مهاجرت نخبگان معضلی جدی در توسعه علمي كشور

مهاجرت نوعی انتخاب است که از طرف مهاجر انجام می‌گیرد ؛افزایش سریع جمعیت شهها،نبود امکانات شهری متناسب ، ایجاد محله های حاشیه نشینی ،فقر و کمبود بهداشت گریبانگیر اکثرکشورهای جهان سوم است.

مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت در داخل کشور یکی از اساسی‌ترین عواملی است که سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی جامعه برای نظم و جهت دادن به جابه‌جایی‌های جمعیتی و نیز هدایت جمعیت به سوی قطب‌های مورد نظر به آن توجه دارند. ‌

این پدیده پیچیده‌ترین فرآیند جمعیت شناختی است چراکه می بایست تعداد جابه‌جایی‌ها، مقصدهای گوناگون و دلا‌یل بی‌شمار آن را در نظر گرفت. مهاجرت‌ها به لحاظ پیامدهای مختلفی (از قبیل پیامدهای جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) که در مقصد و مبدا مهاجرتی از خود به جای می‌گذارند نیز حایز اهمیت فراوان‌ هستند. ‌

دکتر علیرضا رحیم شهریاری ،جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در این زمینه می گوید: مهاجرت دلایل متعددی از جمله عوامل اقتصادی وعوامل اجتماعی دارد. تماس فرهنگی، فراهم بودن اطلاعات، مناقشات سیاسی- حکومتی نیز از عوامل اجتماعی است که همگی بر روند مهاجرت تأثیر می‌گذارند.

شهریاری ادامه داد: بیشتر مهاجران افرادی هستند که عمدتا خواهان پیشرفت‌های اجتماعی و اقتصادی هستند به عنوان مثال فرار مغز‌ها از ايران سابقه اي بيش از چهل سال دارد و به دوران پيش از انقلاب بازمي‌گردد.

اما اکنون ميزان فرار مغز‌ها که این روزها با عنوان مهاجرت نخبگان مطرح می شود از کشور به جايي رسيده که ايران را جزو سه کشور داراي بالاترين ميزان فرار مغز‌ها در جهان درآورده است. از هر 125 دانش آموز المپيادي ايران نود نفر در دانشگاه‌هاي آمريکا تحصيل مي‌کنند و از هر 96 دانشجوي اعزامي به خارج، تنها سی نفر به ايران باز مي گردند.

نزدیک دو ميليون و پانصد هزار ايراني در خارج از کشور زندگي مي کنند که 60 درصد آنها مقيم آمريکا هستند. همچنين دو هزار نفر از استادان دانشگاه در آمريکا ايراني هستند و پنج هزار ايراني در آمريکا مدرک دکترا دارند.در این میان به طور جدي‌تر مهاجرت نخبگان را بايد در مهاجرت اساتيد دانشگاه‌ها و نوابغ موفق در المپيادهاي علمي كشور كه امروزه معضل اساسي در توسعه علمي كشور به شمار مي‌آيد، دانست.

شهریاری می افزاید:باید توجه داشت که مهاجرت هر نخبه تحصیلکرده از کشور، به معنای بر باد دادن فرصت‌های توسعه ملی است.از علل مهاجرت این افراد می توان به بي توجهي به جايگاه علم در کشور اشاره کرد .انقدر که باید به چهره‌هاي ماندگار علمي، استادان برجسته و مبتکران و مخترعان و يا المپياد‌ها احترام گذاشته نمي‌شود.همچنین بي توجهي به رشد کيفي و تحقيق و پژوهش در دانشگاه‌ها يکي ديگر از اين عوامل است؛ يکي از عواملي که دانشجويان بسياري را به کشور آمريکا مي کشاند، عامل امکانات تحصيلي، تحقيقي، کامپيوتري و دادن کمک‌هاي تحصيلي رفاهي و بورسيه‌هاست.

این استاد دانشگاه تهران با موثر دانستن وضعیت خصوصی سازی در کشور تاکید کرد:برای جلوگیری از فرار مغزها و کاهش درصد مهاجرت از ایران باید تدابیر اساسی اتخاذ کرد از جمله ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله عوامل مهمی است که موجب جلوگیری از فرار مغزها می‌شود. نبود ارتباط بین دو نهاد و عدم تناسب آموزش‌های نظری با فعالیت‌های عملی از جمله عوامل مهم این پدیده است؛ یعنی در دانشگاه به مباحث صرفا نظری پرداخته می‌شود و در صنعت، که محل کار و عمل و میدان است، این مباحث کارایی لازم را ندارد. ارتباط این دو مرکز مهم از جمله عوامل قطع وابستگی و علاقه‌مند ساختن دانشجو و جذب سرمایه‌ها و اشتغال زایی در صنایع است.

وی افزود:البته پدیده مهاجرت فقط جنبه های منفی ندارد بلکه دارای ابعاد مثبتی نیز هست و در واقع مهاجران  سهم بزرگی در رشد و بهبود اقتصادی دارند.

شهریاری در پایان خاطر نشان کرد: مهاجرت کردن و ترک کشور به ویژگی ها وتوانمندی افراد بستگی دارد .اگرافراد از طریق مهاجرت به دنبال آرامش و امنیت اجتماعی ، ثبات اقتصادی هستند باید بدانند که رسیدن به تمام اهدافی که ذکر شد زمان بر خواهد بود و نیازمند تغییر در بسیاری از رفتارهای ما است.

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا