نقش صنایع دستی در اقتصاد هنر/۴
دولت برای رشد صنایع دستی مناسباتش را با دیگر کشورها بهبود بخشد

روزنامه‌نگار دیروز و سفالگر امروز در پاسخ به این‌که دولت چگونه می‌تواند از اقتصاد صنایع دستی حمایت کند می‌گوید: دولت مناسباتش را با کشورهای دیگر بهبود بخشد تا گردشگر بیاید و نمایشگاه‌های داخلی و خارجی برگزار شود. از سوی دیگر، اگر امکان ارائه کارهای ما در سایت‌های بین‌المللی صنایع دستی وجود داشت، صنایع دستی جان تازه‌ای می‌گرفت.

زهره نیلی:‌ مریم خورسند، بیش از 20 سال روزنامه‌نگار اجتماعی بوده و در روزنامه‌هایی چون ایران، همشهری، شرق و اعتماد  فعالیت‌ کرده. حالا سال‌هاست به سفالگری رو آورده و این کار را به عنوان حرفه خود برگزیده است. او در پاسخ به خبرگزاری سینا درباره پرداختن به سفال و دلایل آن می‌گوید: من سفالگری را همزمان با روزنامه‌نگاری شروع کردم تا فضایی داشته باشم که استرس فضای تحریریه را برایم کم کند و حکم یک قرص آرام‌بخش را داشته باشد. اتفاقات سال 88 و تعطیلی روزنامه‌ها از یک‌سو و ازدواج و بچه‌دار شدن من از سوی دیگر باعث شد که روزنامه‌نگاری را رها کنم. با این‌که همان زمان به من پیشنهاد شد تا سردبیر یکی از سایت‌های خبری باشم اما واقعیت این‌که روزنامه‌نگاری هم یک کار 24 ساعته است و هم مادر بودن و جلو بردن هر دو با هم و در کنار هم، توان بالایی می‌خواهد و بسیار دشوار است. به همین‌خاطر ترجیح دادم مادر بودن را انتخاب کنم و یک مادر تمام وقت باشم.

 

مریم خورسند، روزنامه‌نگار دیروز و سفالگر امروز
مریم خورسند، روزنامه‌نگار دیروز و سفالگر امروز

به گفته این هنرمند سفالگر، یک روز یک دوست روزنامه‌گار برایم یک بسته گِل آورد تا مرا از آن حال و هوای افسردگی بیرون بیاورد و من با دخترم یاسمین، شروع به بازی کردم و چیزهایی ساختم که اطرافیان خوش‌شان آمد و تشویقم کردند و همین بهانه‌ای شد تا سفال را جدی بگیرم و در دوره‌های تخصصی قالب‌سازی و لعاب و بدنه که دو سال به طول انجامید، شرکت کنم. پس از آن، کوره‌ای تهیه کردم و خیلی جدی به سفالگری پرداختم.

 

بیشتر بخوانید:

فیلترینگ و نوسان قیمت‌ها، بلای جان هنرمندان شده است

تنها ثروتمندان، مخاطب دیزاین و هنر هستند

حراجی که واسطه‌ها را حذف و قیمت‌ها را کاهش می‌دهد

 

 

خورسند، کاربردی بودن را یکی از ویژگی‌های خوب صنایع دستی می‌داند و می‌کوشد تمام کارهایش، کاربردی باشند. به گفته خود او، روزنامه‌نگار بودن و 20 سال قلم زدن درزمینه محیط زیست و میراث فرهنگی در شکل‌گیری این نگاه، بی‌تاثیر نیوده است تا آنجا که مریم خورسند، پیش از خرید هر چیز به این موضوع فکر می‌کند که چقدر می‌تواند از یک کالا استفاده کند. او در کل از مُد پیروی نمی‌کند و هیچ‌چیزی که مد شده را نمی‌خرد و از نظر مسایل زیست‌محیطی و اوضاع و احوال اقتصادی جامعه به کالای دکوری و غیرکاربردی باور ندارد. از سوی دیگر براین باور است که خانه‌‎ها، بسیار کوچک‌تر شده‌اند و جایی برای بوفه و دکور ندارند. پس بهتر است هنرمندان صنایع دستی، چیزی تولید کنند که هم زیبا و منحصر به فرد و با ارزش باشد هم مورد استفاده قرار بگیرد و تزیینی نباشد.

