توصیفی از وضعیت ادراک فساد
از همین رو، در ادبیات مربوط به این حوزه تحلیلهای متنوعی ارائه دادهاند. «برخی به تحلیل عوامل اقتصادی مانند(سطح درآمد، تجارت، میزان کنترل دولت بر اقتصاد و یکپارچگی با اقتصاد جهانی)، برخی به عوامل اجتماعی مانند(آموزش و پرورش، اعتماد اجتماعی، همگنی قومی و گرایش مذهبی) و برخی به عوامل سیاسی- نهادی(مانند دموکراسی، حاکمیت قانون، بازیگران بینالمللی، مشارکت جامعه مدنی، شفافیت و آزادی مطبوعات) میپردازند.»
تحلیل عوامل مختلف در سنجش فساد کمک میکند کانونهای تأثیرگذار در این خصوص شناسایی شده و طراحی برنامه مبارزه با فساد هموارتر شود. وجه دیگری که در تعریف فساد باید مورد توجه باشد، انواع فساد است. فساد انواع مختلفی دارد. رشوه و پارتیبازی شناختهشدهترین شکل فساد نزد عموم است. حال آنکه، فساد در قراردادهای دولتی، تجارت خارجی و فساد از طریق ارجح دانستن خویشاوندان با رشوه برابر نیستند. بهعلاوه، شدت فساد، تعداد دفعات وقوع فساد یا مقدار منابعی که به صورت فاسد رد و بدل شدهاند در سنجش فساد دارای اهمیت است.
فساد فرآیندی است که مابین دو کنشِ تصمیمگیری برای توزیع منابع و کنترل در توزیع منابع پدید میآید. همه دولتها خواهان کنترل بر توزیع منابع ارزشمند هستند و آنچه در این بین در جریان است، بر وقوع فساد مؤثر است. سازمان شفافیت فساد را به «سوءاستفاده از قدرت سپردهشده برای کسب سود شخصی» تعریف کرده است و بسته به مقدار پول ازدسترفته و بخشی که فساد در آن رخ میدهد، در سه دسته این موضوع را بررسی میکند؛ فساد کلان، خرد و سیاسی.
فساد کلان(بزرگ) در سطح بالای حکومت اتفاق میافتد و سیاست و عملکرد دولت مرکزی را تحریف میکند. فساد بزررگ در واقع موجب میشود رهبران از کالای عمومی منفعتی کسب کنند. فساد خرد به سوءاستفاده مقامات دولتی سطح میانی که به طور روزانه با شهروندان(که برای کسب کالای اساسی یا خدماتی مراجعه میکنند) در تعاملند، اشاره دارد.
فساد سیاسی، دستکاری در رویههای سیاستی، قانونی و نهادی در تخصیص منابع و تأمین مالی است که توسط تصمیمگیران سیاسی برای حفظ قدرت، موقعیت و ثروتشان اتفاق میافتد.
وضعیت ادراک و تجربه فساد در ایران
توصیف وضعیت رواج فساد امر مهمی در تحلیل و ارزیابی و ارائه راهکار برای حل آن بوده و بنابراین، اندازهگیری فساد مهم است. روشهایی برای اندازهگیری فساد ذکر شدهاند که عبارتند از: شمارش شکایات، پیمایش ادراک فساد، پیمایش تجربه فساد، سنجش فساد بر مبنای اقتصاد کلان، پیگیری جریان کار و بررسی اسناد مالی و….
از آنجا که میل به پنهانکاری در کنش فساد بالاست، سنجش فساد دشوار است. از میان روشهای مختلف برای اندازهگیری فساد سنجش ادراک و تجربه فساد رواج بیشتری دارد. با وجود انتقاداتی که به سنجش ذهنی(ادراک فساد) وارد است، اما نه تنها تحقیقات در سازمان شفافیت بینالملل همبستگی بالای ادراک و تجربه فساد را نشان میدهد، بلکه میتواند ملاکی برای شناخت اولویتها و ارزیابی اقدامات اصلاحی باشد. آمارهای جهانی نشان میدهد، تجربه فساد متأثر از باور به رواج فساد در جامعه است. افزایش باور به رواج فساد از میزان مقاومت در برابر فساد میکاهد، پتانسیل رفتار فاسد را میافزاید و شدتگرفتن رفتار فاسد منتج از این وضعیت، خود در رشد دادن باور به رواج فساد مؤثر است. بنابراین، تقویت تصور وجود فساد در جامعه عاملی برای واداشتن افراد در پذیرش فساد است.
تجربه سنجش فساد در جامعه ما بیانگر آن است که اولا، سنجش فساد(ادراک و تجربه فساد) به طور اندک و نامنظم بوده است. در مواردی هم که پژوهشی در این خصوص انجام شده است، دسترسی به محدود پژوهشهای انجامشده در این خصوص بهسختی امکانپذیر است. در همین راستا، پایاننامههای انجامشده با این موضوع، اغلب بخش تبیینی قوی و توصیفی ضعیفی را پوشش دادهاند.
بهطورکلی، فساد شامل فعالیتهای غیرقانونی است که تنها از طریق رسوایی، رسیدگی و تعقیب قانونی روشن میشود و فعالیت آشکاری نیست. بر این پایه، مشخصکردن سطح مطلق فساد مشکل یا کمابیش ناممکن است. همچنین، در تعیین رتبه فساد کشورها توجه به تعریف فساد(عملی که به عنوان فساد بیان میشود) نیز حائز اهمیت است.
بنابراین، میتوان گفت شاخصهایی که سازمانهای بینالمللی یا داخلی سنجش فساد ارائه میکنند، نه بیانگر کل فساد یا شاخصی عینی از آن، بلکه برآوردی از وضعیت فساد در کشورهاست. این امر به معنای بیاهمیت بودن یا نادرستی این گزارشها نیست، بلکه توجهکردن به این نکته، شناخت ماهیت فساد بر اساس این گزارشها را آسانتر میکند.
این یادداشت در درجه اول با این هدف که وضعیت شاخصهای سنجش فساد در جامعه ایران را روشن کند، تنظیم شده است. عزم در جهت کاهش فساد بیش از هر چیزی نیازمند باور به وجود آن در جامعه است. به طور جدی، نیاز به اقدام مقایسهای در برآورد فساد سالانه سازمانها و نهادهای کشور احساس میشود. نگرش به فساد در سازمانها توسط مردم، در واقع، مشمول آن دسته از سازمانهایی است که خدماترسانیشان در ارتباط مستقیم با مردم قرار دارد. حال آنکه، فساد انواع دیگر دارد و از آنجا که برخی از انواع فساد در برخی سازمانها زمینه بیشتری برای بروز دارند، در درجه اول، زمینه فساد سازمانهای مختلف باید شناسایی شود(برای مثال، واگذاری امتیازات خصوصی در برخی سازمانها.) در درجه دوم، محاسبات دقیقی درخصوص برآورد آن صورت گیرد. مسأله این است که صورتهای پنهان فساد که در این گونه آمارها بازتاب نمییابند، ابعاد خطرناکتری دارند. البته، پیامدهای ناشی از این وضعیت نیز بالاخره به نوعی در تصور افکار عمومی درباره فساد در کشور بروز خواهد کرد.
*محدثه جلیلی-پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
No tags for this post.