باز آفرینی شهرها همراه با ویژگیهای فرهنگی

این نوع مسکن اجتماعی بهصورت انبوه ساخته میشود و به شکل اجاره یا اجاره به شرط تملیک در اختیار دهکهای ضعیف جامعه قرار میگیرد.
هم اکنون در کشورهای توسعهیافته، هدف ایجاد مسکن اجتماعی را میتوان کنترل تقاضای فزاینده مسکن، ایجاد ثبات در بازار، مهار بحرانهای خطرناک اجتماعی و ایجاد تحرک در اقتصاد ملی و کاهش نرخ بیکاری دانست. گروههای هدف در عرضهی مسکن اجتماعی زوجهای جوان، دهکهای کمدرآمد و خانوارهای بیسرپرست هستند که توان خرید مسکن را ندارند. این خانهها دارای شرایط ذیل هستند. یک سطح زیر بنای آنها تا 50 متر است. دوم، به صورت انبوه ساخته می شود. سوم، بهصورت اجاره یا اجاره بهشرط تملیک در اختیار گروههای هدف قرار میگیرد. چهارم، با مشارکت و دخالت دولت ساخته میشود. پنجم، سرمایه تولید این نوع مسکن با مشارکت دولت، بانکها، سازمان تامین اجتماعی و فروش سهام به بهرهبرداران تامین میشود؛ استفادهکنندگان از این نوع مسکن با پرداخت ۳۰ درصد از درآمد خود، بهطور اجارهای ساکن میشوند.
طی چند دهه اخیر اجرای چنین طرحی در برنامه توسعه ای ایران قرار گرفته است؛ طرحی که همراه با چالش ها و نقدهای فراوانی است.
بهاره فلاحی، دکترای سیاست گذاری مسکن دانشگاه پوترای مالزی با نقد سیاست های اجرای مسکن اجتماعی در ایران گفت: طرح مسکن اجتماعی بر اساس تجارب جهانی برنامه موفقی برای تامین مسکن دهکهای ضعیف جامعه است اما موفقیت طرح مسکن اجتماعی منوط به نحوه اجرای آن است. یکی از مهمترین اصول مسکن اجتماعی که از تجارب جهانی فهمیده میشود این است که با «اختلاط نشینی» دهکهای کمدرآمدها در مناطق برخوردارتر از شکلگیری آسیبهای اجتماعی و امنیتی جلوگیری کند و باعث انسجام اجتماعی شده و از شکلگیری فضای دوقطبی در شهرها جلوگیری کنند. یکی از مشکلات مسکن مهر هم همین بود که موجب تجمیع شهروندان کمدرآمد در یک نقطه و آسیبهای تاشی از آن میشد.
وی اظهار کرد: همچنین ایجاد فضاهای عمومی برای افزایش تعاملات اجتماعی، فضاهای تفریحی، آموزشی، بهداشتی و بهبود دسترسیها و محله محوری باید بخش اصلی هر طرح مسکن اجتماعی باشد. درحالیکه طرح دولت در بخش مسکن اجتماعی از مفهوم و معنای اجتماعی و فرهنگیاش به کالبدی فیزیکی و بیهویت فروکاستِ شده است. علاوه براین، نیاز به مسکن به زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و فضایی بستگی دارد. فاکتورهایی مانند نوع تصرف، اندازه خانه، میزان تراکم محل، نوع معماری بنا، موقعیت مسکن در شهر یا خارج شهر، نحوه بازپرداخت وامها و … همگی بسته به شرایط فضایی مختلف فرق میکند.
وی بیان کرد: مسکن اجتماعی در شهر تهران با مسکن اجتماعی در سیستان و بلوچستان یا خوزستان قطعا از بسیاری جهات متفاوت باید باشد. در نظر نگرفتن این ملاحظات فضایی و ارایه فرمول واحد از بالا و مرکز برای همه، اشتباه جبرانناپذیری است. یکی از مشکلات مسکن مهر این بود که در آن از ملاحظات محلی و فضایی غفلت شده بود. مثلا هزینه زیادی صرف ساخت مسکن برای کپرنشینهای منطقه بلوچستان شده بود؛ اما با ویژگیهای فرهنگی جامعه محلی فاصله داشت که افراد از سکونت در چنان خانههایی سرباز زدند. درحالیکه خانه بلوچ، وسیع و فضایی کاملا محافظتشده برای حریم خصوصی و خانواده دارد، خانههای ساختهشده کاملا شبیه خانههای شهری در تهران شده بود.
بازآفرینی شهری با اجرای طرح مسکن اجتماعی
سیدهادی بهادری، عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: مسکن اجتماعی قطعا بخشی از پروژه جامع بازآفرینی شهری است که با اجرای آن، ضمن خانه دار شدن افراد ضعیف و متوسط جامعه، بافت های فرسوده نوسازی و بهسازی می شود.
نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی افزود: یکی از مسایل مهم در اجرای طرح های ساختمان سازی مانند مسکن اجتماعی، فرآیند تعیین پیمانکاران است، از اینرو وزارت راه و شهرسازی باید به گونه ای پیمانکاران را انتخاب کند که آن ها تضامین لازم را برای ساخت مسکن با بالاترین کیفیت ارایه کنند.
وی ادامه داد: دولت می تواند زمین را از مالکان خریداری کرده و سپس آن ها را به پیمانکاران تحویل دهد، تا آنها ساختمانها را روی بافت های فرسوده ساخته و سپس به مردم و متقاضیان بفروشد.
عضو کمیسیون عمران مجلس ادامه داد: البته در اجرای طرح هایی مانند مسکن اجتماعی، شهرها با هم متفاوت هستند و مسوولان باید متناسب با شهر و منطقه، طرح تامین مسکن را اجرایی کنند.
No tags for this post.