چه کسی مرزهای فضا را توسعه میدهد؟
برای بسیاری از علاقهمندان آینده، فضا آخرین قلمرو نامکشوف پیش روی ما است. درست است که روی زمین کارهای بسیاری باقیمانده است، درست است که ما درک کمتر از اعماق اقیانوسهای زمین نسبت به فضای میانسیارهای داریم و درست است که برخی از مهمترین معماهای پیش روی دنیای علم ریشه در دل زمین و سیاره خود ما دارند؛ اما مرزهای آینده در فضا توسعه مییابد
این تنها نمادی بیرونی نیست. برای رسیدن به فضا برای پیش بردن قلمروهای کشفشده و پاگذاشتن در آبهای ناآشنای کیهان، ما نیازمند آن هستیم تا روی زمین توسعه پیدا کنیم. هر قدم کوچکی که در فضا بهسوی جلو برمیداریم حاصل و نتیجه گامهای متعددی است که در خانه برداشتهایم
برای رفتن به فضا اینجا روی زمین باید فناوریهای متعدد و مختلفی از مواد و الکترونیک و پیشران و حتی بررسی الگوهای آب و هوایی را توسعه دهیم. همینجا است که باید زیربنا و سکوی پرتاب عظیمی برای رفتن بسازیم و همه اینها درکنار یکدیگر است که گامهای بعدی ما در فضا را به معنی واقعی کلمه به گامهای بشریت بهسوی آینده و توسعه خود بدل میکند.
اما سوال مهم در اینجا است که چه کسی گامهای بلند بعدی را کاوش فضا بر خواهد داشت؟
تاکنون و در طول تاریخ این آژانسهای فضایی و یا سازمانهای معادل آنها بودهاند که توانستهاند به مدد سرمایههای بزرگ و توان اقتصادی که تامین آن تنها از عهده یک دولت برمیآید دانشمندان، مهندسان، پیشتازان فناوری و البته منابع مالی را گرد هم جمع کنند تا ما را در فضا به جلو حرکت دهند.
توسعه عظیمی که در شوروی و آمریکا بر پایه و بر مبنای زیرساختهای ابتدایی توسعه فناوری ایجادشده در آلمان رخ داد، موتور محرک برنامههای فضایی را ایجاد کرد. دوران جنگ سرد و تلاش برای به رخ کشیدن و کسب برتری بهخصوص میان دو ابرقدرت آن دوران یعنی شوروی و آمریکا بود که عصر طلایی کاوشهای فضایی را به ارمغان آورد. فضاناوهایی بهسوی اهداف دور و نزدیک اعزام شدند و از دل این مسابقه بود که انسان قدم بر ماه گذاشت.
آن شتاب عظیم در دوران پس از پایان جنگ سرد و بهعبارتدیگر پس از بین رفتن انگیزههای سیاسی و غرور ملی و نیازهای سیاسی و فرهنگی بهطور واضحی کند شد بااینوجود این کاوشها در اختیار دولتها و بهطور موردی در قالب همکاریهای بینالمللی میان آژانسهای دولتی ادامه یافتند.
حتی کشورهایی که بعدتر به باشگاه فضایی وارد شدند در کنار انگیزههای تجاری، فناوری و علمی به پشتوانههای سیاسی قدرتمندی مجهز بودند.
در چند سال اخیر این فضا تغییریافته است.
بخش خصوصی برای اولین بار بهطور مؤثر وارد حوزه فناوری فضایی شده است. در اوج و قله این تلاشها شرکت اسپیس ایکس قرار دارد. شرکتی حاصل نبوغ آیندهنگری ایلان ماسک. او نهتنها موفق شده برای اولین بار حضور در بخش خصوصی فضایی را به تجارتی سودآور بدل کند که توانست بخشی از مأموریتهای بدون سرنشین ناسا به مقصد ایستگاه فضایی را بر عهده بگیرد و چند هفته پیش نهتنها موفق شد موشک پرتابگر خود با توان فرود مجدد را با موفقیت آزمایش کند که توانست قرارداد اعزام فضانورد به ایستگاه را با ناسا نهایی کند تا وارد بخش پروازهای سرنشین دار فضایی شود.
ایلان ماسک و شرکت او تنها بازیگران فعلی نیستند. جف بائز مدیر شرکت آمازون شرکتی فضایی تأسیس و نخستین آزمایشهایش را انجام داده است. ویرژن گالاکتیک در تلاش برای آغاز توریسم فضایی با پروازهای زیر مداری است و حتی دو شرکت معدن کاوی فضایی به ثبت رسیدهاند.
