنایع دستی مناسباتش را با دیگر کشورها بهبود بخشد
فیلترینگ و نوسان قیمتها، بلای جان هنرمندان شده است
تنها ثروتمندان، مخاطب دیزاین و هنر هستند
حراجی که واسطهها را حذف و قیمتها را کاهش میدهد
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه علاقهمندان چطور میتوانند با ساخت و طراحی زیورآلات آشنا شوند بیان میکند: بچهها میتوانند به دبیرستان فنی- حرفهای بروند یا در دانشگاه و در رشته طلاسازی یا طراحی طلا و جواهر، درس بخوانند. علاوه بر این میتوانند دورههایی را به صورت فشرده در آموزشگاههای خصوصی بگذرانند.
به گفته او، هنرجویان، پیش از هر چیز باید با زرگری و اصول و فنون آن به عنوان الفبای کار آشنا شوند. پس از آن به طراحی و طلاسازی فکر کنند. برای مثال در آموزشگاه خود ما، غیر از زرگری، دورههای مینای گرم، مینای سرد و ریختهگریهای مختلف چون ریختهگری شن و ماسه، مخراج کاری، قلم زنی و… برگزار میشود که افراد بر اساس علاقهمندی و توان و مهارت خود میتوانند در این دورههای 2، 3 و 5 روزه شرکت کنند. طبیعی است برای حضور در این کارگاهها و یادگیری رشته طلاسازی به هیچ پیشزمینه خاصی نیاز ندارند و ظرف = 2 تا 3 ماه میتوانند به استقلال کاری برسند.
مقیسه بر پیشرفت زنان در رشته طلاسازی اشاره و بیان میکند: قبلا زرگری، جنبه استاد- شاگردی داشت و در دست بازاریها بود. حالا خانمهای بسیاری به این حرفه ورود کرده و بسیار خلاقانه رفتار میکنند. شاید به این دلیل که مصرفکننده عمده زیورآلات هستند و البته خلاقیت بیشتری در طراحی دارند. از سوی دیگر، طلاسازی و طراحی طلا و جواهر به قدری در ایران پیشرفت کرده که اگر کلمه جواهر را جستوجو کنید به کارهای بسیاری از هنرمندان ایرانی برمیخورید. افسوس که برای این کارها بازار خارجی وجود ندارد.
این طراح طلا و جواهر، حرفه طلاسازی را حرفه گرانی میداند و معتقد است: قیمت طلا بهقدری رفته که بسیاری به نقره رو آوردهاند تا هم حظ بصری ببرند؛ هم بخشی از سرمایه خود را حفظ کنند. چون رشد نقره هم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است. اما از برنج و مس بیشتر برای تمرین و البته در ارائه کارهای هنری استفاده میشود. چون حجم این آثار بالاست و هنرمند نمیتواند طلا و نقره لازم برای ساخت آنچه در ذهن دارد را فراهم کند از اینرو از مواد ارزانتر چون مس و برنج بهره میبرد. ضمن اینکه وقتی طراحیهای شما به هنر نزدیک میشوند، آنچه اهمیت دارد خلاقه بودن کار است نه مواد و متریال آن.
به گفته مقیسه تلاش هنرمندان است که رشته طلاسازی را زنده نگه داشته: بسیاری افراد در خانه خود کار میکنند و فضاشان به یک میز، اندازه میز تحریر محدود میشود تا بنیه اقتصادی پیدا کنند و خودشان را بالا بکشند. به همینخاطر اگر وزارت میراث یا نهادهای مرتبط دولتی، زمینههایی را فراهم میکردند تا نمونههای ایرانی به بازارهای جهانی راه پیدا کنند و در سایتها و نشریات بیالمللی معرفی و منتشر شودند، اتفاق بسیاری خوشایندی بود و به اقتصاد این رشته، کمک بزرگی میکرد. باور کنید کارهای ما با بهترین کارهای ایتالیایی برابری میکند. من این را با حضور در چندین نمایشگاه که در کشور ایتالیا برگزار شده، با چشمان خود دیده و تجربه کردهام اما چه فایده وقتی از آثار ایرانی حمایت نمیشود؟