سیناپرس یافته‌های پژوهشگران را بازخوانی می‌کند
مسیریابی صادرات صنایع خلاق و فرهنگی ایران

3 پژوهشگر ایرانی به نام فهیمه محمدی، امیر ذاکری و مهدی عبدالحمید در یک تحقیق مشترک با عنوان ساختاردهی به مسائل صادرات صنایع خلاق و فرهنگی به ارزیابی راه‌های صادرات صنایع خلاق و فرهنگی پرداخته‌اند و می‌گویند: صنایع خلاق و فرهنگی دارای ظرفیت بالایی جهت انتقال مفاهیم فرهنگی ملت‌ها هستند و این موجب می‌شود تا صادرات این محصولات در کنار سود اقتصادی از بعد تأثیرگذاری فرهنگی نیز حائز اهمیت باشد.
آنها معتقدند: به‌منظور رونق صادرات این حوزه می‌بایستی موانع موجود شناسایی و برطرف شود.این پژوهشگران نتیجه می‌گیرند عدم ایفای نقش‌های حاکمیتی در صنایع خلاق، از بیشترین تأثیرگذاری در میان موانع برخوردار بوده وچالش‌های ساختاری و نهادی شرکت‌های فعال در حوزه صنایع خلاق و عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق ازجمله موانع پیش روی صنایع خلاق و فرهنگی کشور است.
این پژوهش تاکید دارد: امروزه سرمایه‌های فرهنگی به یکی از فاکتورهای قدرت کشورها تبدیل شده که علاوه بر اهمیت در بحث‌های فرهنگی در سایر حوزه‌ها مانند اقتصاد، سیاست و بحث‌های اجتماعی نیز دارای اهمیت است و این سرمایه‌ها یکی از مزیت‌های رقابتی در عرصه توسعه پایدار هستند و قدرت نرم، توانایی رسیدن به اهداف یک ملت با تکیه بر جاذبه‌ها به جای اجبار است؛ تا جایی که جهان کنونی در حال تغییر پارادایم از سمت فناوری‌های سخت به سوی فناوری‌های نرم است و کشورهایی که این حرکت را درک کرده و با آن همراه شوند، فرصت قابل ملاحظه‌ای را برای موفقیت خود فراهم کرده‌اند.
به بیان دیگر ارزش بالاتر کالای خلاق نسبت به محصولات صنعتی به این دلیل است که با صدور کالای خلاق علاوه بر سودآوری مالی نتایج دیگری ازجمله تحکیم هویت ملت و معرفی آن به دیگران انجام می‌گیرد. با فرض آنکه اهداف یک صنعت درآمدزایی، اشتغال‌زایی، رشد اقتصادی کشور و نرخ ارزش‌افزوده آن صنعت باشد، شاید حتی بتوان این ادعا را کرد که صنایع خلاق بر بسیاری از صنایع سخت برتری دارد.
یافته‌های این پژوهش تصریح دارد: در سال‌های 2002 تا 2011 صادرات صنایع خلاق به‌طور متوسط 8.8درصد در سال افزایش داشته است که نشان‌دهنده شکوفایی این حوزه در اقتصاد جهانی است و در صادرات این حوزه تمامی کشورهای توسعه‌یافته، درحال توسعه و کمتر توسعه یافته دارای نقش هستند. به گونه‌ای که کره جنوبی در سال 2020 درآمدی معادل با 10.8 میلیارد از فروش سریال‌های خود و ژاپن نیز در همین سال از فروش بین‌المللی صنعت پویانمایی خود 10.7 میلیارد کسب کرده است که معادل با یک چهارم متوسط درآمد سالانه ایران از فروش نفت 2015 تا 2019 است.
به این ترتیب کشورهای پیشرو در دسته‌بندی‌های مختلف صنایع خلاق دارای ثبات نسبی درآمد صادراتی از این حوزه هستند و اساساً برای شکل‌گیری صنعت پایدار در یک حوزه نیاز است تا درآمد آن دارای حدی از قطعیت باشد، اما در آمارهای صادرات صنایع خلاق ایران شاهد نوسانات بسیار هستیم و حتی در بسیاری از سال‌ها این مقدار به صفر رسیده است.

چالش‌های صادرات صنایع خلاق و فرهنگی

این پژوهشگران در تحقیق خود چالش‌هایی را در مسیر صادرات صنایع خلاق و فرهنگی استخراج کرده‌اند که در محورهای مختلف قابل رصد است که شامل موارد زیر می‌شود:

1. عدم ایفای نقش‌های حاکمیتی در صنایع خلاق

  • عدم توجه کافی به ایجاد نواحی نوآوری
  • نبود سیاست‌های حاکمیتی مناسب در صادرات صنایع خلاق
  • مشکلات مربوط به سازوکارهای حمایتی صنایع خلاق
  • نبود چارچوب‌های مشخص به‌منظور عملکرد صحیح
  • مشکلات مربوط به قوانین حوزه صنایع خلاق و فرهنگی
  • انحصار صنایع پویانمایی داخل کشور به چند شرکت محدود
  • چالش‌های مربوط به نبود ثبت و مالکیت فکری در صنایع خلاق
  •  تأثیر منفی مسائل سیاسی بر صنایع خلاق
  • مشکلات ایجادشده به‌واسطه تحریم خارجی
  • مسائل جهانی صادرات صنایع خلاق
  • مشکلات مربوط به نظام آموزشی
  • مشکلات مربوط به پست ملی