این حضور و موفقیتهای اخیر باعث شده است که سوال بالا به شکل جدی مطرح شود. چه کسی مرزهای فضا را بهپیش خواهد برد؟ بخش دولتی یا بخش خصوصی؟
فضای کنونی بهخصوص با توجه به تجربه موفق اسپیس ایکس و رویایای بلند مدیران آن برای سفر به مریخ و حتی تأسیس اینترنت فضایی کفه را به سودبخش خصوصی توسعه دهد. بهویژه اینکه بخش خصوصی به دلیل محدود بودن منابعش به دنبال خلاقیتهایی است که این مأموریتها را از نظر اقتصادی بهینه کند و بدنه آن چالاکتر و سریعتر از بدنه سیستمهای دولتی و بینالمللی هستند.
بااینوجود باید در پیشبینی آینده احتیاط کرد.
عمده حضور بخش فضایی و برنامههای آنها همانطوری که پیشبینی میشد در قلمرویی قرار دارد که آبهای آشنا در کاوشهای فضایی به شمار میرود. این مسیر بارها و بارها توسط پیشگامان طی شده و اکنون بخش خصوصی تنها تلاش دارد تا فناوریهای جدید را وارد کرده و از سوی دیگر فرآیند را ازنظر اقتصادی بهینه سازد.
حتی درباره سفر به مریخ هم باوجود انبوهی از مجهولات در راه سفر و نیازهای فراوانی که در قالب چنین پروژهای وجود خواهد داشت، اما معماری مأموریت از مدتها پیش مشخص است و احتمال زیادی دارد هر آژانس فضایی دولتی یا اتحادیهای از آژانسهای فضایی در راه انجام این مأموریت از کمک بخش خصوصی استفاده کنند.
اما آنجا که قدم به کاوشهای بنیادی و همچنین تلاشهای پرهزینه و پرخطر میرسد که درواقع همانجایی است که قرار است سرحدات کاوشهای ما به جلو هل داده شود، به نظر میرسد جایی نیست که بخش خصوصی بهتنهایی بتواند از عهده آن بربیاید. بهخصوص که چنان پروژههای عظیمی نیازمند برخی همکاریهای فرا دولتی تجاری و فناوری و علمی است که حتی اگر اراده و امکانات لازم میان بخش خصوصی وجود داشته باشد بدون حمایتهای دولتی امکان تایید آنها وجود ندارد
چنین مرزهایی نقاطی است که بخشهای قدرتمند با قابلیت خطرپذیری بالا و اراده سیاسی باید وارد عمل شوند. در حال حاضر چنین توانایی تنها بر عهده دولتها و آژانسهای دولتی و در بهترین حالت همکاریهای بینالمللی است.
بدین ترتیب حداقل در آینده میانمدت اگرچه بخش خصوصی شاهد رونق گرفتن بازارش در مدارهای پایین و حتی سفر به ماه و شاید مریخ باشد اما برداشتن گامهای بزرگ کماکان معطل دولتها میماند و همین امر باعث میشود تا حداقل در میانمدت نتوانیم امید چندانی به جهشی عظیم رد توسعه سفرهای فضایی داشته باشیم.
در دنیای علمی تخیلی روند و پیرنگ رایجی وجود دارد که در آن گفته میشود تمدنهای پیشرفته در کهکشان – اگر وجود داشته باشند – تنها زمانی خود را بر تمدنهای جوان آشکار میکنند که آنها به مرحله سفرهای بین ستارهای رسیده باشند.
این روندی در داستانهای علمی تخیلی است اما شاید حقیقتی در آن نهفته باشد. انجام چنان پروژهای در جهانی جنگزده و درگیر مرزها و تقسیمها که هرکسی خود را بر اساس تفاوتش با دیگری تعریف میکند ناممکن است. شاید تنها زمانی ما بتوانیم به چنان مرحلهای برسیم که از مرزهای موجود و نظام سیاسی فعلی رهاشده باشیم و خود را شهروندان سیاره زمین بدانیم. شهروندانی که یکخانه به نام زمین دارند و منابع محدود ما بهجای جنگ و حذف دیگری به بهبود زندگی در اینجا و توسعه آن رد جهان معطوف شده باشد.
تا آن موقع شاید مرزهای سیارهای نزدیک آخرین قلمرویی باشد که بتوانیم به آن دست پیدا کنیم.
پوریا ناظمی / روزنامه نگار علم
شرح عکس: فرود موفق موشک بازگشت پذیر فالکون (SPACE-X) / عکس از Space X
No tags for this post.