اهمیت درخت گردو در فرهنگ روستایی

در میان درختان جنگلی و کهنسال، درخت گردو جایگاه ویژه ای در میان مردم مناطق مختلف دارد. در خصوص خاستگاه این درخت که دارای عمری طولانی است، عقاید مختلفی وجود دارد. ولی در بعضی کتب معتبر، موطن اصلی این درخت کشور چین ذکر شده که در حدود 750 الی 500 سال قبل از میلاد مسیح، سربازان رومی آن را از چین به ایران و سپس به اروپا منتقل نموده اند. اعتقاد به تقدس و مبارک بودن میوه درخت گردو در میان مردم کشورهای مختلف جهان امری رایج بوده و در بسیاری از مجالس برای پذیرایی از مهمانان عالی قدر از آن استفاده می شده است.

با توجه به قدمت بالای کاشت این درخت در سرزمین ایران، انتظار می رود که درخت گردو و میوه آن، تاثیرات فرهنگی و اجتماعی خاصی بر مردم مناطق مختلف داشته باشند. در پژوهشی انسان شناختی که در همین خصوص توسط محققی از دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین و بر روی روستاهای ناحیه الموت انجام گردیده، پاسخ این سوالات مورد بررسی قرار گرفته است: آیا با وجود تغییرات و دگرگونی های رو به افزایش و همه جانبه روستاها، درخت و میوه گردو توانسته است پیوندهای اجتماعی، خانوادگی و شبکه های پیرامون آن را تداوم بخشد؟ و آیا این درخت غیر از کارکردهای اقتصادی و معیشتی، کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نیز دارد؟

داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش فوق الذکر به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است که در بخش میدانی علاوه بر مشاهده مشارکتی و مصاحبه با افراد مطلع محلی، از اطلاعات تعدادی از روستایی های مهاجر ساکن استان قزوین نیز بهره گیری شده است.

نتایج مطالعه نشان می دهد که درخت گردو در ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روستاها رسوخ کرده و به صورت جزئی از زندگی و نوع معیشت روستایی درآمده است.

کشت این درخت در اکثر نقاط الموت به صورت پراکنده در کنار سایر درختان، در داخل باغ ها و حتی به صورت تک درخت در داخل مزارع معمول بوده و کمتر روستایی است که فاقد درخت گردو باشد. در اکثر روستاهای مورد بررسی الموت، محصول گردو دارای جنبه خودمصرفی بوده و به مصرف خود اهالی می رسد و فقط تعداد معدودی از روستاها دارای تولید قابل توجه بوده و مازاد تولید خود را به مناطق دیگر صادر می کنند.

یافته های مطالعه حاکی از آن است که گردو ریشه در فرهنگ ساختاری روستاها دارد. چنین امری زمینه را برای تعاون، همکاری و انسجام گروهی طی مراحل برداشت محصول به خوبی نشان می دهد. در زمان برداشت محصول گردو، نوعی تقسیم کار اجتماعی مشاهده می شود و هرکس بر اساس قانون نانوشته و عرف رایج به کاری می پردازد که در توان او است و در این میان سالمندان ناظر بر کار بوده و در صورت لزوم توصیه های مورد نیاز را به جوانان می نمایند. همه افراد شرکت کننده در این فعالیت، در چارچوب قوانین به فعالیت پرداخته و هیچ کس حق ندارد به آن چه که رایج و معمول است عمل نکند و یا آن ها را نادیده بگیرد.

هنگام برداشت محصول، صاحبان درخت گردو، کمک به مستمندان و افراد بی بضاعت را از یاد نبرده و هر صاحب درختی، در حد وسع خود به نیازمندان کمک می نماید.

این درخت ارزشمند علاوه بر مواردی چون قرار گرفتن به عنوان مهریه عروس، اغلب واسطه عقد و ارتباط بین اجتماعات خویشاوندی به حساب می آید. افراد یک خانواده یا فامیل گسترده که به دلایل مختلف از هم جدا افتاده اند، به یمن شریک بودن در یک یا تعدادی درخت گردوی کهنسال که گاه از چند نسل قبل به صورت ارث با آن ها رسیده است، از یکدیگر باخبر شده و به حال یکدیگر رسیدگی می نمایند. به عبارتی درخت گردو شجره نامه بسیاری از خانواده های این چنینی گردیده است.

طبق بیان پژوهشگر، متاسفانه در دهه چهل شمسی و بعد از اصلاحات ارضی، درختان گردو مورد طمع سودجویان و خریداران چوب گردو قرار گرفته و بسیاری از درختان کهنسال قطع و چوب آن ها به نقاط مختلف دنیا از جمله روسیه صادر شده است. ولی در سال های اخیر، افزایش قیمت مغز گردو و همچنین کمیاب شدن چوب این درخت، باعث شده که روستائیان نسبت به تجدید کشت و کار آن به عنوان یک فعالیت کشاورزی درآمدزا علاقه مند گردیده و فرهنگ گردوکاری مجددا در روستاهای الموت احیا شود. این امر طلیعه نیکو و مبارکی است که به موجب آن، سنت های مطلوب کهن معطوف به گردو از نو احیا شده و به رونق کشاورزی، معیشت، کار و مناسبات اجتماعی روستائیان بیفزاید.

گفتنی است گزارش علمی پژوهشی مطالعه فوق الذکر در مجله «انسان شناسی» سال دوازدهم شماره 20 به چاپ رسیده است.

اطلاعات منبع

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا