داستان خوانی موجب تغییر مغز می شود
یناپرس: گروهی از دانشمندان با هدف بررسی نحوه واکنش مغز به داستان خوانی، آزمایشی را بر روی 21 دانشجو به انجام رساندند. از این دانشجویان خواسته شده بود که هر شب بخشی از یک رمان را بخوانند و فردا صبح برای آزمایش به مرکز تحقیقاتی مراجعه کنند
رمانی که به این دانشجویان داده شده بود، «پمپئی» نام داشت که در سال 2003 منتشر شده است. این داستان به تشریح اتفاقات وحشتناکی که در طی فوران کوه وزوو و مدفون شدن شهر پمپئی در روم باستان روی داد می پردازد.
قهرمان اصلی این داستان که در خارج از شهر حضور دارد، متوجه فوران و گرد و غبار ناشی از آن می شود و برای نجات نامزد خود به سمت این شهر می رود. از آنجا که بخش های مختلف این داستان بسیار هیجان انگیز است، خواننده می تواند به راحتی خود را جای قهرمان اصلی آن قرار دهد.
این کتاب به 9 بخش 30 صفحه ای تقسیم و هر روز یکی از این بخش ها به شرکت کنندگان داده می شد تا شب در خانه مطالعه کنند و صبح روز بعد به آزمایشگاه بیایند. پژوهشگران آزمونی ساده از این افراد به عمل می آورند تا از خوانده شدن بخش های اختصاص یافته هر شب اطمینان یابند.
پس از این آزمون مختصر، شرکت کنندگان در داخل دستگاه تصویربرداری مغزی fMRI قرار می گرفتند. در این حالت شرکت کنندگان کار خاصی انجام نمی دادند و به همین دلیل، بخش پیشفرض مغز آنها فعال بود.
بررسی نتایج این این سری آزمایشات نشان داد که در طول این دوره چند روزه، فعالیت قشر گیجگاهی چپ این افراد بیشتر شده بود. این بخش از مغز با پذیرش اطلاعات زبانی ارتباط دارد. جالب اینجا بود که این فعالیت در صبح بعد از خواندن داستان مشاهده می شد.
یکی دیگر از بخش های مغزی که فعالیت آن تشدید شده بود، بخش سولکوس مرکزی مغز بود. این بخش به ادراکات حرکتی مربوط است. برای نمونه وقتی که به دویدن فکر می کنیم، نورون های این بخش از مغز فعال می شود.
بسیاری از ما هنگام خواندن یک رمان، خود را جای شخصیت اصلی آن قرار می دهیم. اما این پژوهش جدید نشان می دهد که تغییرات ناشی از این فعالیت ممکن است تا ساعتها پس از مطالعه داستان همچنان در مغز حضور داشته باشد.
دانشمندان هنوز نمی دانند که این تغییرات تا چه مدتی در مغز می مانند. شاید پژوهش های آینده بهتر بتواند ابعاد مختلف اثرات داستان خوانی بر مغز را آشکار سازد.
No tags for this post.