شناختن شخصیت دیگر خود
به گزارش سینا پرس فارس، بههمین دلیل، بخش قابل توجهی از وجود ما را کودک درون کنترل میکند، این کودک در جریان رشد، سرکوب میشود، طوریکه در نوجوانی میگوییم: وقتی بچه بودم، مثل بچهها حرف میزدم، مسائل را مثل بچهها میفهمیدم و مثل بچهها فکر میکردم. اما حالا بزرگ شدهام و باید کارهای بچگانه را کنار بگذارم.
اما باید گوشزد کرد که این حرفها در سطح هشیاری مطرح میشوند و ماجرای ناهشیاری چیز دیگری است، قضیه مثل آن است که مسئلهها را در کشوی میز بگذاریم ولی گذاشتن مسئلهها در کشوی میز به معنای از بین رفتن آنها نیست.
پس کودکانی که وجود آنها را انکار کردیم و نمیخواهیم دربارهی آنها چیزی بدانیم، در ذهن ناهشیار باقی میمانند، ما نمیخواهیم از تصمیمها، احساسات و ترسهای آنها باخبر شویم، ولی بخواهیم یا نخواهیم، آنها بر ما تاثیر میگذارند چون همچنان مجبوریم به آنها گوش دهیم.
اگر به حرفشان گوش ندهیم و به قدر کافی به آنها توجه نکنیم میتوانند در درون ما خرابکاری کنند و باعث تنبه و آزار شوند، این کودکان، شکلهای مختلفی دارند.
گزارش: محمدرضا قشقایی زاده