چند موزه برایمان کافی است؟

در همان سال تعداد موزه ای ایران ۶۵۰ موزه بود و انتظار بر این بود که در آینده نهچندان دوری، تواتر تأسیس و افتتاح موزهها در ایران به هر هفته یک موزه برسد. همان ایام بین دوستان و آشنایانم که به دلیل نوع فضای کاری و روابطم عمدتاً از افراد تحصیلکرده آکادمیک هستند میشنیدم که مگر یک کشور چند موزه نیاز دارد؟ یا مثلاً میشنیدم که این تأسیسها و افتتاحها به دلیل سود مالی زیادی است طراحی و ساخت موزهها در بردارد وگرنه چه نیازی به اینهمه موزه در یک کشور هست.
شنیدن چنین مواردی،آنهم از سوی طیف تحصیلکرده و دنیا دیده(کموبیش) چیز غریبی است و نشان میدهد که آگاهی از ارزش و اهمیت موزهها در فضای فرهنگی جامعه بهخوبی شناخته و یا تبیین نشده است.
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
به منظور اینکه بدانیم جایگاه و شرایط ایران از منظر کمی و از دید تعداد موزهها چه جایگاهی را در دنیا دارد خوب است نگاهی دقیقتر به آمار و ارقام بیندازیم.
ایکام ICOM اذعان میکند که با دقت کاملی آمار و ارقام مربوط به موزههای دنیا را ندارد ، ولی با همه این اوصاف ، در ۲۱ امین ویرایش کتاب راهنمای موزههای دنیا(سال ۲۰۱۴) تعداد ۵۵۰۰۰ موزه را در ۲۰۲ کشور شناسایی و معرفی کرده است. یعنی میانگین تقریبی موزهها(بر اساس این آمار)۲۷۲ موزه برای هر کشور. با این حساب،درست است ، ایران تقریباً دو برابر میانگین جهانی موزه دارد . یعنی اوضاع خیلی هم خوب است(شاید بیش از اندازه خوب) اما این یکسوی قضیه است . به نوعی آن چیزی است که خطا در خواندن و تفسیر آمارها محسوب میشود. برای اینکه وضعیت کشورمان را در جایگاه جهانی موزهها بدانیم (حتی فقط از منظر تعداد موزهها) بیایید آمار را جزئیتر بکنیم:
در کشور آمریکا (به تنهایی) بیش از ۳۳۱۰۰ موزه وجود دارد(بیش از نیمی از موزههای دنیا در کشور آمریکا قرار دارد) یا بازهم جزئیتر نگاه کنیم: شهر مسکو (بهعنوان یکی از کلانشهرهای دنیا و پایتخت روسیه) به تنهایی ۳۶۵ موزه دارد(یعنی یک شهر تقریباً نصف کشور ایران موزه دارد)بنابراین میبینید که با مروری بر این آمارها میتوان فهمید تعداد موزههای ایران آنقدرها هم زیاد نیست که هیچ ، کم هم هست. بنابراین همانطور که آقای کارگر (مدیرکل امور موزهای سازمان میراث فرهنگی کشور) ابراز امیدواری کردهاند ، ایران حالا حالاها باید موزه بسازد و از منظر کمی و فیزیکی موزهای بیشتری در ایران ساخته شود.