2. چالش‌های ساختاری و نهادی شرکت‌های فعال در حوزه صنایع خلاق

  • مسائل مالی، نیروی انسانی و مهارتی صنایع خلاق
  • مشکلات موجود در زنجیره تأمین صنایع خلاق
  • محدودیت‌های ایجادشده توسط هزینه‌های جابجایی – لجستیکی
  • کیفیت پایین تولیدات خلاق
  • کمبود امکانات فنّاورانه مجموعه‌های داخلی
  • مشکلات مربوط به مجموعه‌های واسطه صادراتی و تخصصی نبودن واسطه‌ها

3. ضعف محتوای فکری – فرهنگی صنایع خلاق

  • عدم توجه به محتوا در صنایع خلاق
  • مشکلات تاریخی اجتماعی در صنایع خلاق
  • عدم پرداختن به قدرت نرم و ابعاد فرهنگی صنایع خلاق
  • عدم توجه به شیوه‌های انتقال پیام مؤثر در کالاهای فرهنگی

4. عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق

  • چالش‌های انواع پارادایم‌ها در سیاست‌های صنایع خلاق
  • عدم توجه به مولفه‌های نهادی در صنایع خلاق
  • عدم توجه کافی به تئوری‌های صنایع فرهنگی و خلاق
  • مسائل مربوط به انتقال، توزیع، انتشار و یادگیری دانش
  • مسائل مربوط به تعریف صنایع خلاق و فرهنگی
  • نبود فرهنگ پذیرش ایده‌های جدید داخلی

5. نبود هم‌افزایی میان ذی‌نفعان صنایع خلاق

  • چالش‌های مربوط به کاربران صنایع خلاق
  • عدم همراهی بازیگران کلیدی صنایع فرهنگی و عدم همکاری مراکز عرضه خارجی

6. مشکلات بازار و اقتصاد صنایع خلاق

  • نبود سرمایه‌گذاری در صنایع خلاق
  • عدم شناخت و بررسی بازار مقصد
  • محدودیت بازارهای در دسترس
  • عدم احصا ظرفیت‌های داخلی
  • ناتوانی در رقابت‌پذیری در صنایع خلاق
  • مشکلات اقتصادی صنایع خلاق
  • مشکلات مربوط به مشتریان
  • مشکلات اقتصادی مربوط به تحریم و مسائل سیاسی
  • عدم توجه به روندهای جدید در صنایع خلاق

7. عدم شناسایی و استفاده از ظرفیت‌های لازم جهت ورود به بازار جدید

  • موانع بین‌المللی‌سازی از داخل مرزها
  • عدم استفاده از ظرفیت مهاجران در صادرات صنایع خلاق
  • عدم وجود ارزیابی‌ها و اندازه‌گیری‌های مربوط به فضای کسب‌وکار

8. نداشتن استراتژی و رویکرد مناسب در صادرات صنایع خلاق

  • نداشتن استراتژی صنایع خلاق
  • عدم آشنایی با رویکردها و نداشتن رویکرد مشخص

9. عدم استفاده از ظرفیت شبکه‌ها در صنایع خلاق

  • عدم استفاده از ظرفیت شبکه‌ها
  • عدم وجود ارتباط با سایر کشورهای فعال در حوزه صنایع خلاق

10. نبود مدیریت ریسک در صنایع خلاق

  • نبود مدیریت عدم قطعیت و ثبات در صنایع خلاق

موانع و فرصت‌های اقتصاد خلاق

این پژوهش که مجلس مدیریت کسب‌وکارهای بین‌المللی دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز منتشر شده با هدف شناسایی موانع صادرات صنایع خلاق و فرهنگی انجام شده، پیشنهاد می‌کند که در تحقیقات آینده با توجه به تنوع بالا و گستردگی حوزه صنایع خلاق و فرهنگی به صورت خاص بر یک زمینه مثل پویانمایی، پوشاک، کتاب و… تمرکز شده و راهکارهای تخصصی آن حوزه ارائه شود وبه نظر می‌رسد در زمینه شناسایی انواع سیاست‌های حاکمیت در رابطه با صنایع خلاق همچنان نیاز به بررسی بیشتر است و ارائه الگوی در این زمینه می‌تواند موضوع یک کار پژوهشی قرار گیرد.
این محققان می‌گویند: به لحاظ استفاده عملیاتی از نتایج پژوهش از آنجا که متولی امر صنایع خلاق و فرهنگی در ایران چندین نهاد ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و ستاد فناوری‌های نرم و هویت‌ساز هستند، موانع ریشه‌ای شناسایی شده در این پژوهش می‌بایستی مبنایی برای سیاست‌های آنها در بهبود وضعیت صادراتی این حوزه قرار گیرد. پیشنهاد ویژه محققان یادشده این است که ذیل یکی از نهادهای یادشده تیم چابکی با تمرکز ویژه بر مسئله مانعزدایی از صادرات صنایع خلاق و فرهنگی تشکیل شود و اقدام به زمینه‌سازی افزایش حجم صادراتی این حوزه کند واین تیم می‌تواند به صورت میان بخشی عمل کرده و حتی عملکرد نهادهای فعال در این زمینه را مورد پایش و ارزیابی قرار دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا