طبقه بندی اختلالات روانی مبتنی بر علائم عینی زیست شناختی
دبیر ستاد توسعه علوم و فناوری های علوم شناختی گفت: دانشمندان علوم شناختی با استفاده از فناوری های جدید تصویربرداری از مغز در پی تدوین معیارهای جدیدی (RDoC) به جای طبقه بندی های رایج نشانگان های اختلالات روانی (DSM) هستند که مبتنی بر علائم عینی زیست شناختی است.
به گزارش ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی، دکتر سید کمال خرازی امروز در کنگره بین المللی روان درمانی که با حضور میهمانان خارجی به زبان انگلیسی در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، دربارۀ علوم شناختی، بهداشت مغز و روان درمانی سخنرانی کرد.
دکتر خرازی ضمن معرفی علوم شناختی به عنوان یک حوزۀ میان رشته ای نوین که بر رشته های مختلف علمی تأثیر خواهد داشت، ابتدا به چهار مکتب روان درمانی از جمله روانکاوی، رفتارگرایی، شناختی- رفتاری و نهایتاً رویکرد شناختی به روان درمانی اشاره کرد و گفت: امروزه بشر با استفاده از فناوری های تصویربرداری به درون جعبۀ سیاه مغز راه یافته است و محققین می توانند به صورت زنده وضعیت مغز را در حین کارکردهای شناختی مطالعه و کاستی های آن را بررسی کنند.
دکتر خرازی در ادامه گفت: دانشمندان با مطالعه عینی و زنده مغز در پی جمع آوری علائم زیستی بیماری های روانی و کاستی های شناختی انسان ها هستند. از این رو طبقه بندی های رایج نشانگان های تشخیصی اختلالات روانی تحت عنوان دستورالعمل آماری تشخیص اختلالات روانی (DSM) که بر اساس اجماع نظر متخصصان و بدون مطالعه مستقیم مغز تدوین شده است و نسخه های چندی از آن تا به حال انتشار یافته است، نمی تواند به تنهایی کافی باشد و لذا باید علاوه بر نشانگان های رایج با استفاده از فناوری های جدید در پی یافتن علائم زیستی این اختلالات در مغز بود و بر اساس آن علائم نوع اختلال و راه معالجه اختلالات مختلف را تشخیص داد.
دبیر ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی اعلام کرد که به همین دلیل موسسه ملی سلامت روان آمریکا (NIMH) پروژه ای را در دست اجرا دارد تا معیارهای جدیدی را تحت عنوان RDoC مبتنی بر یافته های علوم اعصاب و مطالعۀ مستقیم مغز تدوین کند. البته این طبقه بندی هنوز همچون یک ابزار بالینی عملیاتی نشده است ولی نشان می دهد که آینده طبقه بندی های تشخیصی چه جهتی را اتخاذ خواهد کرد. این طبقه بندی جدید مبتنی بر استفاده از علم ژنتیک، تصویر برداری از مغز، علوم شناختی و سایر داده های زیست شناختی جمع آوری شده دربارۀ مغز در آزمایشگاه ها خواهد بود.
دکتر خرازی ادامه داد: فناوری نقشه برداری مغز در پی آن است که با ترسیم نقشه مدارهای مغزی انسان در قالب یک شبکه عظیم پردازش اطلاعات ریشه اختلالات روانی و شناختی را در سطح شبکه های مغزی جستجو کند و این تحول عظیمی را در درمان بیماری های روانی و کاستی های شناختی پدید خواهد آورد.
وی به اظهارات اریک کندل دانشمند برجسته علوم اعصاب و برنده جایزه نوبل اشاره کرد که در آینده علت افسردگی را باید در آسیب به مدارهای مغزی مربوطه جستجو کرد.
در این زمینه دکتر خرازی به مقاله ای در نیچر (علوم اعصاب) اشاره کرد که مدارهای مغزی ترس و اضطراب را ترسیم و معرفی کرده است.
دبیر ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی دربارۀ روش های نوین مداخله مغزی از روش های بازیابی و بازتوانی شناختی، روش های تحریک الکتریکی و مغناطیسی مغز، روش کاشت الکترود در مغز، روش سلول های بنیادی، روش مداخلات اپتوژنتیک و مداخلات فراصوتی نام برد و گفت این روش های نوین مداخله در مغز اینک مراحل آزمایشگاهی خود را می گذراند و خوشبختانه در جمهوری اسلامی نیز در سطح آزمایشگاهی مطالعه می شود.
دکتر خرازی در پایان گفت که با استفاده از فناوری های تصویر برداری مغز امروزه امکان تشخیص زودهنگام اختلالاتی مانند خوانش پریشی، محاسبه پریشی، آفازیا، کمبود توجه و بیش فعالی د رکودکان وجود دارد و این خود می تواند در معالجه به موقع این اختلالات بسیار مؤثر افتد .