اما سوی دیگرِ ماجرا ، تنوع و کیفیت موزهها هستند. در ایران بسیاری از موزههایی که در آمار موزهای کشور قرار میگیرند از دو طیف هستند: موزههای تاریخ طبیعی و موزههای مردمشناسی. این به ذاتِ بد نیست و لازم است .اما مشکل از جایی آغاز میشود که تنوع همین دو تیپ موزهای هم بسیار کم و بیکیفیت است. گردآوری و به نوعی تلنبار کردن مجموعهای از اشیای قدیمی زندگی مردم در یک سردابِ ، حمام یا خانه قدیمی، زدن چند برچسب و درنهایت چند مجسمه مومی نمیتواند تعبیر و تعریف خوبی از موزه را برای خود ایجاد کند.این نوع موزه داشتن کمترین سطح و یا کفِ مطالباتِ موزهداری میتواند محسوب شود.(در نوشتههای دیگر به این نوع موزهها خواهم پرداخت)
اما آیا همین تعداد موزههای کم تنوع تاکنون توانسته است خدماتدهی مناسبی به مخاطبانشان داشته باشند؟
شاید آمارهای بازید بتواند نشانگری باشد برای مطلوبیتِ این موزهها:
بر اساس آمارهای موجود در فاصله بین سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ تعداد بازدیدکنندگان موزههای ایران با ۳ میلیون نفر افزایش ، از ۱۷ به ۲۰ میلیون نفر رسیده است(متأسفانه آماری از اینکه چه تعداد از این ۲۰ میلیون نفر ، بازدیدکننده منحصربهفرد هستند وجود ندارد!) و طبیعتاً بدیهی است که تعداد کمی از این تعداد شامل بازدیدکنندههای بینالمللی هستند(کمتر از یک و نیم میلیون نفر). باز هم در نگاه نخست این تعداد بازدیدکننده ، نویدبخش است و خوشحالکننده ، اما بازهم در مقایسه با موزهها و مراکز بازدیدی است که میتوانیم متوجه فاصله زیادمان با وضعیت مطلوب بشویم و الزام به حرکت سریعتر و دقیقتر و مستمرتر را به خودمان گوشزد کنیم: موزه ملی چین بهتنهایی در سال ۲۰۱۵ بیش از ۷ میلیون نفر بازدیدکننده داشته است . سه موزه نخست جهان(از منظر تعداد بازدیدکننده) شامل موزه ملی چین ، موزه ملی هوافضای واشنگتن و موزه لوور با همدیگر هماندازه کل بازدیدهای موزهای ایران بازدیدکننده دارند(یعنی بیش از ۲۰ میلیون نفر) .البته که طبیعتاً مقایسه این سه موزه با هریک از موزههای ایران کاری است اشتباه ، چون نه امکانات ، نه فضای نمایش، نه نیروی انسانی ، نه هزینه و نه جتی آثار موزهای این سه موزه با هیچیک از موزههای ایران قابلمقایسه نیست. اما بهعنوان یک راهنما یا حتی هدف میتوانند مورد نظر ما ایرانیان باشند.
جالب است بدانیم که در بیشتر مناطق دنیا اقبال عمومی به بازدید از موزهها اندکی با رشد منفی روبرو بوده است بهجز آسیا و اقیانوسیه(که البته این آمار نیاز به تعیین و تنظیم آمارهای دقیقتر و جزئیتری دارد) در این دو قاره در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ آمار بازدیدکنندگان موزهای با رشد ۷ درصدی روبرو بوده است(شاید به دلیل افزایش توریستهای اروپایی ، شاید به دلیل افتتاح موزههای مدرن و جدید) و همین آمار نشان میدهد که ما ایرانیان هم میتوانیم و باید به استفاده از فرصت تازه رویآوریم و داستانهای تازهای برای بازدیدکنندگان و موزههایمان بسازیم.
واقعیت این است که همچون همیشه میتوانیم همه مشکلات موزهداری و گسترش کمی و کیفی را به بحث بودجه و منابع مالی نسبت دهیم. اما واقعبین باشیم، همه قصه این نیست. مدیریت،برنامهریزی و طراحی بر هر چیز دیگری مقدم است. یعنی با همین وضعیت موجود ، شرایط و امکانات میتوان بهرهبرداریهایی بهمراتب بهتر داشت. شاهد مثالمان،موزههای کوچک خصوصی است که چند صباحی است در ایران راه افتادهاند و بسیار موفق عمل میکنند.
محمد رضا نوروزی-طراح موزه و مرکز علم
No tags for this post.