تجارت پرسودی به نام سدسازی
موضوع سد سازی همواره از موضوعات پر چالش حوزه محیط زیست بوده است اما با وقوع بارش های سیل آسای اخیری که در کشور اتفاق افتاد و خساراتی که به زیرساختها و زندگی مردم در برخی از استان ها وارد کرد، باز هم مطالبی به گوش رسید مبنی بر اینکه برخی مسوولان گزینه سدسازی را به عنوان راهکار میانمدت و بلندمدت برای مقابله با سیل مطرح کرده بودند.
تمامی این صحبت ها در حالی اتفاق افتاده است که مدیرکل سابق دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره معتقد است که ای کاش به جای تجویز سدسازی برای مقابله با سیل به دنبال راهکارهای موثرتری که از نظر علمی در همه جای دنیا ثابت شده است باشیم.
راهکارهایی مانند مدیریت حوضههای آبریز با پوششهای گیاهی مناسب برای مدیریت شیب با استفاده از روشهای دانش آبخیزداری، استفاده از تراس و بانکت، انتخاب گونههای مناسب گیاهی و… باعث می شود روانآبها مجال پیدا کنند تا در سفرههای آب زیرزمینی و چشمهها نفوذ کنند و به تدریج خود را نشان دهند.
محمد درویش در این باره گفت: موافقان سدسازی با هرگونه نگهداشت آب و هدایت آبها به سفره های آب زیرزمینی مخالفند. آنها تمایل دارند هرچه سریع تر آب را به پشت سدها برسانند تا بتوانند با فروش آن تجارت کنند. دقیقا برای همین تجارت پرپول است که جنگلها را تخریب میکنند، کاربری اراضی را تغییر میدهند، پل میسازند و در بستر رودخانهها، خانه میسازند.
وی ادامه داد: سدسازی به بهانه تهیه آب برای فروختن آن به حوزه کشاورزی و صنعت، تامین آب شرب و تولید انرژی برق انجام می گیرد که در این میان تنها تامین آب شرب مشروع است و در بقیه موارد گزینه های بهتر از سدسازی وجود دارد که می توانیم از آن استفاده کنیم و نیازی نیست میلیاردها تومان هرینه کنیم.
وقتی سدسازی صورت می گیرد باید بستر رودخانه مدام لایروبی شود و یا اینکه اینگونه سیلابی شدن رودخانه شگفت زده مان نکند.
بنا به گفته این کارشناس محیط زیست وقتی سدی احداث می شود سرعت آب رودخانه های منتهی به آن کاهش پیدا می کند و رود فرصت بیشتری برای رسوب گذاری پیدا می کند. رسوب بیشتر بستر رودخانه را بالا می آورد و وقتی سیل می آید دیگر آن فضای کافی برای هدایت شدن را ندارد و سر ریز می کند. بنابراین، وقتی سدسازی صورت می گیرد باید بستر رودخانه مدام لایروبی شود و یا اینکه اینگونه سیلابی شدن رودخانه شگفت زده مان نکند.
درویش تصریح کرد: وجود سد وُشمگیر باعث شد در منطقه آق قلا و گنبد سیل تشدید شود. این سد سبب شد میزان رسوبات افزایش و زمینه حرکت رودخانه کاهش پیدا کند و چون سد پر از آب بود از ترس شکستن سد را باز کردند و سیلاب شدت پیدا کرد و باعث شد مناطق زیر آب برود.
این کارشناس محیط زیست عنوان کرد: متأسفانه نگاه سدسازی همچنان در کشور ما و در میان مسوولان وجود دارد و این یک تجارت قوی است. با ساخت سد این امنیت کاذب ایجاد می شود که می شود در پایین دست هم ساخت و ساز کرد و به بستر و حریم رودها تجاور کرد. خانواده های کم بضاعت برای اینکه در این مناطق قیمت زمین ارزان است به این مناطق هجوم می آورند. در نتیجه می بینیم زمین هایی که در گنبد به زیر آب رفت دقیقا در بستر سیلابی رودخانه بودند. شهرداری هم مجوز ساخت داده بود که همه اینها در وقوع این فاجعه مقصر بودند.
درویش تاکید کرد: نکته اصلی ماجرا این است که پس از اینکه بحرانی همچون سیل به وقوع می پیوندد یکسری از مسوولان و دست اندرکاران از سدها بازدید میکنند و ادعا می کنند که مثلا اگر سد کرخه نبود خوزستان زیر آب میرفت.
وی افزود: این در حالیست که در خوزستان و لرستان ابعاد فاجعه گسترده تر است. استان خوزستان یکی از کانونهای گرد و غبار بوده است و این سیلابها اگر مدیریت شود، میتواند یک تا دو سال وضع را تثبیت کند. در صورت تداوم میتواند برای همیشه مشکل ریزگردها را در این استان حل کند. تالابهای استان خوزستان میتوانست تا 12 میلیارد متر مکعب آب را نگه دارد، البته اگر این آب باید هدایت میشد به سمت چشمهها تا کانون گرد و خاک را مهار کند.
این استاد دانشگاه در ادامه صحبت هایش در رابطه با وضعیت خشکسالی کشور با توجه به بارش های اخیر گفت: به هرحال بارندگی بیش از حد میانگین بوده و اینگونه نیست که بگوییم امسال هم با مشکل کم آبی مواجهیم اما این به هیچ وجه به معنای پایان خشکسالی نیست. موقعی می توانیم ادعا کنیم که وارد دوره ترسالی شده ایم که دست کم پنج سال مداوم میزان بارش های آسمانی بیشتر از میانگین بارش های بلند مدت باشد. ضمن اینکه ما ذخایر هزار ساله آب شیرینمان را مصرف کرده ایم نباید انتظار داشته باشیم که افت آب های زیر زمینی کشور با یک سال بارش فراوان جبران شود.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.