چالش های پژوهشی، انگیزه نخبگان را کاهش می دهد

مهاجرت نخبگان ایرانی به مساله‌ای نگران‌ کننده تبدیل شده که کارشناسان و صاحبنظران مربوطه در ریشه یابی این پدیده اجتماعی علل مختلفی را ذکر کرده اند. اغلب صاحبنظران معتقدند جوانان ایرانی میل به رفتن دارند، چون در آن سوی مرزها شرایط بهتری در انتظارشان است یا حداقل اینگونه فکر می کنند.

خبرگزاری سیناپرس در نشستی که تحت عنوان آسیب شناسی حوزه پژوهش با موضوع مهاجرت نخبگان برگزار کرد و میزبان دو پژوهشگر برجسته کشور بودبه این مسئله پرداخت. در این نشست دکتر محمدتقی نیکوکلام پژوهشگر دانشگاه Texas A&M ایالت تگزاس آمریکا و دکتر سید علی رضوی طباطبایی استادیار دانشکده فنی مهندسی دانشگاه علم و فرهنگ پیرامون آسیب هایی که حوزه پژوهش کشورمان را تحت الشعاع قرار داده به بحث و اظهارنظر پرداختند.

دکتر محمدتقی نیکوکلام در رابطه با فرار مغزها و اینکه آیا واقعا جوانان از طریق مهاجرت پیشرفت شغلی و تحصیلی خود را تضمین می کنند، گفت: پاسخ کوتاه به این سوال بلی است. چراکه، پژوهشگران در آن سوی مرزها با شرایط ایده آل تر و صرف انرژی کمتری به هدف خود می رسند و با خاطری آسوده می توانند به کار تحقیقاتی خود بپردازند. این در حالیست که در ایران یک پژوهشگر در صورتی که به کارش عشق داشته باشد و در این مسیر دلسرد نشود باید تمام وقت و انرژی خود را صرف انجام پژوهش کند.

وی ادامه داد: به عنوان مثال در حوزه فعالیت های آزمایشگاهی در ایران محققان با مشقت های فراوانی رو به رو هستند که باعث پایین آمدن بازدهی کار می شود اما، در کشوری مانند آمریکا که من در حال حاضر درآنجا هستم، همه مسائل روی روال حرکت می کند و تنها دغدغه یک پژوهشگر انجام کار پژوهشی است. البته گاهی هم مشاهده می کنیم که دانشجو و محقق صرفا به خاطر رفاه و برخی از آزادی هایی که وجود دارد کشور را ترک می کنند.

اما در هرحال، نمی توان منکر این موضوع شد که انجام کار پژوهشی در کشورهای پیشرفته روال مناسب و منطقی دارد. ضمن اینکه در این کشورها محقق خودش به صورت مستقیم با صنعت در ارتباط است و از پژوهشگر انتظار دارند که به ویژه در مذاکرات مشارکت داشته باشند.

جای خالی مساله محوری در پژوهش های دانشگاهی

در ادامه این نشست دکترسید علی رضوی طباطبایی، مدیر گروه مهندسی عمران(مدیریت ساخت ) دانشگاه علم و فرهنگ با بیان اینکه نمی توان همه مشکلات را مربوط به نهادها و سیاستگذاران این حوزه دانست گفت: بخشی از این مشکلات به سیستم دانشگاهی کشور برمی گردد. به عنوان مثال در دانشگاه علم و فرهنگ با توجه به سیاست های بالادستی و نگاه ریاست این دانشگاه بحث ارتباط با صنعت و پژوهش های مساله محور خیلی پررنگ است. پایان نامه هایی که در این دانشگاه انجام می شود، اغلب با موضوعاتی است که به کار مشکلات کشور می آید، مساله کشور را حل می کند و بضا خروجی علمی نیز دارد. سیاست معاونت پژوهشی دانشگاه که بودجه به تحقیقات و پایان نامه ها اختصاص می دهد توجه به پژوهش های مساله محور است.