سفال

 

به گفته او، میزان خرید صنایع دستی، در سال‌های اخیر و با توجه به شرایط بد اقتصادی پایین آمده؛ البته کارهای این‌چنین، هیچ‌وقت جزو خریدهای واجب مردم نبوده است. بله آدم ها به کاسه و بشقاب نیاز دارند اما ترجیح می‌دهند بروند شوش و یک قوری 120 هزار تومانی بخرند تا یک قوری دست ساز 600 هزار تومانی به من سفارش بدهند. کسانی به سمت من نوعی می‌آیند که به یک سطح امن اقتصاد در زندگی‌شان رسیده باشند و حالا بخواهد باکیفیت‌تر زندگی کنند و مثلا روزهای جمعه که خانواده با هم هستند، یک میز صبحانه زیبا بچینند.

خورسند در پاسخ به این‌که چرا هنرمندان صنایع دستی، کارهایی با قیمت پایین‌تر و میزان فروش بیشترتولید نمی‌کنند می‌گوید: این پرسش را بارها با من مطرح کرده‌اند که چرا یک قوری نمی‌سازی 400 هزار تومان؟ راستش با این نوسان قیمت و هزینه‌های بسیار بالای برق و باربری و تهیه مواد اولیه، کار ارزان برای من صرفه اقتصادی ندارد. به‌هر حال، یک سود حداقلی هم باید برای خودم بماند. شاید کسی که کارگاه و سوله دارد و از برق ارزان قیمت استفاده می‌کند و می‌تواند حداقل برای یک سال، مواد اولیه‌ مورد نیازش را تهیه کند، بتواند چنین کاری انجام دهد اما کار من، دست‌سازِ تک نسخه است و مخصوص کارگاه یک یا دو نفره. پس من چنین امکانی را ندارم.

سفال

 

این روزنامه‌نگار پیشین در پاسخ به این‌که دولت و سازمان‌های دولتی تا چه اندازه می‌توانند از صنایع دستی پشتیبانی کنند می‌گوید: دولت هیچ کاری نکند. فقط اجازه بدهد یک سال قیمت انرژی، برق، بنزین، دلار و مواد اولیه تغییر نکند و هزینه ها ثابت بمانند تا من بتوانم مواد اولیه را با یک قیمت شفاف خریداری کنم. دولت هیچ‌کاری انجام ندهد؛ فقط  مناسباتش را با کشورهای دیگر بهتر کند تا گردشگر بیاید و نمایشگاه‌های داخلی و خارجی برگزار شود یا با کشورهای خریدار، طوری رفتار کند که کالای من، امکان صادرات داشته باشد. از سوی دیگر ما به خاطر تحریم‌ها نمی‌توانیم به ارائه و فروش کارهای خود در سایت‌ها مهم و معروف صنایع دستی بپردازیم در حالی‌که اگر این امکان وجود داشت، حال صنایع دستی ما اندکی خوش می‌شد و جان تازه‌ای می‌گرفت.

خورسند درباره خرید صنایع دستی از سوی سازمان‌های دولتی و اهدای آن به بهانه‌ها و مناسبت‌های مختلف می‌گوید: یک زمان حمایت از چیزی به تخریب آن می‌انجامد. ماجرا اینجاست که بسیاری از نهادها، یک مامور خرید دارند که از فلان یا بهمان مجموعه پورسانت خوبی دریافت می‌کند تا کالای آنها را خریداری و به کارکان شرکت یا سازمان خود هدیه دهد. خود من سال‌هایی که خبرنگار میراث فرهنگی بودم، صنایع دستی بی‌کیفیتی دریافت کردم و بعدا متوجه شدم که قراردادی با فلان مجموعه بسته و تعداد زیادی تابلوی خاتم یا ظروف میناکاری گرفته شده است. البته در این میان هستند کسانی که ترجیح می‌‌دهند به افراد کمتری هدیه دهند اما آنچه تهیه می‌کنند درخور و گزیده باشد و در یک بسته‌بندی زیبا ارائه شود.

 

سفال

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا