راز موفقیت قهرمان شنای المپیک چیست؟

شناگر آمریکایی، مایکل فلپس (Michael Phelps) همین چند روز گذشته توانست بیست و سومین مدال طلای ۴۰۰ متر آزاد را هم در بازی‌های المپیک ریودوژانیرو برزیل از آن خود کند. مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید، در سال ۲۰۰۸ و پس از نمایش‌های موفقیت‌آمیز فلپس در بازی‌های المپیک بیجینگ منتشر شد. ظاهراً موفقیت‌های جدید فلپس باعث شده که ساینتیفیک آمریکن (Scientific American) باز هم این مقاله را از بایگانی خارج و با اندکی تغییرات به روز کند. آنچه که در ادامه می‌خوانید، شرحی در باب چگونگی موفقیت‌های یکی از مشهورترین و بهترین شناگران دنیا است.

فرضیات متعدد

موفقیت‌های پی در پی فلپس در المپیک باز هم تنور شایعات را درباره وی داغ کرده است. خبرنگاران از خودشان می‌پرسند که به راستی چه چیزی باعث برتری فلپس نسبت به سایرین شده است؟ همه این‌ها در حالی است که شایعات درباره دوپینگ برخی از شناگران هم از دور و نزدیک شنیده می‌شود. البته سوالی که روزی توسط رسانه‌های استرالیایی مطرح شد، این روزها ظاهراً موافقان بیشتری هم پیدا کرده: به استثنای تعلیمات بدون شک خوب و موفق این شناگر، آیا نمی‌توان به سادگی گفت که آناتومی خارق‌العاده بدن فلپس دلیل اصلی همه موفقیت‌هایش است؟

Phelps3

روزنامه تورنتوسان (Toronto Sun Newspaper) می‌نویسد: «این موفقیت مدیون طول بلندتر و متناسب دست‌های فلپس است.» اما آیا این فرضیه درست است؟ فاصله بین دو سر بازوهای فلپس (از نوک انگشتان دست راست تا نوک انگشتان دست چپ) ۲۰۳ سانتی‌متر و قد وی هم ۱۹۳ سانتی‌متر است. طول دست‌های باز و کشیده آن‌هایی که قد بلند دارند، اکثراً با قدشان ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دارد و این مساله‌ای است که لئوناردو داوینچی هم در طرح مشهورش موسوم به مرد ویترویوسی، به آن اشاره کرده. مرد ویترویوسی یکی از طرح‌های مشهور داوینچی است که به احتمال زیاد در سال ۱۴۸۷ میلادی کشیده شده ‌است. این طرح تمام‌قد از ویترویوس، معمار ایتالیایی است که با جوهر بر روی کاغذ کشیده شده و بدن برهنه مردی را در دو حالت مختلف نشان می‌دهد که همزمان درون یک دایره و مربع محاط شده‌. مرد ویترویوسی هم‌اکنون در ونیز ایتالیا نگهداری و جز در مواقع خاص به نمایش درنمی‌آید. فرضیه طول دستان بلند، پس از آنکه شناگر مشهور صرب، میلوراد ساویچ (Milorad Čavić) در دور نهایی شنای ۱۰۰ متر مغلوب فلپس شد، بیشتر از قبل قوت گرفت چرا که شناگر آمریکایی توانست یک صدم ثانیه زودتر از رقیبش به خط پایان برسد.

خبرگزاری دیترویت (Detroit News) اما موفقیت‌های فلپس را به دلیل مفصل‌ کاذب (Double jointed)  می‌داند. فرد دارای مفصل کاذب، کسی است که مفاصل انعطاف‌پذیر غیرمعمولی دارد و این مساله معمولاً در انگشتان، بازوها و پاها خودش را نشان می‌دهد. بعضی‌ها می‌گویند که اندازه پای ۱۴ فوتی (سایز ۴۲) فلپس، در هنگام شنا از ناحیه قوزک پا ۱۵ درجه بیشتر از اکثر شناگران حرفه‌ای به جلو می‌رود و این باعث می‌شود که پای وی در زمان شنا به نوعی شبیه یک باله شنای واقعی عمل کند. جالب اینجاست که شایعات به همین جا هم ختم نمی‌شود، بعضی معتقدند این کشیدگی حتی در ناحیه زانوها و آرنج فلپس هم دیده می‌شود و احتمالاً همین مساله است که باعث می‌شود با هر ضربه بیشتر به جلو رانده شود.

