بازیگری امری سهل و ممتنع است
علاوه بر این در زمینه تحصیلات نیز، سلسله مراتب آکادمیک را طی کرده و از دانشگاه الزهرا(س) در رشته پژوهش هنر مدرک دکترا گرفته و در کنار فعالیتهای هنریاش تدریس هم میکند و کتابهای متعددی را هم در دست تالیف و ترجمه دارد. با این هنرمند و استاد دانشگاه دربارۀ بازیگری از منظرهای گوناگون به گفت و گو نشستیم.
تاکنون تعاریف متعددی دربارۀ بازیگری ارائه شده است و هر کس به نوعی آن را تعریف کرده و ویژگیهایی برای آن برشمرده است، نظر شما دراین باره چیست؟
بازیگری امری است سهل و ممتنع. سهل است چون وسیله انجام آن خود شخص است و تصور همگان بر این است که میتوانند از موجودیت فیزیکی خود هرگونه که بخواهند استفاده کنند. بنابراین حرکت کردن بر روی صحنه یا مقابل دوربین هیچ مشکلی نخواهد داشت و کار آسانی است. ممتنع است چون همین افراد وقتی بر روی صحنه میروند یا در مقابل دوربین قرار می گیرند در کمال تعجب میبینند که نمی توانند همچون زندگی عادی حاضر شوند و نقش آفرینی کنند. دلایل زیادی برای برداشت های متفاوت از آنچه در واقعیت بازیگری نامیده می شود وجود دارد.
کمی دربارۀ این دلایل میگویید؟
مهمترین آن همان بود که ذکر آن رفت. اما دلایل دیگری هم هست، ازجمله این که مانند بسیاری از امور وارداتی دیگر، بازیگری نیز(در شکل جدید آن) از جهان غرب به همراه ترجمه نمایشنامهها وارد ایران شد. از آن جایی که به دلایل اعتقادی و عرفی بازیگری کاری دون شأن و پست به شمار می رفت (یک بازیگر باید به هر نقشی تن در میداد و جای هر شخصیتی بازی میکرد که برای اقشار متوسط و متوسط رو به بالا و بالای جامعه خوش آیند و کار درستی نبود) در میان افرادی رواج یافت که از طبقات پایین اجتماع و یا اقلیتهایی بودند که سواد و دانش کمی داشتند. آنها بدون آن که بخواهند یا بتوانند از سبکها و گونهها و تاریخ تحولات هنری اطلاعی داشته باشند، به کار بازیگری مشغول شدند و تا زمان زیادی به ویژه در میان بانوان اشتغال به این امر، باعث طرد از خانواده و جامعه میشد. از طرف دیگر، مانند هر کالای وارداتی دیگری و البته با اختراع صنعت سینما و پس از آن تلویزیون، و جذبه شهرت که با دیده شدن در پردهها و صفحات این نشانههای مدرنیته، به وقوع می پیوست، به مرور حداقل پرداختن به این امر و دستی از دور بر آتش آن داشتن، نشانه پیشرفت و همگام شدن با تمدن بود. البته موکداً ازدور! چرا که همچنان حضور در نقشهای متفاوت دون شان و شخصیت افراد بود! و آقایان یا خانمهایی که به ایفای نقش می پرداختند اگرچه افرادی مهم و حتی شاید متمول محسوب می شدند، اما این تاثیری بر قوانین عرفی جامعه و طرز فکر افراد نداشت. البته همانطور که در دانشنامه نمایش ایرانی نوشته یدالله آقا عباسی آمده است، بی توجهی به پیشینه تاریخی هم مزید بر علت است. در گاهان، نمایشهایی هست که خود زرتشت اجراگر آن بوده و با ماسک در نقشهای مختلفی ظاهر می شده حتی در نقش دروگ دیو و با بازیگران دیگر به دیالوگ می پرداخته و برای ترویج آیینش برای مردم نمایش اجرا می کرده است.
مردم شیفته عکس انداختن با بازیگران مشهور و امضا گرفتن از آنها و دیدنشان از نزدیک هستند اما اگر یکی از بستگان درجه یک آنها بخواهد به این شغل بپردازد، گمان می کنند دنیا بر سرشان خراب شده و هر کاری می کنند تا او را از این تصمیم منصرف کنند.
با توجه به صحبتهایتان، وضعیت امروز آموزش بازیگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروزه با وجود ایجاد رشته ها و گرایشهای بازیگری بر اساس سیستمهای علمی و اصولی در بطن و متن جامعه، کماکان رد پای سهل بودن و دستی از دور بر آتش بازیگری داشتن قابل مشاهده است. در کلاسهای بازیگری (چه در دانشگاه ها و چه در موسسات فرهنگی و هنری) شما با افرادی مواجه می شوید که عاشق مشهور شدن و دیده شدن هستند. بسیار علاقه دارند بازی کنند آن هم در نقشهای برجسته و مهم، اما نه با این عنوان حرفهای! دوست دارند کارگردان باشند تا بازیگر. نویسنده باشند تا بازیگر. تدوینگر، فیلمبردار، صدابردار، تهیه کننده و… باشند تا بازیگر و معلوم نیست همه این تجهیزات و صنایع و مشاغل اگر بازیگری در میان نباشد به چه کاری میآید و مهم تر از آن، اگر بازیگری کارآزموده و تربیت شده در میان نباشد، آیا تمام این زحمات و مخارج و دوندگیها به باد نمی رود؟متأسفانه در برخی دانشگاه های هنری در رشته تئاتر و سینما حتی گرایش بازیگری وجود ندارد. بسیاری از موسسات از ترس رماندن خانوادهها کلاسهای بازیگری خود را کلی معرفی میکنند یعنی کلاسهای فیلمسازی و تولید تئاتر!
نگاه جامعه به بازیگر و بازیگری چگونه است؟
مردم شیفته عکس انداختن با بازیگران مشهور و امضا گرفتن از آنها و دیدنشان از نزدیک هستند اما اگر یکی از بستگان درجه یک آنها بخواهد به این شغل بپردازد، گمان می کنند دنیا بر سرشان خراب شده و هر کاری می کنند تا او را از این تصمیم منصرف کنند؛ حتی در کمال تعجب به خود این افراد متوسل می شوند تا به این شخص مجنون! بگوید که این حرفه چه دردسرها و پیامدهای وخیمی دارد و بهتر این است که به شکل تفریحی به این کار بپردازد و از پرداختن حرفه ای به این امر خودداری کند.
و سخن پایانی؟
در حال حاضر بسیاری از استادان هم تحصیل کرده و هم با تجربه عملی در زمینه بازیگری در موسسات و مراکز فرهنگی و هنری و دانشگاهی مشغول تدریس وآموزش هستند. امید آن که به ویژه با وجود چنین افرادی، با دیدی عمیقتر به امر بازیگری نگاه شود و جنبه های عوامانه و تا حد زیادی خرافی این امر به خاطره های دور سپرده شود.
گفت و گو: مهرداد نصرتی
No tags for this post.