فسیل، دریچهای به گذشتههای دور زمین
واژه فسیل گرفتهشده از لغت لاتین کلاسیک (Fossilis) به معنای «بهدستآمده از حفاری» است که در فارسی به آن سنگواره گفته میشود. بهطورکلی فسیل یا سنگواره هرگونه بقایا و بازمانده یا اثر یا ردپای جانوران و گیاهان و هر موجود زندهای از دورههای زمینشناسی گذشته را شامل میشود.
مطالعه و پژوهش فسیلها به دانشمندان کمک میکند تا اطلاعات بیشتری از تاریخ گذشته زندگی کره زمین به دست آورند.
استخوانها، پوستهها، صدفها، استخوانبندیهای خارجی، مو، ناخن، سنگهایی که نشانه و اثری از جانوران یا میکروبها را ثبت کرده باشند، اشیاء باقیمانده در کهرباها، چوبهای سنگ شده، نفت، زغالسنگ و بقایای دی. ان.ای نمونههای مختلفی از فسیل هستند.
فسیل شدن فرآیندی است که بهطور نادر اتفاق میافتد زیرا هر موجود زندهای که میمیرد بهطور طبیعی تجزیهشده و اجزای بدن وی دوباره به چرخه زمین بازمیگردد. برای فرآیند فسیل شدن، باید هرچه سریعتر روی جانداری که مرده، بقایا یا اثر آن با رسوبات غنی از مواد معدنی پوشیده شود تا محیطی سرد و بدون اکسیژن ایجاد شود، در غیر این صورت روند تجزیه، آن موجود را از بین میبرد.
یکی از حوزههای فعالیت دیرینه شناسان، بررسی و مطالعه بقایای جانوران منقرضشده ساکن دوران پیشازتاریخ است که میلیونها سال پیش از بین رفتهاند. در حقیقت بررسی و مطالعه بقایای فسیلشده استخوانهایی که میلیونها سال در زیر لایههای خاک قرار داشته و در اثر مجاورت با عوامل مختلف طبیعی مانند فشار لایههای بالایی، رطوبت، دما و میزان اسیدیته خاک دچار آسیبهای فراوانی شدهاند، کار بسیار دشواری است.
یکی از این جانوران منقرضشده دایناسورها هستند که شناسایی و کشف آنها توسط با استفاده از استخوانهای فسیلشده در زمین صورت گرفت. درواقع دیرینه شناسان پس از یافتن بقایای فسیلشده دایناسورها باید نسبت به بازسازی فیزیک بدنی این جانوران که در بسیاری از موارد هیچ تصور و ذهنیت اولیهای از آنها وجود ندارد اقدام کنند که این موضوع خود بر پیچیدگیهای حوزه مطالعاتی فوقالذکر دامن میزند. علاوه بر این دانشمندان میتوانند از ردپای دایناسورها برای تعیین سرعت دویدن این دایناسور و سفرش بهصورت گروهی با دیگر دایناسورها استفاده کنند.
فسیل شدن فرآیندی است که بهطور نادر اتفاق میافتد زیرا هر موجود زندهای که میمیرد بهطور طبیعی تجزیهشده و اجزای بدن وی دوباره به چرخه زمین بازمیگردد. برای فرآیند فسیل شدن، باید هرچه سریعتر روی جانداری که مرده، بقایا یا اثر آن با رسوبات غنی از مواد معدنی پوشیده شود تا محیطی سرد و بدون اکسیژن ایجاد شود، در غیر این صورت روند تجزیه، آن موجود را از بین میبرد. حاشیه و کناره دلتاها، پیرامون و اطراف کوههای آتشفشانی که معمولاً از آنها خاکستر متصاعد میشود و همچنین باتلاقها، دریاهای کمعمق و یخچالها ازجمله از مناسبترین مکانها برای ایجاد فسیلها بهحساب میآیند. بهطورکلی میتوان گفت بیشتر فسیلها در سنگهای رسوبی مانند سنگ رست (shale)، سنگآهک و ماسهسنگ پیدا میشوند.