Phelps2

سوال اینجاست که آیا بالاخره یکی از این دلایل آناتومیکی می‌تواند قانع‌کننده باشد؟ ساینتیفیک آمریکن برای پاسخگویی به این سوال به سراغ ریچارد واینر (Richard Weiner) استاد دانشگاه ویسکانسین (Wisconsin University) و یکی از پزشکان متخصص طب داخلی که سال‌ها بر روی ورزشکاران کار و مطالعه کرده، رفته و در خلال مصاحبه‌ای نظر ایشان را درباره این فرضیات جویا شده است:

 

  • نظر شما درباره این همه فرضیه آناتومیکی که درباره فلپس بر سر زبان‌ها است، چیست؟

بدیهی است که وقتی کسی مثل فلپس این همه مدال طلای المپیک را می‌برد یعنی کاری را انجام می‌دهد که از نظر آماری خیره‌کننده است، عده‌ای هم تلاش می‌کنند که با دلایلی مثل اینکه سازگاری‌های فیزیولوژیکی خاص دارد یا آناتومی بدنش متفاوت است، آن را غیرممکن قلمداد کنند. اما مساله اینجا است که اغلب چیزهایی که شما در انسان‌ها اندازه‌ می‌گیرید، دامنه یا طیفی قابل‌ پیش‌بینی دارند.

 

  • نظر شما درباره این بحث طول دو سر بازو و اینکه بعضی می‌گویند طول بیشتر بازوهای فلپس است که باعث پیروزی‌اش شده، چیست؟

همه چیز در بدن ما با هم تناسب دارد، یک فرد بلند قد طبیعتاً طول بازوهای بیشتری هم نسبت به یک فرد قد کوتاه دارد و بنابراین سریع‌تر هم شنا می‌کند. برای شنا نیروی محرکه بیشتر را بازوها تامین می‌کنند تا پاها، اما اگر بیشتر در موردش فکر کنید، می‌بینید که برنده شنای پروانه ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر پکن، کوتوزه کیتاجیما (Kosuke Kitajima) یک ژاپنی با ۱ متر و ۷۸ سانت قد بود در حالیکه رقیب آمریکایی او مت گرورز (Matt Grevers) دقیقاً ۲.۰۳ متر قد دارد. من وقتی کنار گرورز ایستادم تا شرایط بدنی‌اش را بررسی کنم، دیدم که این شناگر بازوهای سنگینی دارد و مشابه این بازوها را من در کسی که ۲.۱۳ سانت قد داشت، قبلاً دیده‌ام. وقتی گرورز کرال پشت می‌رود و شما از روی تخته مخصوص نگاهش می‌کنید، درست شبیه این است که یک تنه درخت از آب بیرون می‌آید. درست است که گرورز کار خودش را عالی انجام می‌دهد اما هیچگاه به پای فلپس نمی‌رسد. بنابراین قد در موفقیت شناگر یک فاکتور مهم هست اما لزوماً حیاتی نیست.

 

  • نظر شما در مورد نسبت‌های بدنی مثلاً نسبت تنه به پاها یا مزایایی از این دست چیست؟

خوب ما روایت‌های زیادی شنیده‌ایم مثل اینکه اندازه تنه فلپس نسبت به پاهایش بیشتر است یا اینکه چطوری می‌تواند در هنگام دور زدن و برگشتن از دیواره استخر نیرو و فشار بیشتری را وارد کند. اینجا یک مشکل وجود دارد: فرض کنید که دو شناگر هم قد به دیواره استخر می‌رسند و می‌خواهند که بچرخند، آن شناگری که پاهای بلندتر دارد از فاصله دورتر به دیواره ضربه می‌زند پس بالطبع وقتی فاصله بیشتر است، باید با نیروی خیلی بیشتری هم ضربه بزند و این مساله خودش تا اندازه‌ای سرعت را می‌گیرد.