وی ادامه داد: دانشجو باید مساله را بشناسد و برای رسیدن به هدف خود رایزنی کند و وقت بگذارد. تحقیقات و پروپوزال خود را تهیه کرده و برای مساله اش راه حل در نظر بگیرد. سپس اثر آن را آزمایش کند و مدلی پیشنهاد کرده که در صنعت یا سایر بخش های کشور مورد استفاده قرار گیرد. این روندی است که هر دانشجویی باید در دستور کار خود قرار دهد.

رضوی طباطبایی تصریح کرد: ضمن اینکه چالش اصلی این حوزه، گزینش هیات علمی است که موضوع بسیار مهمی است. نباید به هر قیمت و با هر فشاری استادی را به عنوان هیات علمی گزینش کنیم. استادی که به عنوان هیات علمی برگزیده می شود باید علم لازم و وجدان کاری داشته باشد. چراکه، در دوران لیسانس و ارشد دانشجو در بازار کار فعالیت چندانی نداشته و به حوزه کاری تسلط ندارد. بنابراین، نمی توان از دانشجو انتظار داشت که بتواند مساله پیدا کند. در اینجا از استاد مربوطه انتظار می رود دانشجو را هدایت کند و این رسالت استاد است که مسائل و مشکلات را ریشه یابی کرده و موضوعات کاربردی را شناسایی کند. این به صلاحیت و شخصیت هیات علمی برمی گردد که استاد دانشگاه در هر رشته ای که تدریس می کند تعهد و دغدغه ذهنی داشته باشد. تجربه نشان داده است که هر چقدر از دانشجو طلب کنیم دانشجو خودش را می رساند و هرقدر استاد سختگیری کند دانشجو خودش را با آن شرایط تنظیم می کند.

در ادامه نیکوکلام در رابطه با چالش های موجود در مسیر پژوهش کشور، گفت: سوالی که در اینجا پیش می آید این است که سیستم پژوهش در کشور سازمان یافته است یا خیر؟ مشکلاتی که در سیستم های دانشگاهی کشور به ویژه دانشگاه های معتبر ایران وجود دارد سیستم های سنتی است که مقاومت در برابر تغییر در آن مشاهده می شود و همین امر کار را برای دانشجویان و پژوهشگران سخت می کند. این مقاومت که در سیستم های تحقیقاتی وجود دارد چالش اصلی است که  به نظر می رسد با تمرکز بر روی جوان سازی سیستم ها و تغییر ساختارها در این حوزه مشکلات به طور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

وی عنوان کرد: نکته دیگر شکاف بین صنعت و دانشگاه است که کار را برای پژوهشگران کشور سخت می کند. محققان ایرانی به ویژه در حوزه صنعت همواره این دغدغه را دارند که فعالیتی که انجام می دهند تا چه حد موثر است. این موضوع تاثیر بسزایی در انگیزه فرد برای انجام کار پژوهشی دارد چراکه، انسان همیشه نیاز دارد حس کند موثر است و گاهی مشاهده می کنیم که فرد در پایان کار پژوهشی و تحقیقات خود این احساس را ندارد و این موضوع ضربه مهلکی به ساختار پژوهش کشور وارد می کند. از سوی دیگر، اساتید و هیات علمی دانشگاه ها نیز چندان در ارتباط گرفتن با صنعت توانا نیستند که این موضوع دانشجو و محقق را با مشکلات عدیده ای مواجه می کند.

نیکوکلام افزود: ضمن اینکه در این میان صنایع نیز وظیفه ای در قبال دانشگاه ها و پژوهش های این حوزه ندارد. این در حالیست که به عنوان مثال، در کشوری مانند آمریکا صنایع موظفند مبلغی از بودجه خود را به ایده ای که پتانسیل صنعتی شدن را دارد، اختصاص دهند که همین موضوع موجب برقراری ارتباط با حمایت کننده و مشتری و همگرایی بین صنعت و پژوهشگر می شود.

بر اساس این گزارش، می توان انتظار داشت با انتخاب اعضای مناسب برای هیات علمی دانشگاه ها و دغدغه کاربردی کردن پژوهش ها در کشور، انگیزه را به جامعه علمی بازگردانده و به نقطه مطلوبی برسیم که دیگر آن سوی مرزها آرمان شهر نخبگان و پژوهشگران کشورمان نباشد.

گزارش: هانیه حقیقی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا