سیر تطور و تحول نبوغ ایرانیان
دکتر محمدعلی نویدی: پیشینه و تبار نبوغ، خلاقیت و فرهنگ و تولیدات و سازهها و تمدن ایرانیان در تمام طول تاریخ بشر درخشان و باشکوه بوده است؛ ایران در پیوسته تاریخ خود و فراز و نشیب حیات تمدنی خویش، راست قامت و سرزنده و بانشاط بوده است، زیرا، اندیشیدن و کوشیدن و شناختن و ساختن در این سرزمین پیوستگی داشته است.
این چهره رخشان به زمان و دوران حکومت مادها میرسد، آریاییها اولین بار با پادشاهی مادها در تاریخ ظهور کردند و نبوغ و خلاقیت «genius & creativity»خود را به جهان و جهانیان و تاریخ و تجربه بشری نمایاندند. یعنی، ایران کشوری است که تاریخ مکتوب و مشخص در حدود سه هزار ساله دارد و تاریخ نامکتوب و اسطورهای آن بسیار دیرین است. نبوغ و هوشمندی ایرانیان با تشکیل حکومتهای مرکزی و اداره امور کشور و مردم و تشکیل ارتشهای وسیع و فراگیر و منظم و نیز در آغاز با معماری و شهرسازی و هنر و جاده سازی و چاپارخانهها، خود را نمایان ساخته است. به تصور راقم این سطور، نبوغ ایرانی در دوره مادها خود را در سه محور اصلی آشکار ساخته است:
- دفع و کنترل تهاجمات و یورشها و یغماگریهای بی امان آشوریان « امپراطوری آشوری» و سایر قبایل غیر متمدن و یا متوحش آن دوران. کنترل و مهار این نوع یورشها و غارتها، بی تردید نبوغ و هوشمندی و عقلانیت و تجربه و نیرو نیاز دارد و این کار را مادها برای نخستین بار در تاریخ ایران به منصه ظهور رسانده اند. گویی، این تجربه نخست ایرانیان هنوز هم زنده و قابل تأمل و بهرهبرداری ست. زیرا، هنوز قبایل، گروهها و کشورها و جوامعی هستند که به حق خود قانع نیستند و در فکر هجوم و غارت سرمایههای سایر ملل میباشند، یا اساساً، تفکر تباه گر ( در مقابل تفکراثربخش ) دارند، مثل، داعشیان و طالبان و غیرذالک.
- محل و مجال ظهور و تجلی نبوغ و خلاقیت استعداد ایرانیان در عصر مادها، تشکیل حکومت اولاً، و حکومت مرکزی ثانیاً بوده است. یعنی، آریائیان پراکنده و پریشان و قبیله منش، دارای حکومت و قدرت متمرکز از جنس ایرانی شدند و برای اداره امور ایران لاجرم تدبیر اندیشیدند و در این راه البته بسی کوشیدند. گواه بارز و برجسته آن شهر هگمتانه مرکز حکومت و قدرت مادها میباشد.
- تبلور و تجلی نبوغهای نخستین ایرانیان، نبوغها و خلاقیتهای علمی و فرهنگی آنان بودهاست. مادها از تجربه سایر قبایل و طوایف استفاده کردند و پنداری، از اول ایرانیان خوی و خصلت تعاملی و تولیدی داشتند؛ یعنی هم با سایر ملل و اقوام ارتباط برقرار میکردند و هم به تعاملات میاندیشیدند و هم به ساختن و تولید راهکارهای تازه فکر میکردند. به گفته « هرودوت » و حسب اکتشافات باستان شناسی در تپههای « نوشیجان و گودین تپه » آثار معماری، هنری، حفاری و فرهنگی در زمان مادها کشف شده و بوده است.
در این کشفیات پژوهشگران و باستانشناسان نقش اساسی داشتند، بر این اساس، وجود قنات، کانلهای زیر زمینی، دژها، مخازن آب و مخازن آب و غیره تأیید شده است. بنابراین، حکومت مادها تنها حکومت و قدرت نظامی و شمشیر و نیزه نبود که توسط دیاکو، فرورتیش، هووخشتره و ایشتوویگو، اعمال شده باشد، بلکه به فرهنگ و علم نیز در حد ابتدایی میاندیشیدند و میساختند. در اصل، ضعف و زوال یک فرهنگ و تمدن و افول و انحطاط یک قدرت و حکومت با غروب و غربت خرد و اندیشه و نبوغ و خلاقیت و علم و دانش و فناوری نسبت عمیق دارد.
جامعهای که در آن تنگ نظری حاکم شود و از اندیشه ورزی و کاوشگری علمی و عملکردهای دانش غفلت شود، بطور طبیعی و اثری، بسمت و سوی ضعف و زوال پیش میرود. مادها، در حد ابتدایی و اولیه خود هم به نظام و ارتش منظم و قوی میپرداختند و هم به اندیشیدن و ساختن توجه داشتند،لیکن، در آن روزگاران و دوران باستان، بن مایه و محتوای اذهان و افکار و اعمال و رفتار، همانا، پیوندهای قبیلهای و نژادی بود. گویی، بشر هنوز از روابط آگاهانه و عاقلانه زندگی و جامعه و سازمان خبری نداشت، نبوغ عملی و کاربردی بیش از نبوغ نظری و معرفتی مطرح بود.
خلاصه مطلب این است که به گمان من، نبوغ و استعداد و هوش و خلاقیت سرشار و مستمر ایرانیان، نه موروثی و نژادی است، بلکه در « context » زیست و زیستگاه اقلیمی و موقعیت جغرافیایی و مناسبات اجتماعی و چالشهای درونی و بیرونی انسان ایرانی و مواجهه با مسائل و معضلات امکان ظهور و بروز یافته است.
این زمینه و شرایط با ایران و ایرانیان هموار قرین و پیوستگی داشته و خواهد داشت. اگر از این شرایط سخت برای رشد و توسعه نبوغ و خلاقیت بهرهبرداری کنیم، ایران میتواند سهم فرهنگی و علمی بیشتری در دورانها و عصرها و اندیشهها و عملها داشته باشد. ایران ریشه خردمندی دارد و این اندیشه ورزی موجب زایش و رویشهای اثربخش میباشد و به همین دلیل ریشههای ایران همواره در آب خواهد بود.