فسیلها نمونهها و انواع مختلفی دارند که بر اساس نوع جاندار یا اثر باقیمانده از آن دستهبندی میشوند. در دانشگاهها و در علم زمینشناسی و دیرینهشناسی، مبحث فسیل به دودسته گیاهی و جانوری تقسیمشده و از این طریق فسیلها با جزئیات منحصربهفرد خود؛ موردبررسی دقیق قرار میگیرند. در یک گروهبندی دیگر، انواع فسیلها طبق روندی که طی آن شکلگرفتهاند یا بر اساس مدارک و شواهدی که از خود برجای گذاشتهاند، طبقهبندی میشوند.
روند ایجاد فسیلها با توجه به نوع بافت و شرایط خارجی باهم متفاوت هستند. یکی از فرآیندهای ایجاد فسیل، هنگام تدفین یک ارگانیسم یا موجود زنده در محیط غنی از مواد معدنی رخ میدهد که جسد آن موجود درست بلافاصله پس از مرگ و پیش از اینکه فرآیند پوسیدگی آغاز شود، توسط رسوبات پوشانده شده و در ادامه فضاهای پر از مایع یا گاز در طول زندگی که در بدن موجود زنده به وجود میآید، با آبهای زیرزمینی غنی از مواد معدنی پر میشود. این فرآیند میتواند در فضاهای بسیار کوچک مانند درون دیواره سلولی گیاهان نیز رخ دهد. به این نوع ایجاد فسیل Permineralization میگویند.
کهرباهایی که حاوی حشرات هستند نیز نوعی فسیل بهحساب میآیند. درواقع در این نوع از فسیلها، بدن کامل حشره در شیره و صمغ درختان حبس و سپس این شیره سفتوسخت شده و تبدیل به چیزی میشود که ما آن را بانام کهربا میشناسیم. این فسیلها میتوانند تا میلیونها سال در کهرباها حفظ شوند.
زمانی که تمام عناصر یک ارگانیسم بهجز کربن حل شود، کربنیزاسیون (Carbonization) صورت میگیرد و سپس کربن آزادشده و یک نمای کلی از آن ارگانیسم باقی میماند. این نوع فسیلها بهعنوان اسلایدهای تیره، مسطح و غنی از کربن حفظ میشوند. بیشتر برگهای فسیلی موجود در سنگ ثبتشده از نوع کربنیزاسیون شدهاند. البته باید توجه داشت که هر فسیلی که بهعنوان یک اسلاید تاریک و مسطح حفظشده باشد، میتواند کربنیزاسیون نامیده شود.
فسیل قالب نیز نوع دیگری از فسیلها هستند. این نوع از فسیلها هنگامی ساخته میشوند که ارگانیسم یا جسد موجودی زنده در زمین حلشده و یک قالب توخالی در پشت خود بر جای بگذارد. سپس بهمرورزمان این قالب توسط مواد معدنی پرشده و چیزی مانند مجسمه ارگانیسم را در پشت خود جای میدهد.
برخی فسیلها نیز در یخ ایجاد و نگهداری میشوند. تا زمانی که یخ ذوب نشود ممکن است فسیل برای هزاران سال به همان حالت حفظ شود. فسیلهای بزرگی مانند ماموتهای پشمالو که در یخچالهای قطب شمال کشفشده، از این دسته فسیلها به شمار میروند.
مومیایی طبیعی نیز نوعی فسیل بهحساب میآید. در مناطق خشک ممکن است یک فسیل از طریق مومیایی تشکیل شود و آن زمانی است که اجزای بدن یک ارگانیسم مرده بهسرعت پس از مرگ خشک میشود. ازآنجاکه رطوبت کمی در جسد وجود دارد، بقایای ارگانیسم میتواند برای مدت طولانی حفظشده و یک فسیل را برجای گذارد.
در این میان گروهی از فسیلها، فسیلهای کمیاب تلقی میشوند. فسیلهای کمیاب فسیلهایی هستند که هیچ قسمت واقعی از ارگانیسم اصلی در آنها وجود ندارد اما ردپا یا اثر و نشان آن در سنگها و مواد معدنی حفظشده است. فسیل قالب در این گروه نیز جای میگیرند.
در خاتمه باید اضافه کرد که فسیل سنگهایی به نام گاسترولیت نیز در پژوهشهای دیرینهشناسی یافت شده است. این سنگها توسط دایناسورها بلعیده شدند تا به آنها در هضم غذا کمک کند.
گزارش: دکتر فاطمه کردی- باستانشناس
No tags for this post.