 

  • در مورد این فرضیه که می‌گوید قوزک پای فلپس بیشتر از مردم عادی خم می‌شود، چه نظری دارید؟

این درست است که داشتن مفاصل نرم‌تر برای شنا یک مزیت بحساب می‌آید، در اصل قدرت کشش بیشتر تا اندازه خیلی زیادی به همه ورزشکارها کمک می‌کند. اما من به شخصه هنوز قانع نشدم که میزان انعطاف‌پذیری بدن فلپس از سایر شناگران بیشتر است. درست است که فلپس در مقایسه با یک جوان ۲۳ ساله که در خیابان قدم می‌زند، احتمالاً خیلی انعطاف‌پذیرتر است حتی از نظر شکل و شمایل هیکل هم طبیعتاً خیلی بهتر است اما نمی‌شود گفت که فلپس از سایر شناگرها بدنی انعطاف‌پذیرتر دارد. اگر آنطور که می‌گویند فلپس زانوهایی شل داشت، آنگاه دیگر قطعاً انعطاف‌پذیری را هم که الان دارد، نداشت.

 

  • در مورد مفاصل کاذب نظرتان چیست؟

داشتن آرنج و مچی که به راحتی خم شود، نمی‌تواند یک مزیت باشد. اگر خوب فکر کنید، متوجه می‌شوید که این مساله دیگر اصلاً عملی نیست. اگر به یک مفصلی که تعادل چندانی ندارد، بیش از اندازه فشار بیاید، طبیعی است که احتمال آسیب‌دیدگی دارد. مفاصل فلپس اگر تا این اندازه که می‌گویند نرم باشد، قطعاً نمی‌تواند برنده باشد ضمن اینکه اگر مساله وزن را هم به این معادله اضافه کنید، می‌بینید که به جای اینکه مفید باشد بالعکس خیلی هم مضر می‌شود. یکی دیگر از شایعاتی که من شنیدم عده زیادی درباره فلپس می‌گویند، این است که او می‌تواند بهتر از سایر مردم از اکسیژن استفاده کند، خوب این نکته‌ای است که باید بگوییم تا زمانی که کالبدگشایی انجام نشود، نمی‌شود با قطعیت در این مورد صحبت کرد.

 

  • پس شما فکر می‌کنید که دقیقاً چه چیزی باعث موفقیت فلپس می‌شود؟

از نظر من فلپس مکانیسم ضربه زدن خیلی خوبی دارد و این مساله است که به او کمک می‌کند تا پس از هر ضربه مسافت بیشتری را طی کند. بعضی از شناگرها مثل فلپس این قابلیت را دارند که بهتر شنا کنند و بالطبع میزان آبی هم که در اطراف آن‌ها جابجا می‌شود با سایر شناگرها فرق می‌کند. این قابلیت درست مثل قابلیت‌های یک تنیس‌باز خوب است که وقتی بک‌هند می‌زند، می‌داند که دقیقاً توپش به کجا می‌رود. وقتی کسی در ورزش خارق‌العاده ظاهر می‌شود، شایعات هم درباره وی قوت می‌گیرد اما من تاکنون چیزی را که بتواند این شایعات را ثابت کند، به چشم ندیده‌ام. من بیشتر با این نظریه که بعضی‌ها یک استعداد ذاتی برای موفقیت در یکسری کارها را دارند، موافق هستم.

 

  • پس چرا چنین نظریاتی دائما در مورد فلپس تکرار می‌شود؟

به گزارش مجله دیجی کالا،من فکر می‌کنم که برای مردم سخت است که قبول کنند، همه این‌ها به شنای درست و آن مکانیسم صحیح ضربه زدن برمی‌گردد. متاسفانه تا کسی استعدادهای خارق‌العاده خودش را در ورزش نشان می‌دهد، فرضیات به سمت دوپینگ یا چیزهایی شبیه آن منحرف می‌شود. لنس آرمسترانگ (Lance Armstrong) را به یاد می‌آورید؟ او ۷ بار تور دو فرانس (Tour de Frances) را برد. بعد از آخرین برد، موسسه مبارزه با دوپینگ آمریکا در یک گزارش ۲۰۲ صفحه‌ای اعلام کرد که آرمسترانگ تقلب کرده و این در حالی است که هنوز مقامات رسماً هیچ مدرک قابل استنادی را برای اثبات این مساله پیدا نکرده‌اند. از نظر من فلپس هیچ چیز عجیب و غریبی جز استعداد یادگیری ندارد.

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا