حس مشترک بیزاری از شنبه

تاکنون در مورد حس بیزاری از روز نخست هفته که در بسیاری از کشورها با عنوان افسردگی دوشنبه (Monday Blues) شناخته می‌شود، تحقیقات زیادی انجام‌شده است. (در برخی کشورها که شنبه روز نخست هفته محسوب می‌شود، این موضوع در مورد شنبه‌ها صدق می‌کند.)

به‌تازگی تیمی از پژوهشگران دانشکده بازرگانی دانشگاه لیهای (Lehigh University's) در ایالات‌متحده امریکا در مطالعات خود دریافتند که اثر دوشنبه، یعنی بازگشت به کار بعد از تعطیلات آخر هفته علاوه بر اینکه ازنظر تأثیرات مالی، بهره‌وری و از دید روان‌شناسانه مخرب است، روی زنجیره تأمین نیز تأثیرات نامطلوبی دارد.

پژوهشگران طی این مطالعات دریافتند که حس بیزاری از روز نخست هفته، به‌صورت احساسات بسیار قوی انسانی دیده‌شده و به‌طور خاص باعث بروز اختلال در عملکرد زنجیره تأمین در روز نخست کاری هفته می‌شود.

این موضوع بدان معناست که در روز نخست کاری و پس از تعطیلات به‌طورمعمول مدت‌زمان طولانی‌تری بین دریافت سفارش خرید و زمان ارسال آن دیده‌شده و همچنین خطاهای بیشتری در روند تحقق و آماده‌سازی سفارش‌ها رخ می‌دهد.

درواقع این پژوهش، اولین مطالعه برای بررسی تأثیر شرایط نخستین روز کاری هفته بر زنجیره‌های تأمین محسوب شده و به‌تبع آن فرآیندی که محصول یا خدمات را از لحظه ثبت تا تحویل به مشتری دنبال می‌کند، موردمطالعه قرار می‌دهد.

الیور یائو (Oliver Yao) سرپرست این تیم تحقیقاتی با همکاری گروهی از همکاران پژوهشگر خود به بررسی مجموعه‌ای شامل 800 هزار پرونده ثبت سفارش در شرکت‌های مختلف در یک بازه زمانی 12 ماهه پرداخته و تغییرات و کیفیت خدمات و همچنین میزان خطاها و اشتباهات رخ‌داده توسط اعضای شرکت‌های مسئول در طول روزهای هفته را بررسی کردند. این اطلاعات توسط اداره خدمات عمومی ایالات‌متحده آمریکا، فراهم‌شده بود.

این تیم تحقیقاتی در ادامه و به‌منظور دستیابی به نتایج دقیق‌تر، داده‌های سفارش و اجرای یکی از بزرگ‌ترین زنجیره‌های سوپرمارکت در چین را نیز تجزیه‌وتحلیل کردند. نتایج این مطالعه نشان داد سندرم افسردگی و بیزاری از روز نخست کاری هفته، واقعاً وجود داشته و کاملاً معنادار است. بر این اساس مشخص شد میزان تنگناها، مشکلات و خطاهای پردازش، برداشت، مرحله‌بندی و ارسال برای مشتریان در روز دوشنبه که روز نخست کاری در این کشورها محسوب می‌شود، به‌مراتب بیشتر از سایر روزها است. در حقیقت نیروهای انسانی که فعالیت‌های پردازش را انجام می‌دهند، تحت تأثیر بازگشت به محل کار، در روز نخست هفته بیشتر مستعد خطا بوده و کارایی کمتری دارند.

یائو در این رابطه گفت: «بیشتر مدیران زنجیره تأمین از این تأثیر؛ آگاهی و درک درستی ندارند. البته آن‌ها می‌توانند برای خنثی کردن اثر افسردگی و نفرت از روز نخست کاری، اقدام کنند.»

برای کاهش این تأثیرات نامطلوب، می‌توان از راهکارهایی همچون کاهش انجام اقدامات اجرائی، عدم برگزاری جلسات مهم و استفاده از مشوق‌های روانی مانند ارائه قهوه و پخش موسیقی نشاط‌بخش در مراکز کاری استفاده کرد.

از سوی دیگر، محققان توصیه می‌کنند مؤثرترین راهکار برای کاهش شکاف عملکرد کارکنان در روز نخست هفته، ادغام راه‌حل‌های فناورانه از قبیل استفاده از سیستم‌های پردازش خودکار سفارش است.

پژوهشگران بر اساس مدل‌سازی‌های خود دریافتند که با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی و الکترونیکی می‌توان عملکرد روز نخست کاری هفته را حتی تا 90 درصد بهبود بخشید.

به گفته محققان، هنگامی‌که انسان مستعد اشتباه باشد، جایگزین کردن فن‌آوری به‌عنوان نیروی کار، می‌تواند مفید باشد. بر این اساس، بهره بردن از فناوری‌های کامپیوتری از اثرات احتمالی خطای انسانی ناشی از افسردگی پس از تعطیلات آخر هفته جلوگیری می‌کند زیرا برای رایانه‌ها و ماشین‌ها، دوشنبه‌ها فقط یک روز عادی مانند سایر روزهای هفته هستند.

شرح کامل این پژوهش و یافته‌های به‌دست‌آمده از آن در آخرین شماره مجله تخصصی پژوهش‌های اطلاعات سیستم (Information Systems Research journal) منتشرشده و در اختیار پژوهشگران قرار دارد.

مترجم: احسان محمدحسینی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا