معصومیتی که در چهارراه‌ها تلف می‌شود

 اما به‌راستی این‌کودکان، به چه آینده‌ای می‌اندیشند؟ محققان کشور سعی در پاسخ‌گویی به این سؤال کرده‌اند. طبق تعریف سازمان‌های بین‌المللی، کار کودک به‌عنوان کاری تعریف شده است که کودکان را از دوران کودکی‌شان، استعدادهایشان و شأن و منزلتشان محروم می‌کند و برای تحول جسمانی و روانی آن‌ها مضر است.

سازمان جهانی کار تخمین می‌زند که ۲۱۸ میلیون کودک در سراسر جهان جزو کودکان کار محسوب می‌شوند و ۱۱۵ میلیون نفر از آن‌ها درگیر مشاغل پرخطر هستند. همچنین طبق یک پژوهش در کشور ما، تعداد کل کودکان خیابانی در ایران ۲۶ هزار نفر تخمین زده شده است.
به گفته متخصصان و در تعریف کلی، کودکان کار بخشی از جامعه انسانی هستند که زیر ۱۵ سال سن دارند و درحالی‌که هنوز دوره تحول جسمی و روان‌شناختی آن‌ها به پایان نرسیده است به دلایل مختلف ازجمله خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی مجبور به کار می‌شوند و روند تحول جسمی و روانی آن‌ها به خطر می‌افتد.

درواقع هرگونه کاری که به لحاظ جسمی، روانی و اخلاقی باعث ضرر یا بهره‌کشی از کودکان شود و همچنین مانع دسترسی نوباوگان به آموزش شود کار کودک نامیده می‌شود که فقر، مهاجرت و مسائل فرهنگی ازجمله علل اصلی آن است. با توجه به اهمیت تک‌تک کودکان یک کشور در فرایند رشد و تحول یک جامعه، انجام پژوهش در خصوص کودکان کار نیز امری ضروری به‌حساب می‌آید.
در این رابطه، پژوهشگرانی از دانشگاه گیلان، مطالعه‌ای را به انجام رسانده‌اند که در آن، وضعیت امید به آینده، روابط دلبستگی و مشکلات هیجانی – رفتاری کودکان کار مورد بررسی علمی واقع شده است.
در این پژوهش، از حضور 50 کودک ثبت‌شده در مؤسسه کودکان کار شهرستان رشت در دامنه سنی 10 تا 12 سال استفاده شده است. همچنین به‌منظور انجام مقایسه‌های لازم، 50 نفر از همسالان آن‌ها از یک مدرسه هم‌جوار موسسه نیز وارد مطالعه شدند.

داده‌های مورد نیاز پژوهشگران با استفاده از ابزارهایی نظیر «مقیاس امید کودکان»، «پرسشنامه روابط دلبستگی» و «پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان» جمع‌آوری شدند و سپس این داده‌ها، مورد تجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج این بررسی‌ها نشان داد که شرایط سخت زندگی کودکان کار باعث می‌شود آن‌ها حمایت لازم و کافی را از خانواده و والدین حامی خود دریافت نکنند و این خلأ، موجب عدم شکل‌گیری دلبستگی ایمن با والدین شده و میزان امید به آینده را در آن‌ها کاهش می‌دهد.

از سویی دیگر، محیط کار برای کودکان، سرشار از بدرفتاری‌های جسمی و حتی جنسی است که موجب بروز مشکلات هیجانی-رفتاری در آن‌ها می‌شود.
در رابطه با این نتایج، عباسعلی حسین خانزاده، دانشیار و محقق گروه روانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان و همکارانش اظهار داشته‌اند: «در تبیین یافته‌های این پژوهش می‌توان گفت شروع کار در سن پایین، سختی‌های زندگی و شرایط نامطلوب در محیط کار، مشکلات ذهنی و هیجانی رفتاری را در کودکان کار افزایش می‌دهند.

همچنین این کودکان نسبت به سایر همسالان خود، خشونت فیزیکی، عاطفی و جسمی بسیار بالاتری را تجربه می‌کنند و درنتیجه، ازلحاظ روان‌شناختی با مشکلات بیشتری روبرو می‌شوند».
آن‌ها می‌افزایند: «این مشکلات که باعث سلامت جسمی و ذهنی پایین‌تری می‌شوند، معضلات رفتاری بیشتر و تحصیلات ضعیف‌تر را نیز به دنبال دارند. طبق یک پژوهش علمی، گاهی تا ۷۳ درصد از کودکان کار، در طول زندگی خود نوعی از سوءاستفاده را تجربه کرده‌اند که بیشتر از نوع بدرفتاری جسمی، عاطفی و غفلت بوده است».
خانزاده و همکارانش که نتایج پژوهش خود را در یک نشریه علمی پژوهشی تحت عنوان «فصل‌نامه سلامت روان کودک» منتشر نموده‌اند، معتقدند: «نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر مبنی بر میزان امید و دلبستگی ضعیف در کودکان کار حاکی از آن هستند که شرایط سخت و طاقت‌فرسای زندگی برای کودکان کار که هیچ شباهتی به دنیای شاد کودکی ندارد، با انواع ناکامی‌ها و آسیب‌های جسمی و روانی همراه بوده و همین امر انواع مشکلات هیجانی و رفتاری را برای آن‌ها به همراه می‌آورد».
این یافته‌ها، می‌تواند به‌عنوان تلنگری چندباره برای مسوولانی باشد که متولی سازمان‌دهی و رفع معضلات مربوط به کودکان کار به‌حساب می‌آیند.

گزارش: محمدرضا دلفیه

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا